همکاری دو کشور در آن دوره تأثیر زیادی بر فرهنگ، اقتصاد و سیاست لبنان گذاشت. فرانسه برای چندین دهه نه‌تنها با جامعه مسیحی این کشور، بلکه با مسلمانان شیعه و سنی نیز روابط نزدیکی داشت.

به گزارش جماران به نقل از یورونیوز، فرانسه تلاش‌های دیپلماتیک خود را در لبنان برای کاهش تنش‌ها چند برابر کرده است؛ با این وجود با توجه به کاهش قابل توجه نفوذ پاریس در سال‌های اخیر در لبنان که زمانی تحت‌الحمایه آن بوده، این تلاش‌ها نتیجه‌بخش نبوده است.

تنها دو روز پس از شهادت سید حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان در حمله هوایی رژیم اسرائیل، ژان نوئل بارو، وزیر خارجه جدید فرانسه راهی بیروت شد و اعلام کرد که «فرانسه در سخت‌ترین لحظات در کنار لبنان ایستاده است».

وی از حزب‌الله و اسرائیل خواست تا یک طرح آتش‌بس ۲۱ روزه را که توسط فرانسه و آمریکا پیشنهاد شده، اجرا کنند.

۱۰ روز قبل از آن نیز امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در یک پیام ویدئویی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، مستقیماً مردم لبنان را خطاب قرار داد.

او گفت که «لبنان را اندوه و ترس را فرا گرفته» و بدون اشاره به حزب‌الله گفت که در حال کار روی یک راه حل دیپلماتیک در پرتو «ارزش‌ها و احساسات برادرانۀ» فرانسه برای لبنان است.

فرانسه همچنین اقدام به ارسال یک کمک ۱۰ میلیون یورویی و ۱۲ تن دارو و تجهیزات پزشکی به لبنان کرد.

با این وجود تلاش‌های دیپلماتیک این کشور تأثیر کمی داشته و درگیری‌های سنگین در خاک لبنان ادامه دارد. بویژه آنکه به گفته فابریس بالانش، متخصص جغرافیای سیاسی خاورمیانه، نفوذ فرانسه در لبنان در ۱۰ سال اخیر بطور قابل توجهی کاهش یافته است.

بالانش که نویسنده آثار متعددی در موضوع سوریه و لبنان است، در گفتگو با «رادیو بین‌المللی فرانسه» تکاپوی سیاسی مقامات کنونی فرانسه در مناقشات لبنان را یک «تمرین ارتباطی» توصیف می‌کند.

به نظر او، از آنجا که امانوئل ماکرون قدرت را در عرصه داخلی از دست داده، اکنون در تلاش است در صحنه بین‌المللی حضور پررنگتری داشته باشد. ژان نوئل بارو (وزیر خارجه جدید) نیز که کاملا برای افکار عمومی چهره‌ای ناشناخته محسوب می‌شود، در تلاش است که در این فرصت نامی برای خود دست و پا کند.

 

دوستان قدیمی؛ حمایت‌های گسترده سیاسی و اقتصادی

حدود ۲۳ هزار شهروند فرانسوی در لبنان زندگی می‌کنند و بیش از ۳۰۰ هزار لبنانی نیز ساکن فرانسه هستند.

روابط تاریخی و فرهنگی نزدیک دو کشور، در اوایل سال ۱۸۶۰ میلادی یعنی زمانی که ناپلئون سوم ۶ هزار سرباز را برای نجات مسیحیان مارونی از ظلم عثمانی به این منطقه فرستاد، مستحکم شد.

بر اساس معاهده سایکس‌-پیکو در سال ۱۹۱۶ میلادی که خاورمیانه را شکل داد، سرزمین‌های لبنان و سوریه که تا آن زمان بخشی از امپراطوری عثمانی بودند، تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفتند.

سپس کشور لبنان در سال ۱۹۲۰ میلادی ایجاد شد و البته تا سال ۱۹۴۳ همچنان تحت‌الحمایه فرانسه باقی ماند.

