آیا از این سخنان تیلرسون این را می فهیم که دولت جدید آمریکا 180 درجه از سیاست ها و موضع گیری های دولت سابق برگشته و به موضع روسیه بیشتر نزدیک شد و بستر را برای شراکت دولت سوریه در جنگ علیه تروریسم و گشودن کانال های گفت و گو و چه بسا هماهنگی با این دولت در این زمینه مهیا کرده است؟

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم به آخرین تحولات سوریه و موضع آمریکا نسبت به این بحران پرداخت و نوشت: ما و بسیاری از امثال ما در حالی که کنفرانس مطبوعاتی «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا با «مولود چاووش اوغلو» همتای ترکش را دنبال می کردیم دچار شک و تردید شدیم و امر بر ما مشتبه شد؛ این کنفرانس پس از مذاکرات گسترده و در برخی مواقع پشت درهای بسته که با «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه و «بینالی یلدریم» نخست وزیرش و نیز آقای اوغلو برگزار شد و بر اوضاع در سوریه و جنگ با تروریسم تمرکز کرد.

اتفاق غیرمنتظره در این نمود پیدا کرد که تیلرسون تأکید کرد که «این خود ملت سوریه است که سرنوشت بشار اسد رئیس جمهور این کشور را در طولانی مدت تعیین می کند» چنین جمله ای هرگز بر زبان یک مسئول آمریکایی جاری نشد و در انحصار  رهبران روسیه و «ولادیمر پوتین» رئیس جمهور و «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه اش بود.

مسئولان آمریکایی طی شش سال گذشته از عمر بحران سوریه بر خواسته خودشان برای براندازی نظام حاکم بر سوریه اصرار می کردند و تأکید می کردند که جایی برای بشار اسد رئیس جمهور سوریه در آینده سوریه وجود ندارد و از گروه های مسلح سوری حمایت کامل نظامی و سیاسی به عمل آوردند و صدها میلیون دلار برای آموزش برخی از این معارضان اختصاص دادند و از برخی نیز حمایت مالی و تسلیحاتی کردند و گروه دوستان ملت سوریه تشکیل دادند.

درست است که دولت آمریکا در دوران«باراک اوباما» استراتژی خود را تغییر داد و اولویت را به جنگ با تروریسم و از بین بردن گروه داعش داد لیکن همچنان بر خواسته خود برای نداشتن نقشی برای اسد در حال یا آینده سوریه اصرار کرد و بزرگترین کوتاه آمدن و امتیازی که در این زمینه داد این بود که ماندن اسد را فقط در مرحله انتقالی و با اختیارات کمتر پذیرفت.

آیا از این سخنان تیلرسون این را می فهیم که دولت جدید آمریکا 180 درجه از سیاست ها و موضع گیری های دولت سابق برگشته و به موضع روسیه بیشتر نزدیک شد و بستر را برای شراکت دولت سوریه در جنگ علیه تروریسم و گشودن کانال های گفت و گو و چه بسا هماهنگی با این دولت در این زمینه  مهیا کرده است؟

اهمیت این موضع آمریکا که تیلرسون در نخستین سفرش به آنکارا بیان کرد در این است که با دو تحول مهم در صحنه سوریه همزمان شده است:

نخست: آغاز شمارش معکوس برای حمله به شهر «الرقه» پایتخت گروه تروریستی داعش و کنترل سد شهر «الطبقه» و فرودگاهش توسط نیروهای دموکراتیک سوریه که سر نیزه این حمله به شمار می روند و اکثریت این نیروها را کردها تشکیل می دهند. این نیروها مورد حمایت و پوشش هوایی آمریکا هستند و نزدیک به 300 نیروی ویژه آمریکایی نیز از آنها حمایت می کنند.

دوم: اعلام غیرمنتظره و ناگهانی پایان عملیات«سپر فرات» توسط آقای یلدریم پس از نشست اضطراری شورای امنیت ملی ترکیه به مدت چندین ساعت به ریاست خودش؛ این عملیات را نیروهای ترکیه و گروه های وابسته به گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه در ماه آگوست پیش با کنترل شهر مرزی«جرابلس»و پس از آن کنترل شهر «الباب» و بیرون کردن عناصر داعش از این دو شهر آغاز کردند.

