حمله آمریکا چه بسا مانند« تخم گذاشتن خروس» است که فقط برای یک بار رخ می دهد زیرا همه از آن استفاده کردند و برای منافع خود از آن استفاده کردند، ترامپ برای تقویت چهره اش به عنوان رهبر قوی و پاسخ به اتهام هایش مبنی بر دوستی با پوتین و انحراف نگاه ها از مشکلات داخلی، روس ها برای نشان دادن قدرت شان به عنوان کشور بزرگ که در کنار هم پیمانانش می ایستد و از آنها حمایت می کند، چه با استفاده از حق وتو چه با تقویت پدافند هوایی سوریه، اما اسد رئیس جمهور سوریه نه فقط حمایت روس ها را دریافت کرد بلکه بخش عمده ای از افکار عمومی عرب با وی همبستگی کرد زمانی که به عنوان کسی که کشورش توسط آمریکا ،قدرت بزرگ در جهان، مورد تعدی قرار گرفت، ظاهر شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: یک هفته پس از حمله موشکی آمریکا که پایگاه هوایی «الشعیرات» در استان«حمص» را هدف قرار داد، می توان گفت که احتمال وقوع حمله جدید محدود و اندک شده است اگر نگوییم وجود ندارد و ائتلاف روسی،سوری و ایرانی موفق به گرفتن زهر آن شد چه با ضد حمله دیپلماتیک در شورای امنیت با استفاده از حق «وتو»علیه پیش نویسی که به شکل غیرمستقیم دست داشتن دولت سوریه در حمله شیمیایی(در خان شیخون در ادلب) را محکوم می کند چه با عملکرد رسانه ای که تا حدود زیادی نرم و نشان از تجربه دارد.
دو پرونده اصلی وجود دارند که باید وقایع آنها را در صورتی که بخواهیم تحولات را بررسی و نتیجه گیری کنیم ؛ نتیجه هایی که اشاره به چیزی می کنند که ممکن است حداقل در آینده نزدیک نه فقط در سطح بحران سوریه بلکه در همه منطقه رخ می دهد،دنبال کنیم:
پرونده نخست: سفر «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا در دو روز گذشته به مسکو و دیدارش با «سرگئی لاوروف»همتای روس خود و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه.
دوم: دیدار طولانی و مهمی که خبرگزاری فرانسه روز گذشته با «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه انجام داد و پر از واکنش ها به مسائل زیاد حاکم که بازتاب دهنده اعتماد به نفس بی سابقه به رغم فشارهای سیاسی و نظامی در اثر حمله موشکی آمریکا به سوریه است.
اگر به پرونده نخست نگاهی بیندازیم یعنی سفر تیلرسون وزیر خارجه آمریکا به مسکو، می بینیم که سخنانی که درباره بی اعتمادی و تیرگی روابط و رسیدن آن به حداقل میان دو قدرت بزرگ بیان می شود واقعیت را در تمام جنبه های آن بازتاب نمی دهد زیرا تفاهم های جدیدی که در این سفر که گفته می شود «متشنج» است ، تا حدود زیادی مهم است.
بیشتر شرح می دهیم و می گوییم که موافقت پوتین برای دیدار وزیر خارجه آمریکا پس از انتشار اخباری که درباره وقوع چنین دیداری به دلیل خشم رهبران روس از حمله موشکی آمریکا به پایگاه هوایی سوریه تشکیک کرده بودند، صورت نمی گرفت مگر آن که در مذاکرات میان لاوروف و میهمان آمریکایی پیشرفتی حاصل شده است.
مساله دیگر که قابل توجه است این است که لاوروف وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که پوتین رئیس جمهور این کشور با فعال کردن توافق آمریکا و روسیه بر سر سلامت هوایی در آسمان سوریه که مسکو به عنوان واکنش به حمله موشکی آمریکا و در اعتراض به این حمله « به تعلیق» درآورده بود،موافقت کرد.
در مقابل، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا به این اقدام روسیه با تأکید بر اینکه« سیاست دولتش خواستار کناره گیری بشار اسد رئیس جمهور سوریه در چارچوب راه حل مسالمت آمیز بحران، نیست» واکنش نشان داد. ترامپ افزود« استفاده اسد از سلاح شیمیایی برای بار دیگر باعث واکنش نظامی دیگری می شود».در عین حال وی در گفت و گو با روزنامه «وال استریت ژورنال» تأکید کرد که «به شدت در نزاع سوریه دخالت نمی کند».
