همانطور که در انتخابات ریاست جمهوری سال 2013 مطرح شد، سیاست خارجی به طور فزاینده به یک بخش کلیدی از انتخابات ریاست جمهوری ایران تبدیل شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، المانیتور در گزارشی نوشت: به طور سنتی در انتخابات ریاست جمهوری ایران سیاست خارجی پس از مسائل داخلی مطرح می شود. با این حال، از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال 2013، مبحث سیاست خارجی حرف اول را می زند. چهار سال پیش، «حسن روحانی» با تعهد به باز کردن درب ها برای حل و فصل چالش های عمدتا اقتصادی ایران روی کار آمد.
در جریان انتخابات سال 2013، روحانی استدلال کرد که بسیاری از مشکلات، ریشه در سیاست خارجی این کشور دارد و اعلام کرد که زمان آن رسیده که سیاست خارجی در خدمت اقتصاد ایران درآید. او همچنین اعلام کرد که چرخش سانتریفیوژهای غنی سازی اورانیوم زمانی با ارزش است که چرخ اقتصاد کشور هم بچرخد. بنابراین دستور کار سیاست خارجی وی بر روی حل و فصل هر دو مسئله هسته ای و کاهش تنش با همسایگان عرب ایران متمرکز شد. با این حال، حل و فصل مسئله هسته ای از طریق تعامل با شش قدرت جهانی ابتدا، و با امضای برجام در سال 2015 انجام گرفت.
برجام در نتیجه کاهش سطح انتظارات هر دو طرف به دست آمد. به عنوان مثال ایران بسیاری از اورانیوم های کم غنی شده خود را به خارج از کشور صادر کرد، غنی سازی در تاسیسات فردو را متوقف کرد و یک مکانیزم امنیتی قوی را پذیرفت. در عوض، پرونده هسته ای ایران از شورای امنیت سازمان ملل خارج شد، تحریم های هسته ای برداشته شد و ایران مجددا به چرخه اقتصاد جهانی پیوست.
با این حال منتقدان روحانی وی را به واگذاری حقوق مسلم ایران متهم کردند. به نظر آنان شش قدرت جهانی به هیچ یک از تعهدات خود جامه عمل نپوشاندند. انتظار می رود این توافق به مبحث اصلی مناظره پایانی تلویزیونی شش کاندیدا در 12 مه (22 اردیبهشت) تبدیل شود.
در واقع نتیجه عملی توافق هسته ای، پاشنه آشیل روحانی است. در مواجهه با این انتقادات، روحانی معتقد است که برجام ایرانیان را آزاد کرد. حق با او است. برجام به محدودیت های بسیاری پایان داد. با این وجود، فرصت های اقتصادی ناشی از برجام کمتر از حد انتظار باقی مانده است.
اما این دوگانگی تمام داستان نیست. دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا و «جان کری» وزیر خارجه او و مذاکره کننده ارشد با تیم رادیکال «دونالد ترامپ» رئیس جمهور و «رکس تیلرسون» وزیر خارجه او، و نگرش خصمانه آنها در قبال ایران جایگزین شده است.
با وجود این انتقادات، چهار دلیل وجود دارد که باور کنیم که روحانی در مناظره مربوط به سیاست خارجی دست بالا را در اختیار دارد:
اولا اینکه او یک چشم انداز و دستور کار روشن در بخش سیاست خارجی دارد. در حالی که این موضوع می تواند یک امتیاز برای وی در برابر منتقدانش باشد، نگرش قوی را برای او در طول مبارزات انتخاباتی از جمله مباحث مهم ریاست جمهوری ارائه خواهد کرد.
دوما اینکه بخش زیادی از کاستی ها در سیاست خارجی روحانی به نوع حکومت وی بستگی نداشت. پیروزی ترامپ در انتخابات و وضعیت تهاجمی عربستان سعودی مسلما سیاست هر دولتی را در ایران تحت الشعاع قرار می داد، و روحانی بارها و بارها نشان داده است که می تواند از چنین معضلاتی عبور کند.
سوما اینکه انتقاد از سیاست های منطقه ای روحانی و امضای برجام در طول دو سال گذشته به سطوح خسته کننده ای رسیده است، و در این نقطه بسیار دور از ذهن است که منتقدان بتوانند استدلال های جدید و جذابی را مطرح کنند که دولت قبلا پاسخ آن را نداده باشد.
چهارما اینکه شخصیت و توانایی های بالای روحانی بر روی دیدگاه رای دهندگان تاثیر می گذارد. جملات کلیدی وی مانند «سیاست خارجی باید در خدمت اقتصاد باشد» و «برجام ما را آزاد کرده است» احساسات رای دهندگان را به شکل بسیار موثری تحت تاثیر قرار داده است. این توانایی ها در طول مبارزات انتخاباتی و به خصوص مناظرات بسیار به کمک او خواهد آمد.