اخیرا برخی دیپلمات‌های اروپایی به واشنگتن رفته تا با بنیاد هریتیج؛ اندیشکده‌ای که ادعا می‌کند زمینه‌های ایدئولوژیک و استعدادیابی برای دوره جدید ترامپ را طرح ریزی می‌کند، گفتگو کنند.

به گزارش جماران؛ در حالی که پایتخت‌های اروپایی برای انتخابات ماه نوامبر آمریکا آماده می‌شوند، کشورهایی مانند جمهوری چک در حال خرید سیستم‌های تسلیحاتی ایالات متحده و امضای قراردادهای امنیتی دوجانبه با ایالات متحده به عنوان بیمه در برابر احتمال هدایت منابع واشنگتن به آسیا هستند. اگرچه کشورهای دیگری مانند لیتوانی فقط حضور محدودی در اقیانوس هند و اقیانوس آرام دارند، با این وجود آن‌ها پیش‌نویس استراتژی‌های منطقه‌ای را تهیه کرده‌اند تا به واشنگتن نشان دهند که به استراتژی مهار چین کمک خواهند کرد تا در طرف مقابل، ایالات متحده نیز به نوبه خود امنیت آن‌ها را نادیده نگیرد.

با این حال، نگرانی از روسیه باعث شده که برخی از مفسران آلمانی به لزوم کاهش محدودیت‌های اتحادیه اروپا برای شرکت‌های آمریکایی در جهت سرمایه‌گذاری در اروپا و افزایش روابط ایالات متحده با این قاره استدلال پافشاری کنند؛ چراکه تصور می‌کنند این نوع ترتیبات معاملاتی-تجاری ممکن است برای دولت احتمالی ترامپ در آینده جذاب باشد.

طبق شنیده‌ها در یک ماهه اخیر، برخی دیپلمات‌های اروپایی به واشنگتن رفته تا با بنیاد هریتیج؛ اندیشکده‌ای که ادعا می‌کند زمینه‌های ایدئولوژیک و استعدادیابی برای دوره جدید ترامپ را طرح ریزی می‌کند، گفتگو کنند. پیام اصلی آنها اطمینان دادن به سیاستگذاران احتمالی آینده است که نسبت به ارزش اتحادهای اروپایی-آمریکایی شک دارند. به عنوان مثال، ینس استولتنبرگ؛ دبیرکل ناتو، در ماه ژانویه سال جاری طی یک سخنرانی تاکید کرد که سایر اعضای ناتو با هم بیش از واشنگتن به اوکراین کمک کرده‌اند.

همکاری دوجانبه با آمریکا و تضعیف اتحادیه گرایی

این نمایندگان همچنین می‌خواهند دریابند که چه چیزی می‌تواند و چه چیزی نمی‌تواند با دولت دوم ترامپ قابل هماهنگی باشد. آنها می‌خواهند بدانند چه چیزی می‌تواند ایالات متحده را در اروپا درگیر کند و هزینه آن برای اروپا چه قدر است. با این حال، چیزی که آنها درک نمی‌کنند این است که یک رویکرد معاملاتی فقط می‌تواند سودهای موقت داشته باشد؛ چرا که همکاری پایدار مستلزم درک مشترک منافع استراتژیک است و اگر تک تک کشورهای اروپایی به دنبال روابط دوجانبه با واشنگتن باشند، ایالات متحده همیشه دست بالا را خواهد داشت و مفهوم اتحادیه گرایی در اروپا به مرور زمان به ورطه فراموشی سپرده می‌شود.

وسوسه دور زدن بروکسل و پیگیری روابط دوجانبه تا زمانی که اروپا فاقد ارزیابی واضح و یکپارچه از منافع اصلی خود در روابط با شریک اصلی (آمریکا) باشد، باقی خواهد ماند. اگر کشورهای اروپایی به جای روابط دوجانبه-تک جانبه با یکدیگر همکاری کنند، واشنگتن باید آنها را جدی بگیرد و مزایای مشارکت با اروپا را به عنوان یک گروه به رسمیت بشناسد.

اتحادیه اروپا-ایالات متحده، شورای تجارت و فناوری را ابداع کردند که به عنوان مجمعی برای بحث در مورد چالش‌های فناوری و هماهنگی رویکردها در تجارت جهانی، در حمایت از تحریم‌های  فراآتلانتیک علیه روسیه مفید بود و زمینه اجلاس سران ایالات متحده و اتحادیه اروپا که فرصت‌هایی برای اتخاذ مواضع قوی‌تر و متحدتر در قبال روسیه و چین را فراهم کرد.

اما اگر اروپا بخواهد از این مجامع استفاده بهتری کند، باید در مورد استراتژی ایالات متحده به اجماع برسد. این امر به گفت‌وگوهای اروپایی صدای واضح‌تر و قوی‌تری در معاملات خود با واشنگتن می‌دهد و در نهایت، اروپا را به شریک قابل اعتمادتری برای ایالات متحده تبدیل می‌کند. بی شک با مذاکره درباره این استراتژی در سطح اتحادیه اروپا، سیاست‌گذاران اروپایی اطمینان حاصل خواهند کرد که از طریق مقررات و اقدامات مشخص از اتحادیه اروپا حمایت می‌شود. این استراتژی همچنین چارچوب مرجعی را در اختیار کشورها قرار می‌دهد که در روابط فردی خود با ایالات متحده پیش می‌روند و  لهستان، کشور بعدی که در آغاز سال 2025 به ریاست شش ماهه اتحادیه اروپا تبدیل می‌شود، می‌تواند این روند را آغاز کند. حتی اگر در یک استراتژی رسمی فقط کشورهای عضو اتحادیه اروپا محدود شود، گفتگوها می‌تواند شامل بریتانیا و سایر کشورهای غیر اتحادیه اروپا مانند اوکراین و مولداوی باشد که امروز اثبات شده امنیت آن‌ها نقش مهمی در امنیت قاره اروپا دارند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.