اما اگر به پرونده دوم برگردیم یعنی گفت و گوی اسد با خبرگزاری فرانسه برگردیم می بینیم که اهمیت آن نه فقط در پاسخ هایش به پرسش ها نهفته است بلکه در انجام آن و زمانش نیز نفهته است. این خبرگزاری جهانی نزدیک به 25 پرسش از رئیس جمهوری سوریه پرسید و مساحت بزرگی برای پاسخ دادن و مطرح کردن دیدگاهش به طور کامل به وی داد از جمله اینکه بگوید« حمله شیمیایی به خان شیخون صد در صد ساختگی است» و تأکید بر اینکه« سوریه هیچ گونه سلاح شیمیایی در اختیار ندارد و اگر هم داشته باشد از آن استفاده نمی کند، و گرنه زمانی از آن استفاده می کرد که ارتش اش در جبهه ها عقب نشینی می کرد».
حمله آمریکا چه بسا مانند« تخم گذاشتن خروس» است که فقط برای یک بار رخ می دهد زیرا همه از آن استفاده کردند و برای منافع خود از آن استفاده کردند، ترامپ برای تقویت چهره اش به عنوان رهبر قوی و پاسخ به اتهام هایش مبنی بر دوستی با پوتین و انحراف نگاه ها از مشکلات داخلی، روس ها برای نشان دادن قدرت شان به عنوان کشور بزرگ که در کنار هم پیمانانش می ایستد و از آنها حمایت می کند، چه با استفاده از حق وتو چه با تقویت پدافند هوایی سوریه، اما اسد رئیس جمهور سوریه نه فقط حمایت روس ها را دریافت کرد بلکه بخش عمده ای از افکار عمومی عرب با وی همبستگی کرد زمانی که به عنوان کسی که کشورش توسط آمریکا ،قدرت بزرگ در جهان، مورد تعدی قرار گرفت، ظاهر شد.
رسیدن وزرای خارجه سوریه و ایران به مسکو در رأس دو هیأت برای دیدار با رهبران روسیه که همزمان به پایان سفر تیلرسون به مسکو رخ داد، تأکیدی بر این است که نبرد پیش رو دیپلماتیک است و نه نظامی و نیز هدف از آن رایزنی درباره «افکار» جدید است که چه بسا در دیدارهای اخیر یعنی دیدارهای تیلرسون با همتای روس اش،مطرح شده است .
حادثه خان شیخون به عنوان مقدمه ای برای شعله ور شدن نبرد «ادلب» که گروه (ترویستی) جبهه النصره بر آن سیطره دارد، صورت گرفت و برانگیختن پرونده«سلاح شیمیایی» چه بسا به عنوان مقدمه ای برای فراهم آمدن شرایط برای مذاکرات جدید است و اما هماهنگی روسیه و آمریکا که ما بر این باور نیستیم که متوقف شده است.ما چاره ای جز نگریستن به زیرکی روس ها پس از سرنگونی هواپیمای سوخوی روسی در نزدیکی مرزهای ترکیه و سوریه توسط«رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه نداریم؛ زیرکی ای که «حلب» و «تدمر» را بازپس گرفت و همپیمانان عرب معارضان سوری را کنار گذاشت، مذاکرات ژنو و آستانه هم که شکست خورد و ترکیه عملیات«سپر فرات» را به پایان رساند.
مسائل با سر و صدا و هیاهوی رسانه ای مقایسه نمی شود بلکه با نتایج روی زمین مقایسه می شود، هواپیماهای سوریه بار دیگر به مانند گذشته از فرودگاه الشعیرات به پرواز در می آیند و از این فرودگاه اهدافی را در ادلب بمباران می کنند.
هنگامی که هواپیماهای غیرنظامی سوریه بار دیگر در فرودگاه دبی آن هم پس از سال ها توقف فرود می آیند این مساله حکایت از رخدادهای زیادی دارد.
بحران سوریه وارد مرحله جدیدی شده است و ماقبل حمله موشکی به مانند مابعد آن نیست و ما چاره ای جز یادآوری آن چه «جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا به یک مخالف سوری گفت نداریم که گفت:«آیا می خواهی ما به خاطر شما با روس ها بجنگیم؟».
ما عرب ها در همه احوال: صلح یا جنگ، قربانی هستیم.