گروه های تروریستی داعش و جبهه النصره هدف ائتلاف ناتوی عربی جدید نیست زیرا از بین بردن آنها نیازمند انعقاد قراردادهای سلاح به ارزش بیش از 500 میلیارد دلار نیست. این دو گروه نه موشک دارند و نه هواپیما و نه قایق و نه زیردریایی.همچنین جنگ با اسرائیل از اهداف اعلام شده آن نیست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در یادداشتی به نشست ریاض و سفر ترامپ به عربستان سعودی پرداخت و نوشت:اذعان می کنیم که در حالی که داشتیم رقم های قرادادهای کلان نظامی و سرمایه گذاری که میان مسئولان عربستانی و آمریکایی طی وقایع روز اول از سفر «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا به ریاض پایتخت عربستان سعودی امضا شد را دنبال می کردیم دچار« سرگیجه» شدیم. و این سرگیجه تبدیل به سردرد مزمن کشنده شد پس از آن که به آن چه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک آقای«عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان سعودی با « رکس تیلرسون» همتای آمریکایی اش آمد به ویژه بندهای مربوط به «چشم انداز استراتژیک» مشترک دو کشورشان در منطقه و بندهای مربوط به ایران و، یمن و سوریه را شنیدیم.
با قراردادهای نظامی شروع می کنیم که ارزش آنها به 460 میلیارد دلار رسید و از جمله آنها بند فوری برای تحویل نزدیک به 110 میلیارد دلار می شود که شامل سامانه موشک های ضد موشک«تاد»و سکوهای دریایی و مهمات و بمب های هوشمند می شود و بقیه یعنی 350 میلیارد دلار،طی ده سال آینده تحویل داده می شود؛ این جدای از قراردادها و سرمایه گذاری های مالی عربستان سعودی در زیرساخت های آمریکاست.
این سفر در عمل یک سفر تاریخی است و قراردادهایش «سوپرتاریخی»و بی سابقه است. اگر این قراردادهای نظامی و رقم هایش برتری نظامی در منطقه خاورمیانه به بار نمی آورد و انحصار این برتری برای اسرائیل را نمی شکند، معنای این آن است که سلحه ها از کارایی کمتری برخوردار است و ویژگی های تکنولوژیک پیشرفته از آنها گرفته شده است و شامل جنگنده هایی مانند«اف-35» نمی شود که رژیم اسرائیل چند سال پیش به آنها دست یافت.
اینکه اسرائیل به لحاظ نظامی به رغم همه رقم های «نجومی»همچنان برتر بماند، این یعنی قراردادهای نظامی و تسلیحات و تجهیزات نظامی که شامل آن می شود هرگز نه امروز و نه ده سال بعد برای آزادی مسجد الاقصی و شهر «قدس» نشانه نرفته است بلکه برای جنگ با کشورهایی مانند یمن و ایران و چه بسا سوریه و عراق نیز که به لحاظ دفاعی پیشرفته نیستند، نشانه رفته است.
به سخن گفتن درباره ایران و در اینجا به گشودن رمز«چشم انداز استراتژیک»منتقل می شویم.کنفرانس به طور کامل سمت و سوی رویارویی نظامی و شروط و درخواست های غیرممکن «توهین آمیز»داشت؛ در حالی که آقای الجبیر کاملا دوستانه برخورد می کرد به ویژه درباره دولت اشغالگر اسرائیلی و یک جمله در این زمینه گفت و آن«با آمریکا همکاری در زمینه تحقق صلح میان اسرائیلی ها و فلسطینی ها را ادامه می دهیم» به عبارتی دیگر درباره مساله فلسطین به گونه ای صحبت می کرد که گویی در آمریکای جنوبی یا دریای کارائیب است .الجبیر هرگز نخواست که اشغالگری به پایان برسد یا اسرائیلی ها از مناطق اشغالی خارج شوند، این گونه کلمات در فرهنگ لغت وی«حرام» است و اصلا وجود ندارد.
خطرناک ترین چیزی که در سخنان آقای الجبیر آمد و بر هدف اساسی این چشم انداز استراتژیک سایه می افکند این ادعایش است که مدعی شد:«ایران در منطقه بزرگترین سازمان تروریستی را تأسیس کرد و آن حزب الله لبنان است که در کنار گروه های تروریستی دیگر مانند القاعده و طالبان قرار دارد و پیش از هر گونه گفت و گویی باید این شبکه ها را منحل کند».
