تصویر دست دادن وزیر امور خارجه جدید بریتانیا با بنیامین نتانیاهو پس از دو حمله اخیر به نوار غزه که منجر به کشته شدن حداقل 120 نفر شد که بسیاری از آنها غیرنظامیانی بودند که در اردوگاه آوارگان پناه گرفته بودند باعث خشم قابل توجهی شده است.

به گزارش جماران، چند ماه قبل از انتخابات، دیوید لامی، سیساستمدار انگلیسی چشم‌انداز خود را برای نقش بریتانیا در صحنه بین‌المللی تحت حکومت کارگر بیان کرد: «واقع‌گرایی مترقی» یا «تعقیب آرمان‌ها بدون توهم در مورد آنچه دست یافتنی است». تنها با گذشت یک هفته پس از انتصاب او به عنوان وزیر خارجه، ما اولین نشانه های مشخص خود را از نحوه اجرای این اصول در عمل شاهد هستیم: گاردین در گزارشی در این باره می نویسد: لامی می گوید  در سفر دو روز گذشته خود بهتل آویو، اولین سفر بین‌المللی او  به عنوان وزیر امور خارجه، پیام روشنی را ارسال کرده است: «ما به آتش‌بس فوری، آزادی فوری همه گروگان‌ها ، حفاظت از غیرنظامیان، دسترسی نامحدود به کمک ها در غزه و راهی به سوی راه حل دو دولتی نیاز داریم.

اما تصویر دست دادن وزیر امور خارجه جدید با بنیامین نتانیاهو پس از دو حمله به نوار غزه که منجر به کشته شدن حداقل 120 نفر شد که بسیاری از آنها غیرنظامیانی بودند که در اردوگاه آوارگان پناه گرفته بودند باعث خشم قابل توجهی شده است. سؤالی که در ادامه می‌آید: آیا لامی برای ترویج بهتر یک راه‌حل مسالمت‌آمیز با چپ‌ها ریسک می‌کند؟ یا اینکه احتمال جدایی او از سیاست خارجی محافظه کاران بیشتر جنبه لفاظی دارد تا اقدام؟

اولیویا اوسالیوان، مدیر برنامه « بریتانیا در جهان» در چتم هاوس، آنچه را که ما قبلاً در مورد رویکرد لامی به درگیری در غزه می دانستیم و آنچه هنوز باید فاش شود، برای گاردین توضیح داده است:

دیدار دیوید لامی با بنیامین نتانیاهو تنها یکی از اجزای سفر او به اسرائیل بود  اما با توجه به فشار عظیمی که از طرف چپ  ها بر حزب کارگر به خاطر سیاست آنها در غزه وارد شده بود، احتمالاً دیداری غیرقابل حذف هم بوده است. به نظر می  رسد لامی با تأکید بر نیاز به «آتش بس فوری»، زبانی که قرار است قوی‌تر از قول دیوید کامرون مبنی بر «رهبری دیپلماتیک برای دستیابی به آتش‌بس پایدار» باشد، به دنبال قطع رابطه با محافظه‌کاران بوده است. اگر این تمایز میان سیاست دولت جدید در بریتانیا و سلف این دولت برای مخاطب عادی قابل تمیز دادن نیست پس برای معتبر بودن باید با اقدامات اساسی تری همراه باشد. اولیویا اوسالیوان می گوید: از بسیاری جهات، زبان حزب کارگر در اپوزیسیون کاملاً شبیه زبان دولت وقت بود. مهم است که روی اینکه آیا تغییری در عمل وجود دارد، نه فقط در تأکید یا لفاظی، تمرکز کنیم.

لامی با این سفر به دنبال ارسال چه پیامی است؟

علاوه بر نتانیاهو، لامی با اسحاق هرتزوگ، رئیس جمهور رژیم اسرائیل و محمد مصطفی، نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین نیز دیدار کرده است. او همچنین اعضای خانواده اسیرانی را که در غزه نگهداری می‌شوند و فلسطینی‌های ساکن کرانه باختری که تحت تأثیر خشونت شهرک‌نشینان اسرائیلی قرار گرفته‌اند، دیدار داشته است. او گفت که تلفات جانی در چند ماه گذشته... وحشتناک است و باید متوقف شود.  او تاکید کرد که رهبران اسرائیل را برای انجام جنگ طبق قوانین بین‌المللی بشردوستانه و دسترسی کامیون‌های کمک‌های بریتانیایی به غزه تحت فشار قرار خواهد داد.

اوسالیوان گفت:  مطمئنم آنها به این فکر می کنند که تصویر نتانیاهو برای مردم چگونه به نظر می رسد. اما لامی و دیگران در اطراف حزب کارگر تاکید کرده‌اند که رویکرد آنها برخورد با مخاطبی است که شما دارید، نه با کسی که می‌خواهید داشته باشید.

چگونه این موضوع با سیاست خارجی گسترده تر حزب کارگر مطابقت دارد؟

لامی گفته است که دکترین «واقع‌گرایی مترقی» خود را رویکردی برای «دوران جدید خطرناک و تقسیم‌شده» می‌داند که در تضاد با «دیپلماسی بی‌ملاحظه بوریس جانسون، لیز تراس و ریشی سوناک» قرار دارد. او می‌افزاید که این به معنای «تشخیص این است که موفقیت بریتانیا به واقع‌گرایی سخت‌گیرانه در مورد ملت خود و امنیت قاره بستگی دارد، نه یک خاطره نادرست نوستالژیک از آنچه قبلا بودیم».

