این وحشی ها که دختران خود را بمب گذاری می کنند و کودکان و زنان را سر می برند، فرقی نمی کند هویت یا وابستگی شان چه باشد هرگز امکان ندارد وابسته به ملت سوریه و عروبیت و اسلام باشد بلکه وابسته به جاهلیت و زمانه توحش و زمانه زنده به گور کردن دختران هستند و سرنوشت شان جهنم است و چه بد سرنوشتی است این سرنوشت.
به گزارش پایکاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» در بخش سرمقاله روزنامه رأی الیوم به اقدام های وحشیانه گروه های مسلح در سوریه پرداخت و نوشت:بسیاری از جمله ما باور نمی کنیم که یک مرد و زن دو دختر بچه محجبه خود که عمرشان به ده سال نمی رسد را با دو جلیقه انفجاری بمب گذاری بکنند و آنها را برای منفجر کردن خود در دو مرکز پلیس وابسته به دولت سوریه در پایتخت این کشور یعنی دمشق بفرستند زیرا این اقدام وحشیانه و ددمنشانه هیچ ارتباطی نه از نزدیک نه از دور با ارزش های عربی و اسلامی واقعی ندارد و لکه ننگی بر پیشانی بشریت است.
«عبدالرحمن الشداء» معروف به «ابو النمر السوری»این جنایت زشت را انجام داد و دو دخترش را با جلیقه های انفجاری بمب گذاری کرد و یکی از آنها به نام«فاطمه»(9 ساله)را برای منفجر کردن خود در مرکز پلیس در منطقه «المیدان» در دمشق فرستاد و این جنایتش را در نوار ویدیوئی ضبط کرد. وی در این نوار ویدیوئی این گونه ظاهر شد که ماموریت را به آنها تلقین می کند و به آنها تأکید می کند که این ماموریت از خاستگاه باور اسلامی اهل تسامح انجام می شود و به آنها آموزش می دهد که چگونه روی دگمه برای انفجار فشار دهند.
ما بر این باور نیستیم که ببر که این «الشداء»نامش را بر خود گذاشته و نه هیچ حیوان وحشی دیگر به هر اندازه که وحشی و خشن باشد،ممکن است که این کار خونین وحشیانه را انجام دهد لیکن ابو النمر در توحش از همه حیوانات وحشی فراتر رفت و این اشتباهش را با دینی آسمانی ربط داد که بیش از همه ادیان آسمانی دیگر اهل تسامح است.
وقتی که نوار ویدیوئی را مشاهده کردیم و اجرای عملیات و جزئیات انفجار را پس از آن از زبان یکی از سخنگویان رسمی در رسانه های سوریه دنبال کردیم باورمان نشد و به این باور رسیدیم که نوار ساختگی است و بخشی از تبلیغات دولت سوریه است اما هنگامی که همه طرف ها در معارضان سوری سکوت کردند و دیده بان حقوق بشر سوریه، وابسته به مخالفان سوری، تاکید کرد که این جنابت واقعی است و نیز تاکید کرد که جسد ابوالنمر با ریش زیادش در منطقه «تشرین» در نزدیکی پایتخت سوریه پیدا شد که توسط افراد مسلح ناشناس به قتل رسیده است و این منبع احتمال داد که جبهه «فتح الشام» یا همان گروه «جبهه النصره»سابق که ابو النمر وابسته به آن است، وی را کشته است حالت ابهام از بین رفت و واقعیت مثل روز روشن نمایان شد.
ابو النمر آسیب بزرگی به جبهه النصره و دیگر گروه هایی وارد آورد که در فهرست معارضان سوری قرار دارند. همچنین به ملت کریم سوریه توهین کرد این ملت که دارای ژن های تمدنی است که به بیش از هشت هزار سال بر می گردد و بازتاب دهنده تاریخی پر از امپراتوری، ابداع، همزیستی ، تسامح و کشورهای مدنی شکوفا است.
نمی دانیم چگونه گروه های مسلح که مدعی اند پروژه تمدنی به جای نظام دیکتاتوری ،بر اساس ادبیات شان، دارند این «وحوش» را در صفوف خود می پذیرند و به ملت سوریه آینده بهتر که عنوانش عدالت اجتماعی،تسامح، احترام به حقوق بشر و آزادی های دموکراتیک و نیز حاکمیت قانون است، وعده می دهند.
هرگز در این شکی نداریم که گروه های معارض شریفی وجود دارند که بر سر طرح های سابق هستند و در آینده سوریه جدید شریک خواهند بود و پشت میز مذاکرات در شهر آستانه به زودی خواهند نشست. ما در این روزنامه ممکن نیست که به تعمیم روی بیاوریم لیکن این نمونه ها قطعا چهره این معارضان را تخریب و ملت سوریه را از آنها دور می کند.
این ابوالنمر السوری ما را به یاد عناصری می اندازد که نوجوان فلسطینی کم سن و سال و معلول را درون یک کامیون کوچک در برابر دوربین ها به بهانه همکاری با نظام حاکم بر سوریه سر بریدند و بعدا مشخص شد که این جلادها وابسته به گروه «نور الدین الزنکی» هستند که در فهرست گروه های به اصطلاح«میانه رو» درج شده است، این دیگر چه اعتدالی است؟
اعدام ابو النمر توسط جبهه النصره قصاص از قاتلان و اقامه حد علیه آنها است اما این قصاص آسیبی که به گروهش و چهره اهل تسامح اسلام به طور کلی وارد کرد را محو نمی کند.
این وحشی ها که دختران خود را بمب گذاری می کنند و کودکان و زنان را سر می برند، فرقی نمی کند هویت یا وابستگی شان چه باشد هرگز امکان ندارد وابسته به ملت سوریه و عروبیت و اسلام باشد بلکه وابسته به جاهلیت و زمانه توحش و زمانه زنده به گور کردن دختران هستند و سرنوشت شان جهنم است و چه بد سرنوشتی است این سرنوشت.