عربستان سعودی در حال حاضر دو امر مهم را از دست داده است یکی هیبت و جایگاهش یا بخش عمده آن را از دست داده و دومی قدرت مالی نرم خود را و این خسارت بزرگی برای این کشور است که در همه احوال جبران اش بسیار دشوار است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی به سفر قریب الوقوع ترامپ به عربستان سعودی و مساله فروش سلاح های آمریکایی به عربستان پرداخت و نوشت: زمانی که خبرگزاری جهانی«رویترز» به نقل از یک مسئول بلندپایه آمریکایی نقل می کند که می گوید:«ایالات متحده آمریکا در آستانه کامل کردن سلسله قراردادهای فروش سلاح به عربستان سعودی به قیمت بیش از 100 میلیارد دلار است و ممکن است این قیمت به 300 میلیارد دلار در ده سال آینده برسد تا توان دفاعی اش در عین حالی که برتری نظامی اسرائیل حفظ شود، تقویت شود» باید آن را باور کنیم و منتظر بمانیم که به شکل رسمی طی سفر «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا به ریاض در شنبه آینده اعلام شود.
در دنیای روزنامه نگاری این گونه درز کردن اطلاعات به بیرون اتفاقی صورت نمی گیرد و هرگز مرتبط با مهارت روزنامه نگاری که آنها را درز داده نیست. خبرنگار در چنین حالتی فقط دریافت کننده است و طرفی وجود دارد که رساندن خبر یا اطلاعات را در زمان مناسب برای آن و رسیدن به هدف و غرضی را انتخاب کرده که می خواهد به آن برسد.
ترامپ رئیس جمهور آمریکا ریاض پایتخت عربستان را انتخاب کرد تا اولین ایستگاه خارجی اش پس از به قدرت رسیدن باشد اما این کار را نه به دلیل جایگاه دینی یا سیاسی اش یا زعامت اش بر جهان اسلامی است بلکه به دلیل آن عربستان بها یا عوارض مطلوب را بپردازد نه بیشتر نه کمتر. این را نیز ما به واسطه خبری فهمیدیم که خبرگزاری جهانی رویترز منتشر کرده است.
هرگز در این بحث نمی کنیم که عربستان نیازمند اسلحه است لیکن نه به این شکل و نوع و نه با این قیمت. قرارداد شامل هواپیماهای آمریکایی از نوع«اف35» جدید و پیشرفته به طور مثال نمی شود، بلکه شامل قراردادهای صیانت و سکوهای کشتی ها و سامانه موشک های دفاعی مانند «پاتریوت» می شود و به همین دلیل مسئول برجسته آمریکایی که این خبر را به بیرون درز داد تأکید کرد که این قراداد خدشه ای به برتری نظامی اسرائیل وارد نمی کند.
نمی فهمیم برای چه در این قرارداد نام اسرائیل مورد تأکید قرار می گیرد و بر این تأکید می شود که آمریکا بر ادامه برتری نظامی اسرائیل اصرار داد. توان نظامی عربستان سعودی در دوران کنونی حداقل هرگز برای راه اندازی جنگ در فلسطین برای پایان دادن به اشغال مقدسات توسط اسرائیل اختصاص ندارد بلکه برای جنگ های«فرضی» علیه ایران اختصاص دارد و می گوییم فرضی زیرا دولت ترامپ از به اصطلاح خطر ایران برای«ترساندن» استفاده می کند تا بتواند دارایی های عربستان سعودی را بدوشد.
شاهزاده «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی و نیز پادشاه به قدرت رسیده در عربستان از زمان منصوب شدن در پست هایش هرگز نامی از اسرائیل یا فلسطین در سخنانش یا در گفت و گوهای تلویزیونی اش نمی برد و هر کسی برعکس این را بگوید به چالش می کشانیم.
ترامپ از عربستان سعودی و کشورهای دیگر حاشیه خلیج فارس خواسته است که بهای حمایت آمریکا از آنها را بپردازند. وی به عنوان یک تاجر و بازرگان بر این باور است که این حمایت نمی تواند مجانی باشد به همین دلیل به مانند همه قراردادهای تجاری بر سر شیوه پرداخت توافق حاصل شد و در این جا شیوه پرداخت به شکل قراردادها که برخی نظامی هستند به مانند قراداد سلاح که اعلام شد و برخی دیگر به شکل سرمایه گذاری است به طوری که شاهزاده بن سلمان طی سفرش به واشنگتن در دو ماه پیش تعهد کرد که 200 میلیارد دلار در پروژه های زیرساختی آمریکا طی چهار سال سرمایه گذاری می کند و این مدت همان مدت زمان دور نخست ریاست جمهوری ترامپ است که چه بسا تنها دوره ریاست جمهوری اش است.
پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که دارایی هایی که رهبران عربستان سعودی برای عملی کردن این تعهدات و وعده ها به عنوان بهای پرداخت قراردادهای نظامی می دهند، از کجا می آورند؟ فروش 5 درصد از سهام شرکت«آرامکو»یک چهارم این تعهدات را پوشش نمی دهد.از سوی دیگر کسری در بودجه عربستان سعودی برای سال جاری نزدیک به 84 میلیارد دلار تخمین زده می شود، نزدیک به 13 میلیارد دلار همه قیمت عقب نشینی از دستورات توقف پاداش ها و مزایای کارمندان دولتی را باید اضافه کرد.
پروژه های زیر ساختی در عربستان چه می شود؟ رفاه شهروند عربستانی چه می شود؟ سوبسید کالاها و خدمات اساسی چطور؟
اینها پرسش هایی دشوار است که مطرح کردن شان حرام است به ویژه توسط اقتصاد دانان عربستان و کارشناسان اهل فن لیکن به سادگی هر چه تمامتر می توان به آنها پاسخ داد و گفت که در سایه آب شدن ذخایر مالی در نتیجه اسراف در هزینه های نظامی و دو جنگ در سوریه و یمن و صف طولانی حاکمانی که به طمع دریافت پول از عربستان به صف شده اند، رهبران عربستان چاره ای جز دو گزینه ندارند قرض گرفتن بیشتر از داخل و خارج از راه ارائه اوراق بهادار خزانه عربستان یا فروش شرکت های دولتی در چارچوب«خصوصی سازی» و ارائه 5 درصد از سهام آرامکو برای فروش که اقدام نخست از سلسله اقدام های مشابه است که شامل شرکت های بزرگ در تملک دولت و ملت می شود و فهرست هم در زمنیه طولانی است.
عربستان سعودی در حال حاضر دو امر مهم را از دست داده است یکی هیبت و جایگاهش یا بخش عمده آن را از دست داده و دومی قدرت مالی نرم خود را و این خسارت بزرگی برای این کشور است که در همه احوال جبران اش بسیار دشوار است.