اوسالیوان گفت: «لامی نشان داده است که سیاست خارجی او شامل تعامل با کشورهایی است که ما با آنها بر سر همه چیز توافق نداریم تا به نتیجه برسیم. (در واقع، او همچنین نوشت: باید دست کسانی را که برای صلح به آنها نیاز داریم بفشاریم.) خاورمیانه واقعاً اولین آزمون رویکرد لامی و پذیرش یا رد  این رویکرد است.

یکی از پس‌زمینه‌های سفر لامی، و سیاست حزب کارگر در قبال غزه، به‌طور کلی، انتخاب پنج کاندیدای مستقل با حمایت The Muslim Vote (TMV) است، گروهی که مخالف رویکرد حزب کارگر در قبال غزه است. نامزدهای مورد حمایت TMV در سایر حوزه‌های انتخابیه نیز موفق به کسب مقام دوم شدند. آرای حزب کارگر در کرسی هایی که بیش از 10 درصد از جمعیت آن مسلمان هستند به طور متوسط ​​11 درصد کاهش یافت.

اوسالیوان گفت: بریتانیا تمایل دارد همسویی با موضع ایالات متحده در این مورد و سایر موضوعات را که گاهی برای سایر کشورهای اروپایی اولویت کمتری دارد در اولویت قرار دهد.

او افزود که رویکرد "واقع گرایانه مترقی" ممکن است به معنای تفکر در مورد این باشد که چگونه این امر بر روابط گسترده تر ما با کشورهایی که برای هر راه حلی برای بحران حیاتی هستند، به ویژه ایالات متحده، تأثیر می گذارد.

سیاست حزب کارگر چگونه ممکن است با محافظه کاران متفاوت باشد؟

بنابراین در اوایل تصدی لامی، بسیاری از این موارد فرضی باقی می ماند. اوسالیوان به سه حوزه کلیدی اشاره می کند که می تواند مسیر پیش رو  را نشان دهد: تامین مالی برای آژانس امدادرسانی فلسطینی  Unrwa، این سوال که آیا فروش تسلیحات بریتانیا به اسرائیل ادامه خواهد داشت یا خیر، و اینکه آیا اعتراض دولت محافظه کار به دادگاه بین المللی کیفری درباره حکم بازداشت نتانیاهو و دیگر مقامات بلندپایه اسرائیل حفظ خواهد شد یا خیر؟

اوسالیوان گفت: امی نشان داده است که در روزهای آینده در مورد تامین مالی برای آژانس امدادرسانی فلسطینی حرفی برای گفتن خواهد داشت.

باربارا وودوارد، نماینده بریتانیا در سازمان ملل، گفته است که لامی در حال بررسی ازسرگیری پرداخت این بودجه است. برخی از کشورها به دلیل ادعای اثبات نشده کمک  این نهاد به حماس که از سوی اسرائیل مطرح شد، کمک های مالی به آن را متوقف کرده بودند.

ماه گذشته، لامی گفت که بریتانیا از حکم بازداشت دیوان بین‌المللی کیفری برای نتانیاهو تبعیت خواهد کرد. اما دیروز روزنامه اسرائیلی معاریو گزارش داد که لامی به اسرائیل اطمینان داده  که بریتانیا به اعتراض آخرین دولت به درخواست دادگاه بین‌المللی کیفری برای صدور حکم ادامه خواهد داد.

اوسالیوان گفت: در مورد صادرات تسلیحات،  حزب کارگر خواستار انتشار توصیه های حقوقی ارائه شده به دولت شد. پس آیا خودشان این کار را خواهند کرد؟ هنوز مشخص نیست که آنها در آنجا چه خواهند کرد. در ماه می، لامی گفته بود که اگر حمله رفح انجام شود، بریتانیا باید فروش تسلیحاتی را که می‌تواند برای پیگرد قانونی این کشور به جرم همدستی با اسرائیل استفاده شود، متوقف کند.

آیا کاری که لامی انجام می دهد بر رفتار اسرائیل در غزه تأثیر می گذارد؟

اوسالیوان گفت:  ما باید درباره اغراق‌ درباره نقشی که دولت بریتانیا ایفا خواهد کرد، محتاط باشیم. اما این بدان معنا نیست که تأثیری وجود ندارد. بریتانیا روابط دیرینه ای با کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد و می تواند نقشی در حمایت از دیپلماسی شاتل یا تشکیل گفتگوها ایفا و  از پیشرفت هر پیشنهادی که کل منطقه را در بر می گیرد، حمایت کند. اما این تنها بخشی از پازل خواهد بود.  کار برای گرد هم آوردن بازیگران کلیدی منطقه ای با رویکرد دولت گذشته سازگار است. آنها همچنین می‌توانند یک فرستاده را برای خاورمیانه منصوب کنند، کسی که برای تعامل پایدارتر و متمرکزتر تلاش کند. مهمتر از همه، سوال این است که اگر لامی احساس کند که روابط بریتانیا با ایالات متحده ممکن است تهدید شود، چقدر اسرائیل را تحت فشار قرار خواهد داد.   ما نباید از درک این موضوع غافل شویم که ایالات متحده اساسی ترین متحد بریتانیا باقی خواهد ماند، فارغ از اینکه چه کسی سکاندار کاخ سفید شود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.