پس از ماهها درگیری خونین و ویرانی، اسرائیل و لبنان سرانجام بر سر آتشبسی توافق کردند که از بامداد چهارشنبه آغاز شد، اما با توجه به سابقه اسرائیل در نقض آتشبسها و تشدید خشونتها، تردیدها درباره پایداری این توافق همچنان باقی است.
سرانجام، اسرائیل اواخر شب سهشنبه با آتشبسی در لبنان موافقت کرد که از ساعت ۴ بامداد روز چهارشنبه به اجرا درآمد. این توافق، در ظاهر، پایانی بر جنگی نزدیک به ۱۴ ماهه است که جان هزاران لبنانی و دهها اسرائیلی را گرفته است. بر اساس این توافق، اسرائیل باید در مدت ۶۰ روز نیروهای خود را از لبنان خارج کند و حزبالله نیز از منطقه مرزی عقبنشینی نماید. با این حال، حملات بیوقفه اسرائیل در نوار غزه همچنان ادامه خواهد داشت.
آنهایی که با راهبردهای عملیاتی اسرائیل آشنا هستند، میتوانستند پیشبینی کنند که آتشبس در لبنان نزدیک است، زیرا ارتش اسرائیل در روزهای اخیر بهطور چشمگیری بمبارانهای سنگین خود را تشدید کرده بود این رفتار، بهنظر میرسد که بخشی از الگوی همیشگی اسرائیل باشد: تشدید خشونتهای مرگبار درست پیش از هرگونه صلح موقت.
همانطور که انتظار میرفت، اسرائیل بخش عمدهای از روز قبل از اعلام آتشبس را به بمباران شدید مناطق مختلف لبنان، از جمله پایتخت لبنان، بیروت، اختصاص داد. این حملات بیرحمانه به مناطق مسکونی – یا به ادعای اسرائیل زیرساختهای حزبالله– موجی از وحشت و فرار گسترده در میان مردم ایجاد کرد.
در واقع، هیچ چیزی برای اسراییل به اندازه یک آتشبس موقت، فرصت مناسبی برای تخلیه انبارهای تسلیحاتی و فراهم کردن فضا برای سلاحهای جدید نیست. و چه بهتر که پیش از اعلام رسمی پایان درگیریها، ویرانی هرچه بیشتری در خاک لبنان به بار آورد.
در جنگ بزرگ اسرائیل علیه لبنان در سال ۲۰۰۶ که در طی ۳۴ روز حدود ۱۲۰۰ نفر جان خود را از دست دادند، ارتش اسرائیل در آستانه آتشبس، میلیونها بمب خوشهای بر جنوب لبنان شلیک کرد. درصد زیادی از این بمبها در زمان برخورد منفجر نشدند و برای سالها بهعنوان مینهای زمینی خطرناک باقی ماندند.
این اقدامات به روشنی نشان میدهد که هدف اسرائیل نه برقراری صلح پایدار بلکه آمادگی برای درگیریهای آینده است. اکنون، نزدیک به دو دهه بعد، این چرخه همچنان ادامه دارد. «نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل، نیز این مسئله را آشکارا تأیید کرده و گفته است: «در صورت نقض آتشبس توسط حزبالله، اسرائیل بهطور قاطع پاسخ خواهد داد» و تأکید کرد: «ما با هماهنگی کامل با ایالات متحده، آزادی کامل عملیات نظامی خود را حفظ خواهیم کرد.»
با توجه به سابقه اسرائیل در نقض مکرر آتشبسهای منطقهای و متهم کردن طرف مقابل برای توجیه خشونتهای گسترده، بهراحتی میتوان گفت که اسرائیل هر زمان که بخواهد، به بهانهای برای یک دور جدید درگیری در لبنان دست پیدا خواهد کرد.
