مهمترین مساله در این «سند» از نظر ما این است که به موجب آن سه کشور ضامن این توافقنامه؛باید به نیروهای دولتی سوریه و معارضان مسلح کمک کنند تا با داعش و النصره و گروه های وابسته به این دو گروه کمک کنند و نیز تیم کاری تشکیل دهند تا مناطق امن طی پنج روز ایجاد شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در یادداشتی در روزنامه رأی الیوم به آخرین تحولات سوریه پرداخت و نوشت: توافقنامه ای که نمایندگان روسیه، ایران و ترکیه در شهر آستانه امروز امضا کردند و به موجب آن مناطق«کاهش تنش» در سوریه برای اجرای طرح «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه که پس از دیدارش با«رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه و تماس تلفنی با «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا ارائه کرد، ایجاد می شود، می تواند «نقشه راه» واقعی و کارساز برای از بین بردن دو گروه (تروریستی) داعش و «هیأت تحریر الشام» یا همان جبهه النصره سابق و تثبیت آتش بس و نیز احیای مذاکرات ژنو برای رسیدن به راه حل سیاسی را شکل بدهد البته اگر طرف ها به آن پایبند شوند و آن را به اجرا در بیاورند لیکن با نگاهی به سرنوشت توافقنامه های مشابه آن، تردیدهایی وجود دارد بدون آن که غرق در خوش بینی شویم.
سه کشور ضامن توافقنامه که روسیه، ایران و ترکیه هستند کشورهایی هستند که در زمین سوریه حرف اول را می زنند زیرا جنگ نیابتی با هم دارند؛ ایران و روسیه از دولت سوریه حمایت می کنند و ترکیه از گروه های مسلحی که در فهرست گروه های میانه رو قرار دارند حمایت می کند.
این توافقنامه اجرای عملی«مناطق امن» در چهار منطقه از سوریه است که شامل «ادلب»،»ریف دمشق»، «درعا» و منطقه«الرستن» در استان«حمص » است لیکن از آن جایی که اصطلاح«مناطق امن» حساسیت هایی را نزد برخی طرف های سوری به ویژه دولت سوریه و برخی هم پیمانانش به وجود می آورد دور زدن زبانی بر سر این اصطلاح رخ داد و مناطق امن با مناطق کاهش تنش جایگزین شد لیکن معنا با اندکی اختلاف در نظر بسیاری یکی است.
مهمترین مساله در این «سند» از نظر ما این است که به موجب آن سه کشور ضامن این توافقنامه؛باید به نیروهای دولتی سوریه و معارضان مسلح کمک کنند تا با داعش و النصره و گروه های وابسته به این دو گروه کمک کنند و نیز تیم کاری تشکیل دهند تا مناطق امن طی پنج روز ایجاد شود.
این بند به معنای آن است که گروه های مسلح به اصطلاح میانه رو شرکت کننده در مذاکرات آستانه در کنار نیروهای ارتش سوریه و با حمایت ایران و روسیه و ترکیه با گروه های داعش و جبهه النصره بجنگند و این یک انقلاب سیاسی و نظامی بزرگ و بی سابقه در بحران سوریه است.
گروه «جیش الاسلام» به رهبری آقای «محمد علوش»اجرای این بند را پیش از رفتن به آستانه آغاز کرد آن هم زمانی که جنگ های خونینی علیه جبهه النصره در منطقه«الغوطه» شرقی طی روزهای اخیر به راه انداخت. در این درگیری های خونین نزدیک به 400 نفر از دو طرف کشته شدند و صدها نفر دیگر زخمی شدند؛ درگیری هایی که همچنان ادامه دارد و همه میانجی گری ها برای توقف آن بی نتیجه مانده است.
دکتر«بشار الجعفری»رئیس هیأت مذاکره کننده دولت سوریه بلافاصله از این توافقنامه استقبال کرد لیکن هیأت معارضان مسلح به ریاست آقای علوش از مراسم امضای آن غایب شد و از جلسه پایانی در اعتراض به وجود ایران در میان کشورهای ضامن توافق و امضای توافقنامه و مشارکت در نیروهایی که بر اجرای توافقنامه در روی زمین شرکت می کنند، با عصبانیت خارج شد لیکن دلایل دیگر و مهمی وجود دارد که باعث خروج این هیأت شد و آن جنگ در اردوگاه ارتش سوریه یا در کنارش علیه گروه تروریستی جبهه النصره است که اولا همپیمان بسیاری از این گروه ها بود و دوما مسیر سیاسی موازی برای تضمین اجرای انتقال سیاسی برای قدرت وجود ندارد.
این اولین بار نیست که هیأت های معارضان مسلح از مذاکرات خارج می شوند و ما بر این باوریم که آخرین بار هم نخواهد بود. هیأت های معارضان مسلح در نشست «آستانه4» در روز گذشته دچار تردید شدند اما دخالت«هاکان فیدان» رئیس سازمان اطلاعات ترکیه برای بازگردادندن شان به اتاق نشست ها و مشارکت در مذاکرات کافی بود.
توافقنامه ایده آل نیست و با رجب طیب اردوغان که جزئیات ین توافقنامه را طی دیدارش با پوتین همتای روس اش در سوچی در روسیه تدوین کرد، توافق داریم که چه بسا بیش از 50 درصد از راه حل بحران سوریه را اگر با موفقیت به اجرا درآید و همه طرف ها به بندهای آن پایبند باشند، محقق می کند زیرا باعث می شود که ده ها و چه بسا صدها هزار نفر از پناهندگان سوری در امنیت بازگردند و مواد غذایی و کمک های دارویی را به مناطق مختلف می رساند و از همه مهمتر آتش بس فوری برقرار می شود و خونریزی متوقف می شود و وضعیت انسانی میلیون ها سوری در چهار منطقه بهتر می شود.
فرصت های موفقیت این توافقنامه معقول است زیرا گزینه های جایگزین فاجعه بار است و ملت سوریه چشم به توقف خونریزی و نفس کشیدن پس از شش سال قتل و ویرانی دارد لیکن در عین حال می توان گفت که احتمال های«تخریب» نیز وجود دارد زیرا برخی طرف ها وجود دارند که به حاشیه رانده شده و هیچ گونه نقشی به آنها در این توافقنامه داده نشد و چه بسا همین طرف ها از طریق مردان و پول های خود تلاش کنند که ته کشتی را سوراخ کنند و همین نقش را درباره توافقنامه های سابق بازی کردند...و خدا عالم تر است.