مهمترین عواملی که باعث می شود رویارویی نظامی امری بعید به نظر برسد این است که ترامپ سرگرم دغدغه اقتصادی است. وی به خوبی می داند که رویارویی نظامی با ایران هزینه اقتصادی-جدای از نتایج نظامی له یا علیه اش-بسیار گزافی دارد آن هم در سایه مشکلات اقتصاد آمریکا که از افزایش بدهی های عمومی و کاهش سهم آمریکا در حجم تولید جهانی و از بین رفتن تدریجی طبقه متوسط رنج می برد و درگیر رقابت سخت تجاری به رهبری چین و موفقیت کم نظیر چینی ها در این زمینه است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، روزنامه رأی الیوم در گزارشی نوشت: یک کارشناس و دانشمند برجسته اردنی در زمینه علم آینده نگری پیش بینی کرد که دولت کنونی آمریکا به فشارهای خود بر ایران با ابزارهای نرم ادامه می دهد به رغم آن که به این نتیجه رسیده است که محاصره اقتصادی تغییر خاصی به وجود نمی آورد.
دکتر«ولید عبدالحی»پژوهشگر آکادمیک متخصص در اردن گفت که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور جدید آمریکا در هر گونه جنگی که علیه ایران به راه بیندازد ، خودش را تنها می بیند و تنها گزینه تامین مالی آن کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند و از جیب آنها هزینه چنین جنگی تامین می شود.
عبدالحی در مطلبی که در پایگاه الکترونیکی اش منتشر کرد تاکید کرد که احتمال مواجهه نظامی بسیار ضعیف است اما فشار با ابزارهای نرم علیه تهران متوقف نمی شود به رغم تجربه تاریخی تحریم های اقتصادی که ثابت کرده است که نتایج مدنظر را محقق نمی کند.
به باور عبدالحی، ترامپ اکنون به پرونده محاصره اقتصادی علیه افراد و نهادهای ایرانی با قرار دادن شان در فهرست سیاه برگشته است و بار دیگر نیز به جمله «همه گزینه ها روی میز است» علیه ایران به ویژه پس از انجام آزمایش موشکی اخیر ایران برگشته است امری که این تصور را به وجود می آورد که اقدام نظامی از جمله این گزینه ها است.همه اینها این پرسش را مطرح می کند: آیا رویارویی نظامی به زودی رخ می دهد؟و حد و مرز این رویارویی نظامی میان ایران و ایالات متحده آمریکا کجاست؟
عبدالحی عواملی که باعث می شود رویارویی نظامی امری بعید به نظر برسد را مشخص کرد که مهم ترین آنها این است که ترامپ به دغدغه اقتصادی سرگرم است و اینکه به خوبی می داند که رویارویی نظامی با ایران هزینه اقتصادی-جدای از نتایج نظامی له یا علیه اش-بسیار گزافی دارد آن هم در سایه مشکلات اقتصاد آمریکا که از افزایش بدهی های عمومی و کاهش سهم آمریکا در حجم تولید جهانی و از بین رفتن تدریجی طبقه متوسط رنج می برد و درگیر رقابت سخت تجاری به رهبری چین و موفقیت کم نظیر چینی ها در این زمینه است.
بنابر این رویارویی نظامی با ایران قواعد بازی بین المللی را به طور کامل تغییر می دهد زیرا این امر باعث می شود که آمریکا –به مانند تجربه عراق- از گسترش قدرت اقتصادی اش با منافع زیاش به گسترش قدرت نظامی با بار هزینه های کلان آن کشیده شود؛ امری که با رویکردهای ترامپ همخوانی و هماهنگی ندارد.
عبدالحی تاکید کرد که ترامپ و مشاورانش به خوبی می دانند که سیاست شان درباره اروپا و موضع گیری هایش درباره پیمان ناتو باعث می شود که مشارکت اروپا در حمله نظامی اش به ایران غیرممکن گردد و این یعنی وی همه هزینه چنین حمله ای را به تنهایی متحمل می شود و این امر باعث می شود که به کشورهای حاشیه خلیج فارس برای کمک مالی تکیه کند لیکن نه به مانند اوضاعی که در زمان حمله به عراق داشت؛ این یعنی محاسبه دقیق برای رویارویی با ایران فقط آمریکای خواهد بود و این نیز خودش باعث می شود که «فرهنگ تاجر»که در آن ترامپ رشد و نمو و تربیت شد کاری می کند که وی در محاسباتش بازنگری کرده و وارد چنین ماجراجویی ای از این نوع نشود.
عبدالحی در این جا همچنین تصریح کرد که وزیر دفاع جدید آمریکا تاکید کرد که گزینه های روی میز علیه ایران شامل« اعزام نیروی بیشتر به منطقه » نمی شود و این یعنی عقب نشینی از ایده رویارویی مسلحانه است.
این پژوهشگر برخی از ابهام ها در مدیریت روابط ترامپ با سه گانه چین، روسیه و ایران نیز اشاره کرد.حمله به ایران باعث می شود که پایه های اعتمادی که ترامپ در برخی سیاست های پوتین به عنوان هم پیمان ایران به آنها اشاره کرد، متزلزل شود و باعث می شود که پکن که از سیاست های ترامپ نگران است به ایران کمک کند زیرا ایران یکی از مهمترین شرکای تجاری اش به ویژه در بخش نفتی و در موفقیت پروژه« راه و کمربند» چینی است که استراتژی بزرگ چین در روابط بین المللی اش با غرب آسیا و اروپا به شمار می رود.
بی تردید تصمیم به رویارویی با ایران نیاز به تصمیمی قاطع دارد لیکن دولت ترامپ کارش را با رویارویی های داخلی با دایره های مهاجرت و دادگاه های عالی آمریکا و برخی از ایالت ها، جدای از رویارویی با دشمنان دموکراتش به ویژه پس از لغو قانون«اوباما کر»درباره بیمه بخش وسیعی از جامعه ،آغاز کرده است.از سوی دیگر هر گونه حمله به ایران نیاز به زمینه سازی و مقدمه چینی برای مدتی طولانی دارد این یعنی فضای داخلی برای تصمیم گیری درباره رویارویی آماده نیست.
از سوی دیگر تصمیم برای مواجهه نظامی به باور این دانشمند اردنی مورد حمایت سه لابی است که به این مساله اهمیت می دهند یعنی لابی صهیونیستی،لابی شرکت های نفتی و لابی شرکت های سلاح است که برخی از شاخه ها در وزارت دفاع از آنها حمایت می کنند.
همچنین هر گونه رویارویی نظامی با ایران به بهانه اینکه ایران هم پیمانان آمریکا در منطقه را تهدید می کند،هم پیمانان آمریکا در منطقه را به دردسر می اندازد.