نظم بینالملل دستخوش دگرگونی شده است و در این شرایط هر حکومت و دولتی که بتواند در عرضه بازیگری و کنش گری بینالملل، فرصتهای پیش روی خود را دریابد، میتواند زمینه تعمیق روابط دوجانبه-چندجانبه بینالمللی را فراهم ساخته که موجبات گشایشهای اقتصادی-سیاسی را زمینه سازی میکند.
پایگاه خبری جماران: به واسطه وجود بحرانهای بینالمللی و منطقه در سالهای اخیر که موجب تغییر در برخی از ساختارهای سیاست جهانی و نظم بین الملل شده و همچنین در سایه برخی از بحرانهای سیاسی در عرصه داخلی و خارجی که موجبات رو به رویی کشور با مشکلات و چالشهای متعددی را فراهم ساخته، دولت مسعود پزشکیان باید همه تلاش خود را صرف رفع و رجوع آنها کند که مهمترین این چالشها به قرار زیر است:
رابطه دولت-ملت: در طول تاریخ حیات جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به اندازه امروز فاصله میان دولت و جامعه احساس نمیشود که کاهش میزان مشارکت در انتخابات، در قیاس با دورههای قبل انتخابات ریاست جمهوری و برخی از اعتراضات صنفی را میتونا برخی از مصادیق آن دانست. این فاصله در صورت استمرار و در بلند مدت بر ظرفیت سیاسی دولت برای حل مشکلات در سطح ملی و فراملی اثر منفی میگذارد و دولت را در اتخاذ تصمیمات بزرگ که نیازمند پشتوانه عظیم ملی است را با عدم اعتماد له نفس روبرو میسازد.
انرژی هستهای و مسئله fatf: مسئله هستهای ایران و تحریمهای متعاقب آن، دو دهه است که به مهمترین موضوع سیاست خارجی ایران بدل شده و عدم به سرانجام رساندن این موضوع و استمرار تحریمهای یک جانبه و چند جانبه علیه ایران خسارتهای سرسامآور را متوجه دولت و ملت کرده که همچون مانع بزرگی در مسیر تحول و توسعه کشور عمل میکند. این موضوع به عاملی برای تقریب و همگرایی قدرتهای همسایهِ رقیب و منطقهای با قدرتهای مداخلهگر فرامطقهای تبدیل شده است و استمرار روند مذکور، معادله امنیت در سطح منطقه را پیچیدهتر از قبل خواهد ساخت.
از سوی دیگر، مسأله fatf به عنوان مکملی برای تحریمهای اعمال شده علیه کشور، از مراودات مالی ایران با جهان جلوگیری یا در بدترین حالت آن را با اختلال اساسی مواجه کرده است. در عصر جهانی شدن و به هم پیوستگی سیستمهای مالی جهانی و استیلای هنجارهای بینالمللی بر حیات و عرصه عمل کشورها، نادیده گرفتن کنوانسیونها و مقررات مالی بینالمللی فرصت عرض اندام در فضای اقتصاد جهانی را از هر کشوری سلب میکند. بنابراین ایران نیز از این قاعده مستثنا نبوده و باید در فکر فیصله دادن به موضوع مذکور برآید.
بحران پناهجویان خارجی و مهاجرتهای بیرویه داخلی: قدرتگیری طالبان در افغانستان و روانه شدن سیل مهاجران به ایران، زمینهساز ایجاد تنشها و تهدیدات اساسی علیه امنیت اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در مقیاس ملی از جمله افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، گسترش فقر،افزایش حاشیه نشینی، گسترش قتل و غارت و تن فروشی شده است. از طرفی نیز به واسطه شکلگیری الگوی فضایی مرکز-پیرامون و عدم توزیع بهینه امکانات و فرصتها در سطح ملی (آمایش سرزمین)، به واسطه عدم برخورداری برخی از نواحی حاشیهای از مواهب قدرت و ثروت، لاجرم سیل مهاجرت به نواحی شهری و عمدتا مرکز و شمال کشور با ایجاد مخاطرات و عناصر تهدیدگر امنیت ملی تقارن پیدا کرده است که باید برای آنها چارهاندیشی شود و بی شک باید مدیریت ورود و خروج مهاجران خارجی به ویژه از شرق کشور یکی از اصلیترین برنامههای دولت جدید باشد؛ چراکه این موضوع حتی در دغدغههای دیگر نامزدهای انتخابات چهادرهم به وضوع مشهود و نمایان بود.
