چالش های قابل توجهی پیش روی اصلاحات اقتصادی در نظر گرفته شده در عربستان وجود دارد در حالی که نارضایتی مردم از خانواده سلطنتی نیز روز به روز افزایش می یابد. این مسائل می تواند ثبات طولانی مدت این پادشاهی را تهدید و خلا ای را برای گروه های تروریستی برای تحرک در این کشور ایجاد کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «جاکوب کندی» کارشناس مطالعات خاورمیانه در دانشگاه «جورج واشنگتن» در یادداشتی در وبگاه «اینترنشنال افرز ریویو» نوشت: آمریکا همواره معتقد بود که عربستان سعودی شریکی برای این کشور برای برقراری امنیت پایدار در خاورمیانه است، اما این باور نیاز به ارزیابی دوباره دارد. عربستان سعودی به عنوان یک شریک حیاتی برای آمریکا در مبارزه با تروریسم در نظر گرفته می شد، اما تعدد مشکلات داخلی در این پادشاهی را نمی توان نادیده گرفت. آمریکا باید در رابطه فعلی خود را با عربستان بازنگری کند و این پادشاهی را برای اصلاحات سیاسی تحت فشار قرار دهد.
عربستان سعودی در حال حاضر با مشکلات داخلی متعددی مواجه است که قیمت پایین نفت به آنها دامن زده است. صادرات نفت، اقتصاد، دولت، و ساختار اجتماعی عربستان را تامین مالی می کند، اما خصومت با ایران به عنوان دیگر تولید کننده نفتی و فشار برای تولید انرژی پاک، عربستان سعودی را از دستیابی به هر گونه توافق برای کاهش تولید و افزایش قیمت نفت بازداشته است. شاهزاده «محمد بن سلمان» معاون ولیعهد این کشور اعلام کرده است که طرح جدیدی برای تنوع بخشیدن به درآمدها و استقلال آن از نفت دارد، اما چالش های قابل توجهی در تنوع بخشیدن به اقتصاد این کشور همزمان با کاهش قیمت نفت همراه با افزایش هزینه های مواد غذایی، انرژی، آموزش، و زیرساخت ها وجود دارد؛ در حالی که نارضایتی مردم از خانواده سلطنتی نیز روز به روز افزایش می یابد. این مسائل می تواند ثبات طولانی مدت این پادشاهی را تهدید کند و احتمالا خلاء ای را برای گروه های تروریستی برای جولان دادن در این کشور ایجاد کند. این آینده نامشخص برای عربستان سعودی ممکن است برای اتحاد آن با آمریکا خوب نباشد.
با سقوط قیمت نفت، ثبات اجتماعی که پایه و اساس عربستان سعودی بود، از تضمین کمتری برخوردار شد. این ثبات اجتماعی، ثبات سیاسی را فراهم کرده بود اما با کاهش درآمدها، این پادشاهی دیگر کمتر قادر به حفظ نظم فعلی است. این رژیم مجبور شده است برای مقابله با این چالش ها پاداش و حقوق کارکنان دولت را کاهش دهد. از آنجا که اکثر سعودی ها در بخش دولتی مشغول به کار هستند، هر گونه تغییر در حقوق آنها می تواند اعتماد به رژیم را شدیدا متزلزل کند. عربستان سعودی همچنین با توجه به جمعیت زیاد جوانان، دارای نرخ بالای بیکاری است. بیشتر مردم عربستان به صورت رایگان در حال تحصیل هستند و بسیاری از آنها از پذیرش مشاغل کم درآمد و یا اشتغال در صنایع سنتی نظیر گردشگری امتناع می کنند.
دولت عربستان همچنین یارانه کالاهای اساسی مانند برق، آب و نفت را قطع کرده است. این قطع یارانه ها در زمانی اتفاق می افتد که جمعیت عربستان به سرعت در حال رشد است. بر اساس برآوردهای بانک جهانی، جمعیت عربستان از سال 2005 تا 2015 بیش از 25 درصد افزایش یافت و طی 15 سال آینده، جمعیت جوانان، همراه با مهاجران به رشد جمعیت این کشور دامن خواهند زد. جمعیت رو به رشد عربستان خواستار سرمایه گذاری بیشتر از سوی خزانه پادشاهی است، و اگر خاندان حاکم سعودی قادر به پاسخگویی به این هزینه ها نباشد، مردم خواستار تغییرات خواهند شد. اکنون به نفع عربستان و آمریکا است که به جای سوق دادن مردم به سمت مسیر خشونت علیه این پادشاهی، در مورد تغییرات سیاسی که بتواند یک راه سازنده برای همکاری مردم با دولت این کشور فراهم آورد، مذاکره کنند.
اصلاحات مالی کوتاه مدت شاید بتواند رژیم سعودی را به سمت ثبات سوق دهد، اما به تغییرات اجتماعی بلند مدت نیز نیاز است. گذشته از سلطنت، قدرتمند ترین گروه در عربستان سعودی نظام مذهبی است. اگر آمریکا به باز کردن فضای سیاسی در این پادشاهی کمک نکند، خانواده سلطنتی عربستان می تواند در مسیر دیگری حرکت کند و برای حفظ ثبات به روحانیون این کشور قدرت بیشتری بدهد. روحانیون عربستان بر گسترش اعتقادات وهابی در سراسر خاورمیانه و آسیا سرمایه گذاری کرده اند، و حتی برای چند دهه دولت را برای کمک به گسترش آن تحت فشار قرار داده اند.
اگر اوضاع اجتماعی عربستان ناپایدار شود، آمریکا می تواند شاهد یک خلاء سیاسی یا افزایش نیروهای محافظه کار متخاصم با آمریکا در این پادشاهی باشد. علاوه بر این، بی ثباتی عربستان سعودی می تواند تلاش های امنیتی، ژئوپلیتیکی، و اقتصادی دو کشور را تهدید کند. آمریکا مجبور نیست به عربستان برای اجرای اصلاحات دموکراتیک فشار بیاورد، اما باید با این کشور برای ایجاد برخی تغییرات سیاسی معنی دار همکاری کند. بدون اصلاحات، روحانیون وهابی به طور فزاینده ای می توانند فضاهای سیاسی خارج از سلطنت را تعریف کنند.
آمریکا باید اهداف خود را در مورد عربستان سعودی از «اول، سلطنت»، به «اول، ثبات» تغییر دهد. هیچ تضمینی وجود ندارد که این پادشاهی در صورت وخامت اوضاع اجتماعی بتواند ثبات خود را در آینده حفظ کند. اصلاحات سیاسی بیشتر می تواند این پادشاهی را در آینده تقویت کند. آمریکا باید از نفوذ خود بر عربستان سعودی به خوبی استفاده کند.