همکاری دو کشور در آن دوره تأثیر زیادی بر فرهنگ، اقتصاد و سیاست لبنان گذاشت. فرانسه برای چندین دهه نه‌تنها با جامعه مسیحی این کشور، بلکه با مسلمانان شیعه و سنی نیز روابط نزدیکی داشت.

این روابط بویژه در دوران ریاست جمهوری ژاک شیراک، دوست نزدیک رفیق حریری، نخست‌وزیر وقت لبنان و میلیاردر مسلمان سنی قوی‌تر بود.

فرانسه همچنین سرمایه‌گذاری‌های زیادی در بخش ساخت و ساز لبنان کرد.

در آن زمان، فرانسه در اتحادیه اروپا قوی‌تر بود و بر همین اساس فابریس بالانش می‌گوید: «از آنجا که روابط فرانسه و آلمان نزدیک‌تر بود، حمایتهای فرانسه از لبنان منجر به سرمایه‌گذاری گسترده اتحادیه اروپا در این کشور نیز شد.»

شکست در سوریه و اولین بحران لبنان

ترور رفیق حریری در سال ۲۰۰۵ میلادی، لبنان را در بدترین بحران از زمان جنگ داخلی ۱۹۷۵-۱۹۹۰ فرو برد و بعد از آن نیز شاهد اوج این بحران در سال‌های ۲۰۱۵ و ۱۰۱۶ میلادی در پی جنگ داخلی سوریه بودیم.

فابریس بالانش سیاست فرانسه را در این دوران «یک شکست» توصیف می‌کند و می‌گوید: «ما معتقد بودیم که بشار اسد سقوط خواهد کرد، به همین دلیل از شورشیان حمایت کردیم و کشور وارد جنگ داخلی شد و در نتیجه چنین سیاستی بیش از یک میلیون آواره سوری روانه اروپا بویژه آلمان شدند. در واقع این آلمان بود که بهای شکست سیاسی فرانسه را پرداخت و پس از آن آلمانی‌ها مصمم به کسب قدرت واقعی در اروپا شدند.»

به گفته این تحلیلگر، آلمان پس از این واقعه، به سیاست فرانسه مبنی بر استفاده از بودجه اتحادیه اروپا به نفع سیاست خارجی خود، بویژه در لبنان پایان داد.

فرانسه نیز دیگر حرفی برای گفتن در این منطقه نداشت چرا که عربستان سعودی، ایران و ایالات متحده به صاحبان اصلی قدرت در این سرزمین‌ها تبدیل شدند.

«ما چک‌ها را امضا می‌کنیم»

کاهش نفوذ فرانسه در لبنان به طور ویژه در اوت ۲۰۲۰ برهمگان مسجل شد؛ یعنی زمانی که ماکرون در پی انفجار مرگبار در بندر بیروت، از لبنان بازدید کرد تا تلاش‌هایی را برای بازسازی این کشور انجام دهد.

اگرچه از فراخوان او برای همبستگی، استقبال شد و یک کمک مالی ۲۵۰ میلیون یورویی از سراسر جهان جمع‌آوری گردید، اما پیام دیگر ماکرون مبنی بر اینکه از رفتار سیاستمداران لبنانی «متاسف» است و اینکه نخبگان حاکم در این کشور باید اصلاحات سیاسی و اقتصادی جدی را به اجرا بگذارند، با واکنش تند لبنانی‌ها روبرو شد.

اصرار ماکرون مبنی بر اینکه رهبران لبنان باید با حزب‌الله مورد حمایت ایران صحبت کنند نیز خشم آمریکایی‌ها را برانگیخت؛ به گونه‌ای که دیوید شنکر، نماینده وقت ایالات متحده در امور خاور نزدیک در وزارت خارجه آمریکا، در سفر به بیروت به لبنانی‌ها گفت: «فراموش نکنید! این آمریکایی‌ها و سعودی‌ها هستند که چک‌ها را امضا می‌کنند.»

دیپلماسی «سرگردان»

با این حال برخی کارشناسان معتقدند که فرانسه نوع دیگری از نفوذ را همچنان در اختیار دارد.