آن چه از این دو تحول می توان نتیجه گرفت این است که دولت جدید آمریکا گزینه قرار گرفتن در اردوگاه همپیمانان کُرد را انتخاب کرد و آنها را بر ترکیه عضو موسس در پیمان ناتو ترجیح داده است. این همان چیزی است که تصمیم ترکیه برای پایان عملیات سپر فرات پس از تحقق اهدافش به ادعای آقای یلدریم را تفسیر می کند.

عملیات نیروهای سپر فرات به همه اهدافش نرسید و باید آقای یلدریم به ما اجازه دهد با او در این نقطه مخالفت کنیم زیرا هدف از ورود این نیروها به اراضی سوریه آن هم بدون هماهنگی با دولت دمشق ایجاد منطقه امن در عمق پنج هزار کیلومتری مربعی و شروع از جرابلس و الباب برای سیطره بر شهر «منبج» سپس روی آوردن به شهر الرقه و در نهایت کوبیدن درواز های دمشق و حمله به آن و براندازی نظام حاکم بر سوریه بود و این چیزی بود که اردوغان با زبانش خود گفت ولی بیشتر این اهداف محقق نشد.

ما بر این باور نیستیم که ماموریت سپر فرات به طور کامل پایان یافت و هیچ خبری درباره خروج نیروهای ترکیه از اراضی سوریه نشنیدیم و بعید نمی دانیم که رهبران ترک تصمیم گرفتند که دامی در منطقه پهن کرده و آتش جنگ نژادی میان گروه های مسلح وابسته به گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه با حمایت ترکیه با یگان های حمایت مردمی کرد یا حتی با خود ارتش سوریه را شعله ور کنند.

عقب نشینی ترکیه در عمل یعنی ایجاد خلأ استراتژیک است که کردها و گرو های ارتش آزاد و چه بسا«هیأت تحریر الشام» یا همان جبهه النصره سابق بر سر آن رقابت کنند و این یعنی گشودن جبهه جدید و ایجاد هرج و مرج است که به ترکیه برگه برنده معامله سیاسی قوی بدهد که می تواند از آن در هر گونه مذاکره ای بر سر آتش بس و آرامش از آن استفاده کند.

چه بسا هنوز زود است که این تحول ریشه ای در موضع آمریکا درباره بحران سوریه را تفسیر کنیم و این نتیجه را بگیریم که دولت ترامپ در صدد پذیرش نقش بزرگتر و بیشتر برای اسد رئیس جمهور سوریه در آینده سوریه است.جنگ علیه تروریسم در شهر«موصل»به رغم مشکلات و دشواری هایی که با آن رو به روست در آستانه پایان یافتن است و قرار است که حمله به شهر الرقه در روزهای آینده آغاز شود و هماهنگی میان روسیه و آمریکا در منطقه تقریبا متوقف شده است و حالت مزمنی از بی اعتمادی به دولت های آمریکایی و در رأس آنها دولت ترامپ وجود دارد لیکن در سایه آن چه تیلرسون در حضور میزبان ترک خود گفت پیام بسیار مهمی داده است که نمی توان آن را و پیامدهایش را نادیده گرفت زیرا سیاست ها بر اساس منافع تغییر می کند و بازتاب این منافع هستند.

بی تردید نقش ترکیه در بحران سوریه در سایه گسترش قدرت ائتلاف روسیه و ایران کمرنگ تر می شود و این نیز به برخی جنبه های بازپس گیری شهرهای«حلب» و «تدمر» و دفع حمله گروه های مسلح به دمشق و نیز جنگ دیپلماتیک اردوغان علیه همسایگان اروپایی اش و تهدید آن ها به استفاده از برگه برنده پناهندگان سوری مربوط است. این را نیز باید مد نظر قرار داشته باشیم که آمریکا رهبر پیمان ناتو است که چتر سیاسی، نظامی و استراتژیک اروپای مسیحی را شکل می دهد و امکان ندارد که علیه قاره«پیر» از اردوغان جانبداری کند.

سورپرایز آمریکا بزرگ است و نیاز به زمان زیادی داریم تا آن را بپذریم و عاقلانه این است که منتظر بمانیم تا غبار بخوابد و نشانه های کامل آن هویدا شود. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.