توافق آتشبس فعلی اساساً همان چارچوبی را دنبال میکند که در قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل مطرح شده بود و در سال ۲۰۰۶ مبنای آتشبس قرار گرفت. بر اساس این توافق، اسرائیل باید نیروهای خود را از لبنان خارج کند، ارتش لبنان بهعنوان تنها نیروی مسلح در جنوب کشور مستقر شود – در کنار نیروهای موقت سازمان ملل (UNIFIL) که از سال ۱۹۷۸ بهصورت موقت در این منطقه حضور داشتهاند – و هر دو طرف، یعنی اسرائیل و حزبالله، موظف به اجتناب از هرگونه نقض مرزی هستند.
با این حال، پس از گذشت بیش از ۱۸ سال از تصویب قطعنامه ۱۷۰۱ و با توجه به نتایج آن، پذیرش خوشبینی رئیسجمهور ایالات متحده، «جو بایدن»، درباره این آتشبس جدید دشوار است. بهویژه که او میگوید: «این آتشبس برای توقف دائمی خصومتها طراحی شده است.»
در وهله اول، باید تأکید کرد که ارتش لبنان نیرویی است که در دفاع از کشور در برابر تجاوزات اسرائیل کاملاً ناتوان است و ایالات متحده همچنان تلاش میکند تا ارتش لبنان در این ضعف باقی بماند.
درمورد احترام به مرزهای مشترک نیز باید گفت که حتی پیش از آغاز درگیریهای آشکار در سال ۲۰۲۳، اسرائیل بهطور مداوم حریم هوایی لبنان را نقض میکرد. از جمله با شکستن دیوار صوتی بر فراز بیروت و دیگر شهرها، که علاوهبر ایجاد رعب و وحشت در میان مردم، نقض آشکار قطعنامه ۱۷۰۱ به شمار میرود و در واقع، میتوان آن را نوعی تروریسم قلمداد کرد.
اسرائیل، حزبالله را به تروریسم متهم میکند تا اقدامات خود در ترور و ارعاب مردم لبنان طی دههها را پنهان کند. نکته جالب اینجاست که تمامی این اقدامات با حمایت مستقیم همان کشوری ممکن شده است که اکنون خود را به عنوان میانجی توقف دائمی خصومتها معرفی میکند. «جو بایدن» نیز با لحنی قاطع گفته است: «آنچه از حزبالله و دیگر گروههای شبهنظامی باقی مانده، دیگر اجازه نخواهد یافت که امنیت اسرائیل را تهدید کند.»
در همین حال، اسرائیل آزادانه به تلاشهای خود برای نابودی جمعیت نوار غزه ادامه میدهد و با حمایت میلیاردها دلار کمک مالی و تسلیحاتی از ایالات متحده امنیت سایر کشورهای منطقه را تهدید میکند. خود «نتانیاهو» اذعان کرده است که آتشبس در لبنان به ارتش اسرائیل این امکان را میدهد که تمرکز بیشتری بر حماس و ایران داشته باشد.
در گزارشی از الجزیره درباره جزئیات این آتشبس آمده است که «یک نیروی بینالمللی به رهبری ایالات متحده و شامل نیروهای صلحبان فرانسوی برای نظارت بر اجرای توافق آتش بس مستقر خواهد شد.» این وضعیت بیشباهت به تجربههای گذشته نیست.
برای مثال، پس از حمله اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ و محاصره بیروت که دهها هزار لبنانی و فلسطینی را قربانی کرد، توافقی با میانجیگری ایالات متحده تخلیه مقامات و نیروهای وابسته به سازمان آزادیبخش فلسطین از بیروت را مدیریت کرد.
طبق این توافق، یک نیروی چندملیتی شامل آمریکاییها و فرانسویها مسئولیت تضمین امنیت پناهندگان فلسطینی باقیمانده در شهر را بر عهده گرفت. اما بهمحض خروج رهبری سازمان آزادیبخش فلسطین، کشتار وحشیانه صبرا و شتیلا رخ داد که در آن تا ۳۵۰۰ پناهنده فلسطینی و غیرنظامی لبنانی به قتل رسیدند.
اکنون که منتظر نتیجه آتشبس جدید هستیم، نباید فراموش کنیم که توقف دائمی خصومتها هرگز بخشی از سیاستهای ایالات متحده و اسرائیل نبوده و نیست.
ترجمه: زهرا غفوری