چین مشتاق است تا از فشارهای اقتصادی و فناوری بیشتر اجتناب کند؛ چراکه بر بهبود اقتصادی در یک محیط خارجی باثبات تمرکز دارد.
به گزارش جماران؛ چندی پیش، جیک سالیوان؛ مشاور امنیت ملی جو بایدن، به چین سفر و هدف آن را مدیریت مسئولانه چین و ایالات متحده اعلام کرد. دیدار سالیوان با شی جین پینگ، رهبر چین، اولین دیدار یک مشاور امنیت ملی ایالات متحده در هشت سال گذشته بود که اهمیت دیپلماتیک آن را برجسته کرد.
در حالی که شبهه برانگیر است که این سفر را موفقیت آمیز بدانیم، به ویژه با توجه به آنکه زمان بندی آن در اوج رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده بود، با این حال، یک سوال مبرم باقی میماند: چرا چین با سالیوان صمیمانه برخورد کرد؟ بهویژه آنکه بایدن دیگر قرار نبود، رییس جمهوی آمریکا باشد.
درست قبل از سفر سالیوان، آمریکا یک بسته بزرگ و جدید از تحریمها را علیه 42 شرکت چینی به دلیل حمایت از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین اعمال کرد. با این حال، این موضوع شی جین پینگ را از ملاقات با سالیوان منصرف نکرد.
برخی این دیدار را به عنوان «ژست حسن نیت» نسبت به دولت در حال خروج بایدن تفسیر کردند. اما لحن ملایمتر پکن، که با تصاویر دوستانه شی با سالیوان همراه بود، تحلیل عمیقتری را ارائه میدهد. شی به خوبی در هنر دیپلماسی عکس، مهارت دارد و از چنین لحظاتی برای انتقال مضامین خود استفاده میکند. برای مثال، شی در دیدار با شینزوآبه؛ نخستوزیر فقید ژاپن در سال 2014، یک عبارات موقرانه را به کار برد و از تماس چشمی اجتناب کرد. هنگامی که آبه سعی کرد صحبت کند، شی با اشاره به سمت دوربینها رفت.
عقب نشینی در دقیقه 90
بر اساس گزارشهای رسمی وزارت خارجه چین در مورد این دیدار، به نظر میرسد سالیوان فهرستی از تضمینهایی را ارائه کرد که با منافع چین همسو است. سالیوان به شی گفت: «ایالات متحده به دنبال جنگ سرد جدید نیست، هدفش تغییر سیستم چین نیست و از استقلال رسمی تایوان حمایت نمیکند.»
سالیوان در دیدار خود با وانگیی؛ دیپلمات ارشد چینی، سخنان جامعتری در مورد تایوان ارائه کرد که باعث ایجاد تعجب شد. وی اظهار داشت که ایالات متحده از «استقلال تایوان»، «دو چین» یا «یک چین، یک تایوان» حمایت نمیکند. این راهبرد، به عنوان سیاست «سه نه» در مورد تایوان شناخته میشود.
با این حال، از آنجایی که عناصر این سیاست به طور جداگانه یا جزئی توسط دولتهای مختلف ایالات متحده بیان شده بود، آخرین باری که هر سه عنصر به صراحت با هم در یک محیط رسمی در چین بیان شد، بیش از 20 سال پیش، توسط بیل کلینتون و در سال 1998 بود. در پاسخ به کلینتون، قانونگذاران نگران در سنا و مجلس نمایندگان تقریبا به اتفاق آرا قطعنامههایی را تصویب کردند که بر تعهد ایالات متحده به تایوان، دلالت داشت.
پس از بیانیه کلینتون، دولتهای بعدی عموما از تکرار فرمول کامل «سه نه» خودداری کردند و اغلب بر عدم حمایت از استقلال تایوان تمرکز داشتند، تا اینکه سالیوان در این مناسبت این کار را انجام داد.
