خبرگزاری های جهانی تاکید کردند که در درگیری نیروهای ترکیه با عناصر داعش 10 نظامی ترک طی دو روز گذشته کشته شدند و 10 نظامی دیگر زخمی شدند.علاوه بر آن که سه نظامی دیگر ترک در بمباران«اشتباهی» توسط هواپیماهای روسی کشته شدند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی به آخرین تحولات سوریه به ویژه تحولات خطرناک در شمال این کشور پرداخت و نوشت: اگر اخباری که روز گذشته درباره وقوع درگیری میان ارتش سوریه و نیروهای «سپر فرات» ترکیه در شهر «الباب» درست باشد که به نظر می رسد درست است این یعنی ترکیه چه بسا در جنگ فرسایشی جدیدی به مانند هم پیمان سعودی اش در یمن گرفتار شده است.
خبرگزاری های جهانی تاکید کردند که در درگیری نیروهای ترکیه با عناصر داعش 10 نظامی ترک طی دو روز گذشته کشته شدند و 10 نظامی دیگر زخمی شدند.علاوه بر آن که سه نظامی دیگر ترک در بمباران«اشتباهی» توسط هواپیماهای روسی کشته شدند.
از نزدیک به سه ماه پیش تا کنون بیانیه های رسمی ترکیه از پیشروی بزرگ نیروهای«سپر فرات» که گروه های وابسته به گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه را نیز در بر می گیرد در شهر الباب دم می زنند و مرتب می گویند که سقوط این شهر نزدیک است لیکن الباب سقوط نکرد بلکه سقوطش به دلیل مقاومت سخت بسیار مشکل شد. اگر دو ارتش سوریه و ترکیه نیز وارد درگیری های خونین شوند، جنگ طولانی می شود و نقشه ائتلاف ها روی زمین تغییر می کند و کاملا دگرگون می شود و تلفات انسانی و مادی به ویژه تلفان انسانی و مادی ترکیه بیشتر می شود زیرا «افکار عمومی» ترکیه اکنون در حالتی از نارضایتی و نگرانی به همین دلیل به سر می برد که در آینده نزدیک این نارضایتی به خشم تبدیل می شود.
ارتش سوریه بر اساس بیانیه های رسمی در اراضی سوریه می جنگد و می خواهد شهری که از کنترلش خارج شده را بازپس گیرد و حضور نظامی ترکیه را اشغالگری و نقض حاکمیت سوریه به شمار می آورد. هر کسی از اراضی خودش در مقابله با اشغالگر خارجی دفاع می کند انگیزه هایش قوی تر و قانع کننده تر هستند.
«رجب طیب اردوغان» نیروهای ترکیه را در چارچوب برنامه اش برای ایجاد منطقه «منطقه امن» در مساحتی بیش از پنج هزار کیلومتر مربع ، به عمق سوریه فرستاد و بر اساس برنامه اردوغان این منطقه مستقل از دولت سوریه در دمشق خواهد بود و تحت حاکمیت ترکیه به شکل مستقیم یا غیر مستقیم خواهد بود و همچنین مقدمه ای برای تقسیم سوریه به کانتون های طایفه ای به بهانه جلوگیری از ورود پناهندگان است و این بهانه ای است بسیاری را داخل یا خارج از سوریه قانع نمی کند.
آنچه از ورود پناهندگان جلوگیری کرده و می کند تثبیت آتش بس و ورود به مذاکرات میان همه طرف های درگیر در اراضی سوریه است تا به راه حل سیاسی برای توقف خونریزی برسند و ثبات و وحدت جغرافیایی و دیموگرافی به این کشور ویران را بازگرداند. اکنون هم این گروه های مسلح سوری هستند که پیش از این سلاح به دست گرفتند تا نظام حاکم را براندازند، پشت میز مذاکره می نشینند و با نظام در یک اتاق مذاکره می کنند.
دخالت نظامی ترکیه در شهر الباب به منظور جنگ با گروه تروریستی داعش صورت نگرفته است بلکه برای جلوگیری از سیستم کُردی صورت گرفت که می تواند خاستگاهی برای حملات علیه ترکیه در آینده شود و پایگاه پشتی حزب کارگران کردستان ترکیه(پ.ک.ک) می شود که خواستار جدایی کردها از ترکیه است و دولت آنکارا آن را در فهرست تروریسم خود قرار داده است.