انزوای بینالمللی: مسعود پزشکیان در مناظرات انتخاباتی خود گفته بود که هیچ کشوری در طول تاریخ نتوانسته در قفس به رشد و توسعه برسد. امروزه انزوای ژئوپلیتیکی تحمیلی و خودخواسته مانند زنجیری بر دست و پای ایران از ورود کشور به کنشگری در عرصههای مختلف بینالمللی (اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی) جهت دستیابی به منافع ملی است که با به کارگیری یک سیاست خارجی تعاملگر، کارآمد و عزتمندانه بر مبنای بازی با حاصل جمع مثبت میتوان به انزوای ایران پایان داد و زمینه را برای بهرهبرداری بهینه از فرصتهای بینالمللی برای کسب منافع ملی با کنشگری مناسب، اثرگذار و واقعی در سطح منطقهای، فراهم سازد.
بحرانهای زیست محیطی: به واسطه قرارگیری ایران در کمربند خشک جهانی و اقلیم شکننده آن از سویی و همچنین تغییرات اقلیمی حادث شده و کم توجهی به ظرفیتهای محیطی کشور، طی 2 الی 3 دهه اخیر بسیاری از ظرفیتهای زیست محیطی کشور زایل شده و به مرز بحران رسیده است که از آن جمله میتوان به تخلیه آبهای زیر سطحی و فرونشستهای فراتر از میانگین جهانی، جنگل زدایی، خشک شدن تالابها و رودخانهها، افزایش ریزگردها و مواردی از این دست اشاره داشت که مستقیما امنیت اقتصادی، محیطی و اجتماعی-ملی را در معرض خطر قرار داده است و باید با به کارگیری استراتژیهای علمی و اولویت دهی به این بخش از مخاطراتی که این حوزه را تهدید میکنند، فروکاست.
بحران انرژی: بحران انرژی در ایران شامل چالشهایی میشود که در عرصه تامین و توزیع انرژی رخ میدهد و با توجه به تغییرات آب و هوایی، افزایش جمعیت و تغییر سبک زندگی، نمود پررنگتری دارد. این چالشها محصول عوامل مختلفی هستند از جمله: سیاستهای اقتصادی، تحریمهای بین المللی، مدیریت نادرست منابع، فقدان سرمایهگذاری مناسب در این بخش و ضعف زیرساختهای مربوطه هستند که البته میزان و الگوی مصرف انرژی در کشور نیز از الگوی مناسبی پیروی نمیکند و در نهایت، بحرانهای مربوط به حوزه تامین و توزیع انرژی در صورت عدم چاره جویی تبعاتی نظیر کاهش ظرفیتهای زیست محیطی، بحرانهای اجتماعی، کاهش ظرفیت تولیدی و صنعتی و فرار سرمایه را در پی خواهد داشت.
فرجام سخن: بی شک دولت مسعود پزشکیان در شرایطی کار خود را آغاز میکند که کشور با برخی مشکلات طولانی مدت، مانند تورم و تحریمهای بینالمللی رو به رو است. در کنار این موارد، میتوان مشاهده کرد که نظم بینالملل دسخوش دگرگونی شده است و در این شرایط هر حکومت و دولتی که بتواند در عرضه بازیگری و کنش گری بینالملل، فرصتهای پیش روی خود را دریابد، میتواند زمینه تعمیق روابط دوجانبه-چندجانبه بینالمللی را فراهم ساخته که موجبات گشایشهای اقتصادی-سیاسی را زمینه سازی میکند.
*دانشجوی دکتری و پژوهشگر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک