جمال حمدان(19928-1993) در کتابش« ما و ابعاد چهارگانه مان» اولین کسی بود که رقابتی که منافع مصر را در عمق آفریقا تهدید می کند، پیش بینی کرد.از نظر وی «گریزی نیست بلکه ناگزیر باید آفریقا مکان مهمی در سیاست مصر داشته باشد» وی در این کتاب سه دلیل اصلی را مشخص کرد که باعث می شود مصر به بُعد آفریقایی اهمیت بدهد: اقتصاد، امنیت و نفوذ اسرائیل. نویسنده دایره المعارف«شخصیت مصر»از دهه هفتاد طمع کشورهای پیشرفته و حتی برخی کشورهای عربی به ویژه کشورهای نفت خیز را به ثروت های آفریقایی را مطرح کرد، امری که امروز با نقشی که عربستان در قاره سیاه بازی می کند، تکرار می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، روزنامه لبنانی الاخبار در گزارشی نوشت:تحرکات جاری اخیر در عرصه آفریقا حکایت از آن دارد که بُعد افریقایی مصر شاهد فصل جدیدی از رقابت به واسطه ورود طرف عربستانی به عنوان طرف مستقیم است؛ امری که در بازدید یک هیأت عربستانی در پایان سال گذشته از سد«النهضه»اتیوپی ،یکی از عناوین مهم تنش میان قاهره و آدیس آبابا، نمایان شد و نیز در تغییر قابل توجه سودان در سیاست خارجی نمایان شد که به ایران پشت کرد و به سمت عربستان سعودی در چارچوب مسیری که بیش از یک سال است آغاز شد و با سفر «عمر البشیر» به ریاض همزمان با لغو جزئی تحریم های آمریکا علیه خارطوم روی آورد.
در حالی که مصر خودش را طی سال های گذشته در موضع دفاعی در قبال تحرکات طرف های مختلف در عمق آفریقا دید اما اخیرا شاهد تحرک های سیاسی زیادی به سمت کشورهای حوض نیل شده است به ویژه در خط قاهره-کامبالا(اوگاندا) و قاهره-جوبا(سودان جنوبی) و این تحرکات با سفر«عبدالفتاح السیسی» به اوگاندا و سفر دیگری که «سیلوا کر»رئیس جمهور سودان جنوبی به پایتخت مصر انجام داد، به اوج خود رسید. این اقدام ها علامت سووال هایی را درباره واقعیت آن چه در پشت پرده دیپلماسی مصر رخ می دهد، به وجود آورده است به ویژه آن که این دو سفر با اتهام های امنیتی اتیوپی همزمان شده است. اتیوپی از طرح هایی که آنها را «کثیف» توصیف کرد و هدف از آنها«تخریب سد النهضه» است سخن گفته است که از حمایت از شورشیان«اورومو» شروع می شود و به سنگین کردن کفه ترازو به نفع سیلوا کر در رویارویی نظامی باز با مخالفانش به زعم برخی منابع در آدیس آبابا می رسد.
در چارچوب همین تحرک ها،چندین تحول در سیاست خارجی مصر رخ داده است که بارزترین آنها تنش نهفته در روابط مصر-عربستان است به ویژه پس از آن که پرونده جزایر«تیران» و «صنافیر»در پی صدور حکم تاریخی دادگاه عالی اداری در مصر و تثبیت مصری بودن این دو جزیره پیچیده شد و دو طرف درباره مسائل منطقه ای حساس از جمله پرونده سوریه از هم دور شده اند.
از سوی دیگر، تحرک دیپلماتیک مصر در بعد آفریقایی به موضع گیری مبهم توسط سودان همزمان شده است به ویژه درسایه سردی به وجود آمده درباره پروژه سد النهضه و در تکرار«روتینی» شکایت سودان در شورای امنیت سازمان ملل درباره مثلث«حلایب و شلاتین» و سخن گفتن مصر درباره آموزش عناصر سازمان«حسم» وابسته به اخوان المسلمین که متهم به چندین عملیات تروریستی توسط خارطوم.
سد النهضه:دروازه بازگشت
بی تردید محرک اصلی بازگشت مصر به آفریقا، سد النهضه اتیوپی است که مصر آن را تهدیدی جدی برای امنیت ملی خود می داند و به رغم سلسله تفاهم هایی که قاهره و آدیس آبابا درباره استفاده بهتر از آب نیل دست یافتند اما اتیوپی دست به اقدام های یک جانبه تردید برانگیز زده است که باعث شد دولت مصر برای نیت های پنهان آدیس آبابا آماده شود.اتیوپی به دنبال آن است که مکان رهبری را در حوض نیل از آن خود کند و جایگاه سنتی مصر را که به شکل دراماتیکی کمرنگ شد آن هم پس از شکوفایی اش در دوران ناصری،از آن خود کند.
البته نمی توان دوران کنونی در مصر را مسئول این کمرنگ شدن نقش مصر در آفریقا دانست که از زمان ترور نافرجام «حسنی مبارک» رئیس جمهور مخلوع مصر در نایروبی در سال 1995 سیر نزولی شدید را طی کرد به طوری که به آفریقا به طور کامل بی توجهی کرد آن هم پس از آن که سیاست خارجی مصر به سمت شمال (ایالات متحده و اروپا) و شرق(عراق، فلسطین،لبنان و نزاع کشورهای خلیج فارس با ایران)روی آورد. بی توجهی مصر به آفریقا باعث شد که صحنه این قاره به نفع چهار کشور دیگر خالی شود که عبارتند از آفریقای جنوبی(جنوب)،لیبی(شمال)،نیجریه(غرب) و اتیوپی(شرق) که به عنوان کشور بزرگ جدید در قاره سیاه ظاهر شده است.
این واقعیت پس از سرنگونی نظام حسنی مبارک بدتر شد. طی مرحله انتقالی که شورای نظامی پس از انقلاب 25 ژانویه (2011-2012) حاکم شد، بار دیگر حرف و حدیث ها درباره تهدید آبی با نزدیک شدن به آغاز ایجاد سد النهضه از سر گرفته شد. در حالی که نظام اخوان المسلمین در پرداختن به این مساله ضعیف توصیف می شد که به شکل خنده داری این ضعف تجلی پیدا کرد زمانی که «محمد مرسی»رئیس جمهور برکنار شده مصر نشستی درباره سد اتیوپی برگزار کرد و قرار بود که رایزنی ها در این نشست سری بماند اما بعدا مشخص شد که به شکل زنده از طریق تلویزیون رسمی مصر پخش شده است.این واقعه یکی از وقایعی بود که «محمد حسنین هیکل» نویسنده معروف مصری آن زمان گفت که یکی از سه واقعه ای است که برای سقوط نظام اخوان کافی است در کنار قطع روابط با سوریه و تعامل ابلهانه با تحولات در شبه جزیره سینا.
حق این است که صرف نظر از برخی اقدامات نادرست اش باید گفته شود، السیسی طی دورانش تمرکز بر روابط مصر و آفریقا را به امید بازیایی جایگاه مصر در آفریقا بازگرداند و حتی دستگاه اطلاعاتی این کشور را به عنوان مسئول نخست پرونده حوض نیل مکلف کرد البته با هماهنگی با «فایزه ابو النجا» مشاورش.
نفوذ عربستان
لیکن به نظر می رسد که تحرکات مصر در صحنه آفریقا به مذاق برخی طرف های منطقه ای و در رأس آنها عربستان که به سرعت اختلافاتش با مصر را به قاره آفریقا کشاند و به طور مشخص به مربع استراتژیک امنیت ملی مصر یعنی اتیوپی، سودان، جیبوتی و اریتره، خوش نیامد.
چه بسا تحرکات عربستان سعودی در ابتدای امر شک مصر را برنیانگیخت به ویژه آن که به ظاهر مرتبط با نزاع بر سر نفوذ ایران در شاخ آفریقا و حمایت از گذرگاه های آبی دریایی در بحبوبه جنگ علیه یمن بود. از جمله این تحرکات ایجاد پایگاه دریایی در جیبوتی یا امضای توافقنامه همکاری امنیتی با اریتره و تغییر جهت هبه دو میلیارد دلاری عربستان از ارتش لبنان به سودان.