علاوه بر این، در آن سفر، سالیوان خواستار ملاقات با ژنرال ژانگ یوشیا؛ ارشد نظامی جمهوری خلق چین شد و به او اجازه داده شد، که برای اولین بار، یک مشاور امنیت ملی ایالات متحده با نایب رییس کمیسیون نظامی مرکزی چین (CMC) دیدار کند. ژانگ، دومین تصمیمگیر ارشد نظامی در چین، از این فرصت استفاده کرد تا تاکید کند که تایوان «هسته اصلی منافع چین» و «نخستین خط قرمز غیرقابل خدشه چین است.»
قابلتوجه است که گزارش چینی این نشست، جزئیتر و صریحتر از نسخه آمریکایی آن بود. به عنوان مثال، وانگ در خواندن انگلیسی پنج نکته کلیدی را بیان و تأکید کرد که حاکمیت چین، تمامیت ارضی، نظام سیاسی، مسیر توسعه و حقوق مشروع مردم آن باید رعایت شود. وانگ همچنین از ایالات متحده خواست تا «درکی صحیح» از چین اتخاذ کند و سرکوب اقتصادی، تجاری و تکنولوژیکی خود را متوقف کند.
در طرف دیگر، به نظر میرسد این دیدار دنبالهای از نشست بایدن-شی بود که در نوامبر گذشته در سانفرانسیسکو برگزار شد و طی آن هر دو رهبر متعهد به کاهش تنشها، هرچند به دلایل مختلف، بودند. هدف واشنگتن تمرکز بر انتخابات ریاست جمهوری آتی بدون ایجاد اختلال از سوی چین بود، در حالی که چین به دنبال خرید زمان در رقابت چین و ایالات متحده بود تا اقتصاد در حال مبارزه خود را احیا کند.
بازی برد-برد
تاکید شی جین پینگ بر تلاش برای «همزیستی مسالمت آمیز» و حفظ «ثبات در روابط چین و ایالات متحده» نشان دهنده تمایل به یک محیط خارجی پایدار برای رسیدگی به مسائل داخلی است. این رویکرد با تمرکز فعلی چین بر بهبود اقتصادی و نیاز این کشور برای عبور از چالشهای داخلی بدون فشارهای خارجی که اوضاع را تشدید میکند، هماهنگ است.
از منظر ایالات متحده، هدف جلوگیری از تحریک تنشهای ژئوپلیتیکی با چین در مناطق حساس مانند دریای جنوبی چین، تایوان و فیلیپین است. ایالات متحده همچنین به دنبال این است که چین را از حمایت از جنگ روسیه علیه اوکراین یا تشکیل یک اتحاد سه جانبه با کره شمالی و روسیه منصرف کند. در مقابل، چین مشتاق است تا از فشارهای اقتصادی و فناوری بیشتر اجتناب کند؛ چراکه بر بهبود اقتصادی در یک محیط خارجی باثبات تمرکز دارد.
این واقعیت که شی موافقت کرد با سالیوان ملاقات کند، این تفسیر را تایید میکند که مذاکرات سالیوان با مقامات ارشد از جمله وانگ و ژانگ مفید بوده است. چین اغلب امکان دیدار با شی را تا آخرین لحظه نامشخص میگذارد و هیئتهای بازدیدکننده را در حالت تعلیق نگه میدارد. تصمیم شی برای دیدار با سالیوان نشان میدهد که او از پیشرفتهایی که در طول گفتگوهای آنها به دست آمده راضی بوده است.
به نظر میرسد استراتژی گستردهتر چین ایجاد یک طرح ارتباطی است که منافع آن را تضمین کند، به ویژه با تغییر چشم انداز سیاسی ایالات متحده، پکن میتواند به طور بالقوه بر دولت بعدی ایالات متحده اثر بگذارد و از این توافقات به عنوان پایهای برای روابط آینده چین و ایالات متحده استفاده کند.
این تاکید مجدد بر اصول دوجانبه مطلوب چین، میتواند به عنوان اهرم فشاری برای پکن در برخورد با دولت جدید ایالات متحده (دولت ترامپ) باشد.
با این حال و در نهایت، استراتژی بلندمدت چین روشن است؛ این کشور به دنبال شکل دادن به برداشت ایالات متحده از چین، فراتر از دولت فعلی است و واشنگتن را متقاعد میکند که ظهور آن تهدیدی ایجاد نمیکند.