به نظر کریم بیطار، تحلیلگر خاورمیانه، ویژگی دیپلماسی فرانسه این است که می‌تواند با همه طرف‌ها از جمله حزب‌الله صحبت کند و همین موضوع می‌تواند کمک کند که فرانسه به یک «واسطه احتمالی» در مناقشه کنونی تبدیل شود.

او می‌گوید: «فرانسوی‌ها به دلیل کانال‌های ارتباطی خود با حزب‌الله هنوز تا حدی در لبنان نفوذ دارند. با این وجود برای ثمربخش بودن چنین نقش‌آفرینی، حمایت آمریکا ضروری است.»

اما بالانش معتقد است که صحبت کردن با همه کافی نیست و فرانسه باید یک خط مشی سیاسی «روشن» در لبنان داشته باشد.

او می‌گوید که نمی‌توان از یک طرف از اقدامات اسرائیل در قبال نوار غزه دفاع کرد و آن را «دفاع از خود دانست» و به دنبال تشکیل ائتلافی مانند ائتلاف ضدداعش علیه حماس بود، و از طرف دیگر به کشورهای عربی گفت که «اقدامات اسرائیل در غزه رسوایی است».

به استدلال بالانش، اگر فرانسه در دوران ریاست‌جمهوری ژاک شیراک وزن بیشتری در لبنان داشت، عمدتا به این دلیل بود که او یک سیاست روشن و «طرفدار اعراب» داشت.

او می‌گوید: «ممکن است با اوموافق باشید یا نباشید، اما شیراک خط مشی روشنی داشت و به این ترتیب ما می‌توانستیم با کشورهای عربی گفتگو کنیم.»

کتابی که اخیرا با عنوان «فرانسه، یک دیپلماسی سرگردان» توسط یک دیپلمات ارشد سابق این کشور با موضوع «تناقض سیاست خارجی فرانسه در سال‌های اخیر» منتشر شده نیز تصویری تلخی از وضعیت دیپلماسی فرانسه در اوکراین، خاورمیانه و قاره آفریقا ترسیم می‌کند.

ژان دو گلینیاستی، نویسنده این کتاب که سه‌بار در مقام سفیر خدمت کرده، از مقامات فرانسه خواسته است تا ارزش‌های سنتی خود مانند احترام به حاکمیت، تفاوت‌های ملی و آرمان‌ها را احیا کنند تا به این ترتیب «به فرانسه جایگاه واقعی آن را در جهانِ در حال تغییر برگردانند».

کاهش استقبال از زبان فرانسوی

بالانش نیز با اشاره به جامعه لبنان می‌گوید: «آنها دیدند که با بحران اقتصادی سال ۲۰۱۹ و حتی پس از انفجار بندر بیروت، فرانسه راهی برای محافظت از این کشور ندارد؛ بنابراین ناامید شدند.»

به گفته او، یکی از نمادهای این ناامیدی، کاهش چمشگیر استفاده از زبان فرانسه در لبنان است.

بالانش که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ میلادی در مؤسسه فرانسوی بیروت کار می‌کرد، می‌گوید: «اگر قبلا به کافه‌هایی می‌رفتید که جوانان طبقه متوسط در آن جمع می‌شدند، مکالمات را به زبان‌های عربی یا فرانسوی می‌شنیدید. اما اگر اکنون به آنجا بروید، عربی و انگلیسی خواهید شنید و افراد زیر ۳۰ سال فرانسوی صحبت نمی‌کنند.»

فقدان سرمایه‌گذاری در مؤسسات فرهنگی فرانسه در لبنان، تا حدی عامل این امر است و کارکنان بسیار کمتری در برنامه‌های همکاری فرهنگی فرانسه به کار گرفته می‌شوند.

در ضمن به گفتۀ بالانش، کسانی که اعزام می‌شوند نیز عمدتا کارآموز هستند نه استاد؛ زیرا این کار «ارزان‌تر» است و البته همه این غفلت‌ها در کاهش روزافزون حضور فرانسه در لبنان نقش مهمی دارد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

کلمات کلیدی لبنان و فرانسه
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.