منظور از این سخن الجبیر حزب الله است و گرنه القاعده و طالبان که حکایت شان جداست زیرا خود عربستان القاعده و طالبان را مورد حمایت قرار داد و این عربستان است که خود طالبان و کشورشان را به رسمیت شناخت و این گروه در دوحه نیز سفارت دارد آن هم با استقبال آمریکا و برای نظارت بر مذاکرات میان نمایندگان این گروه و نمایندگان کاخ سفید.
چشم انداز استراتژیک عربستان و آمریکا همانطور که می فهیم از بین بردن هر گونه خطری است که اسرائیل را تهدید می کند به ویژه حزب الله و چه بسا جنبش های«حماس» و «جهاد اسلامی» و دیگر جنبش های مقاومت.سلاح هایی که عربستان سعودی به آن دست می یابد نیز برای رسیدن به همین هدف مورد استفاده قرار می گیرد به همین دلیل چندان برای ما عجیب و مسخره آمیز نیست که آقای«سعد الحریری» نخست وزیر ضد حزب الله به جای«میشل عون» رئیس جمهور لبنان برای حضور در نشست سران عربی اسلامی در ریاض با مشارکت ترامپ دعوت شده است.
ما اکنون در برابر «میثاقی» هستیم که اهداف«ناتو»ی عربی اسلامی که رهبران عربستان تاسیس آن را با درخواست آمریکایی می خواهند، متبلور می شود و آن جنگ با ایران و حزب الله و شعله ور کردن آتش جنگ علیه شیعیان در منطقه و جهان اسلامی است دقیقا همانطور که ناتوی غربی برای جنگ با کمونیسم و هم پیمانانش به وجود آمد و بعید نمی دانیم که این میثاق جدید که قرار است تشکیل شود شامل متن صریحی درباره پیوستن اسرائیل و چه بسا رهبری اش برای این ائتلاف اسلامی عربی است که روز به روز نشانه های آن متبلور می شوند.
گروه های دولت اسلامی یا همان داعش و جبهه النصره هدف ائتلاف ناتوی عربی جدید نیستند زیرا از بین بردن آنها نیازمند انعقاد قراردادهای تسلیحاتی به ارزش بیش از 500 میلیارد دلار نیست. این دو گروه نه موشک دارند و نه هواپیما و نه قایق و نه زیردریایی.همچنین جنگ با اسرائیل حداقل تا کنون از اهداف اعلام شده آن نیست.این ائتلاف مقدمه مشارکت استراتژیک آمریکایی عربستانی است برای جنگ علیه ایران و عراق و سوریه و چه بسا روسیه در صورتی که لازم شود زیرا میان این دو قدرت بزرگ در سوریه و دیگر کشورها تصادم هایی رخ داد به عبارتی بهتر شکستن«فوبیا»ی اسرائیل و آغاز پرداختن و تعامل با این رژیم به عنوان دوست و هم پیمان است. به همین دلیل با حسرت و در حالی که داریم خفه می شویم، و با درد این را می گوییم که عادی سازی روابط با سرعت سرسام آوری در راه است.
ثروت های عربستان در خدمت طرحی به کار گرفته می شود که هدفش تامین حمایت و ثبات برای اسرائیل در دهه های آینده است و نیز جنگ با هر کسی است که علیه این رژیم شمشیر دشمنی را از رو می کشد ، همچنین نجات اقتصاد آمریکا و عملی کردن وعده های انتخاباتی ترامپ به شکل سرمایه گذاری های کلان در زیرساخت ها و ایجاد فرصت های شغلی برای رای دهندگان سفید به منظور نجات محبوبیت از هم پاشیده اش و مخالفت ملت آمریکا یا 48 درصد از این ملت با وی و دولتش اش است که رسوایی ها آن را چند پاره کرده است.
این قیمومیت جدید آمریکا بر جزیره العرب است و گرو گرفتن ثروتهایش روی زمین و زیر آن برای ده ها سال در آینده است و تامین مالی این قیمومیت است، این یک لحظه تأسف بار و فاجعه بار است که نگرانی ، ترس و حتی وحشت از آن چه در راه است را بر می انگیزد.