اردوغان می خواهد که حاکم واقعی سوریه شود و تاکید کرد که مرحله دوم بعد از سیطره بر شهر الباب خیز به سمت شهر «الرقه» و اخراج عناصر داعش از آن است نه به منظور بازگرداندن آن به حاکمیت سوریه بلکه هدفش جلوگیری از هر گونه ایفای نقشی در عملیات «آزادی»توسط نیروهای سوریه دموکراتیک است، و چرا بعد از الرقه دمشق نباشد؟
هنگامی که می گوییم نقشه ائتلاف ها ممکن است کاملا دگرگون شود آن هم به دلیل این دخالت نظامی ترکیه و برخورد با ارتش سوریه ، در این جا منظورمان ائتلافی است که میان دولت سوریه و کردها در بستر قاعده ای که می گوید«دشمن دشمن من، دوست من است» در حال متبلور شدن و قوی شدن است و بعید نمی دانیم که داعش به شیوه مستقیم یا غیرمستقیم به این ائتلاف جدید ملحق شود(!) یا در برابر آن مقاومت نکند زیرا کینه هایش نسبت به اردوغان رئیس جمهور ترکیه که داعش می گوید از پشت به این گروه خنجر زده بسیار بزرگتر از کینه اش علیه نظام سوریه است و مساله، مساله اولویت هاست.
بار دیگر در این مجال از ضرب المثل انگلیسی کمک می گیریم که می گوید« اگر در چاله ای افتادی اولین کاری که باید بکنی متوقف کردن کندن است» و به نظر می رسد که اردوغان این ضرب المثل را نشینده است یا اگر شنیده است به پیامی که می خواهد برساند، عمل نمی کند زیرا در چاله سوریه افتاد و از شش سال پیش که بحران سوریه آغاز شد تا کنون همچنان به کندن ادامه می دهد. چیزی که باعث می شود که به این نتیجه برسیم حالت استقبال بی سابقه با حمایت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از منطقه امن در سوریه است و نیز رسیدن «مایک پامپیو»رئیس سازمان سیا به آنکارا به عنوان اولین پایتختی است که پس از انتصابش به این مقام به آن سفر می کند.
سازماان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)در کنار سازمان های اطلاعاتی عربی و بین المللی دیگر تلاش بیشتری در گرفتار کردن ترکیه در بحران سوریه کردند زمانی که به آنکارا دروغ سقوط سریع «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه و نظامش را فروختند و قانعش کردند که نزدیک ترین راه برای موفقیت این هدف باز کردن درهای ترکیه به شکل چهارتاق به روی «جهادی ها» و هزاران تن سلاح و میلیاردها دلار پول است و نمی دانیم آقای پامپیو رئیس جدید سیا چه خدعه ها و گرفتاری های جدیدی برای ترکیه در چنته دارد.
ترامپ از اسلام و مسلمان متنفر است و اردوغان فراموش می کند یا خودش را به فرموشی می زند که ترکیه کشوری مسلمان است و امپراتوری ای را هدایت کرد که نیروهایش به وین در قلب اروپا رسیدند و دولت کنونی اش جنبش اقتصادی و سیاسی و نظامی بی سابقه ای را محقق کرد و تبدیل به خطری برای غرب به دلیل بلندپروازی هایش برای احیای این امپراتوری شده است که آنها را هم پنهان نمی کند.
اگر اردوغان رئیس جمهور ترکیه بر این باور است که دولت کنونی آمریکا خواسته اش برای اخراج «فتح الله گولن» دشمن سرخت اش را برآورده می کند و او را در قفسی قرار می دهد و به آنکارا می فرستد ،سخت در اشتباه است زیرا کشور آمریکا دارای نهادهای مستقل است و همین چند روز پیش نهاد قضایی اش موفق به شکست دستورات ترامپ درباره ممنوعیت ورود مسلمانان از هفت کشور اسلامی شد و تجدید نظر در این دستورات را به شکل تحقیر آمیزی رد کرد. چه بسا بد نیست یادآوری کنیم که «تونی بلر» نخست وزیر اسبق انگلیس نتوانست حتی یک مخالف عربستانی را اخراج کند، تحویل دادنش به ریاض که دیگر جای خود دارد زیرا وی نمی توانست از بخش قضایی مستقل انگلیس عبور کند.