لیکن پس از آن که «احمد الخطیب» مشاور پادشاه عربستان سعودی در دیوان پادشاهی از سد النهضه بازدید کرد مساله برای مصر تحریک آمیز شد و این اقدامی تحریک آمیز توسط عربستان سعودی علیه السیسی با استفاده از برگه برنده سد به شمار رفت.
«هانی رسلان»رئیس واحد پژوهش های سودان و کشورهای حوض نیل در مرکز پژوهش های سیاسی الاهرام در گفت و گو با الاخبار این دیدار را در چارچوب «خدعه زدن زشت به مصر» پس از تنش میان عربستان و مصر بر سر موضع قاهره درباره سوریه و بحران دو جزیره دانست. رسلان تاکید می کند که موضع عربستان از ابتد بی طرفی در بحران سد النهضه بود. وی به این مساله اشاره می کند که حکومت عربستان از موضع «خالد بن سلطان» معاون سابق وزیر دفاع عربستان شانه خالی کرد که گفته بود سد اتیوپی خطری برای امنیت آبی مصر و کشورهای عربی به طور کلی به شمار می رود.
نزاع بر سر دو سودان
نمی توان نزاع عربستان با مصر در بعد آفریقایی اش را از دو دیدار جنجالی و قابل توجهی که سیلوا کر از قاهره انجام داد و عمر البشیر که از ریاض انجام داد، جدا کرد. دیدارهایی که فقط به فاصله چند روز انجام شد.
این دو دیدار علامت سووال های زیادی به وجود آورد به ویژه آن که بازتاب دهنده تحول بزرگی در روابط جوبا و خارطوم با قاهره و ریاض به شمار می رود. با وجود چرخش سودان به سمت عربستان و دور شدن از ایران ناگهانی نیست این چرخش خبر از ایجاد محور جدید در شاخ آفریقاست اگر با تلاش عربستان برای گسترش نفوذش مرتبط شود.
«معصوم مرزوق» معاون اسبق وزیر خارجه مصر در امور آفریقا تحلیل هایی که در تفسیر این نزدیکی زیاده روی می کنند را کم اهمیت می داند. به باور وی روابط ریاض و خارطوم مساله جدیدی نیست بلکه به آغاز حکومت «جبهه نجات ملی» در سودان (1989) با توجه به رویکرد اسلام گرایش،بر می گردد. لیکن نزدیکی عربستان و سودان اگر تحولات سال گذشته را از نظر بگذارنیم می بینیم که روی خط غیرسنتی به جریان افتاده است و از آن فراتر سودان مصلحت خود را در ائتلاف با عربستان و حتی اتیوپی به ضرر نزدیکی با مصر می بیند آن هم بنابر چندین دلیل از جمله اقتصادی (سرمایه گذاری های عربستان و اتیوپی) و امنیتی(اجتناب از تنش با اتیوپی در منطقه القلاب). این همان چیزی است که به طور مثال دوری خارطوم از قاهره را درباره مساله سد النهضه تفسیر می کند.
با وجود این، مرزوق زیاده روی در تفسیرهای این دیدارها را نیز نمی پذیرد به طوری که می گوید روابط مصر و سودان قدیمی است و قطع نشده است و از اهمیت سخن گفتن درباره تحرکات مصر در جنوب سودان یا اتیوپی یا حتی مساله تکیه مصر بر سودان جنوبی درباره خنثی کردن سد النهضه می کاهد.وی نزدیکی مصر با سودان جنوبی را تقویت دیپلماسی مصر در محافل آفریقایی می داند.
لیکن برخی از کارشناسان در شاخ آفریقا به صراحت از دخالت نیروهای ویژه مصر در درگیری میان نیروهای سیلوا کر و شورشیان در سودان جنوبی سخن می گویند و حتی مصر را متهم به امضای توافقنامه سری با سودان جنوبی برای تخریب سد النهضه می کنند و اینها چیزهایی است که رسلان و مرزوق تکذیب می کنند به طوری که رسلان آنها را نتیجه «خیال مریض» می داند و مرزوق نیز بر این باور است که مصر نمی تواند وارد چنین ماجراجویی خطرناک شود.