ترکیه جدید هویت‌های زیادی دارد، یک موقعیت ممتاز جغرافیایی-ژئوپلیتیکی دارد. به دور از تعصب، قدرت اول دریای سیاه و تنها کشور آسیایی و مسلمان عضو ناتو است و این گویای آن است که غرب و ناتو به موقعیت ژئوپلیتیکی ترکیه بی شک نیازمند بوده که یک کشور مسلمان را که با بزرگ‌ترین رقیب ناتو (روسیه) مناسبات تجاری و نظامی دارد را عضو خود نگاه داشته است.

به گزارش جماران؛ در اواخر ژانویه، پارلمان ترکیه پیوستن سوئد به ناتو را تصویب کرد و به دو سال سنگ اندازی دولت ترکیه پایان داد. آنکارا ظاهرا به این دلیل که سوئد به اعضای حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک)، یک گروه تروریستی بین‌المللی که ده‌ها سال با دولت ترکیه جنگیده است، اجازه داده است تا در خاک این کشور وارد حضور داشته باشند، ورود استکهلم را متوقف کرده بود. اما مخالفت ترکیه با عضویت سوئد زمانی از بین رفت که رجب طیب اردوغان، رییس‌جمهوری ترکیه آن‌چه را که واقعا می‌خواست تضمین شد. 40 فروند جنگنده آمریکایی F-16، ارتقا تجهیزات ناوگان هوایی ترکیه و دیدار با جو بایدن، پاداش غرب برای موافقت ترکیه با عضویت سوئد در ناتو بود.

این‌که کنگره آمریکا با یک قرارداد تسلیحاتی 23 میلیارد دلاری با ترکیه موافقت کرد، موضوع کوچکی نبود. از زمانی که آنکارا سیستم‌های دفاع موشکی روسیه (S 400) را در سال 2017 خریداری کرد، تحریم واقعی فروش تسلیحات آمریکا به ترکیه برقرار شد. در آن زمان، کنگره درخواست ترکیه برای خرید هواپیماهای اف-16 و مقامات و قانونگذاران آمریکایی را متوقف و ترکیه را به دلیل خرید تسلیحات از یک دشمن مورد سرزنش قرار داد.

جو بایدن، تنها رییس جمهور ایالات متحده است که در دو دهه حضور اردوغان در قدرت، وی را به کاخ سفید دعوت نکرده است. با این حال، ایالات متحده، مشتاق است که صفوف ناتو را تقویت کند و هر گونه تناقض در این ائتلاف را سرکوب کند. همه این‌ها برای اردوغان که تا بهار گذشته به حد زیادی توسط کاخ سفید دور شده بود، یک پیروزی دیپلماتیک قاطع به ارمغان آورد. مقامات آمریکایی حتی اشاره کرده‌اند که بایدن به زودی همتای ترک خود را به کاخ سفید دعوت کند.

برخی از تحلیلگران این توافق را به منزله یک تغییر اساسی در روابط آمریکا با ترکیه تفسیر کرده و معتقداند اجازه دادن به سوئد برای عضویت در ناتو ممکن است آغازگر دوره‌ای از گرم شدن روابط بین ترکیه و غرب و همچنین نشان دهنده همسویی ترکیه با اعضای اصلی ائتلاف در مسائل کلی باشد.

بنیانگذار ترکیه مدرن، مصطفی کمال آتاتورک، بعد از جنگ جهانی دوم این کشور را به عنوان یک جمهوری سکولار اروپایی پایه گذاری کرد و بسیاری از رهبران و نخبگان ترکیه در تلاش برای شکل دادن به دولت و نهادهای آن در راستای خطوط اروپایی از آتاتورک پیروی کردند و حتی ترکیه در سال 1952 عضو ناتو و بلوک غرب شد.

اما از سال‌های ابتدایی قرن حاضر، نخبگان ترکیه‌ای که به غرب تمایل داشتند به مرور کنترل خود را بر جامعه‌ای که از زمان تاسیس کشور در سال 1923 سعی در هدایت آن داشتند، از دست دادند. برخلاف آتاتورک که از استان‌های اروپایی امپراتوری عثمانی آمده بود، اردوغان اهل آناتولی است. پایگاه سیاسی او متشکل از آناتولی‌های متدین است که بسیاری از آنها هرگز پروژه به شدت سکولاریستی آتاتورک را به طور کامل قبول نکردند. اردوغان در یکی از شعبه‌های مدارس مذهبی سید قطب در ترکیه درس خوانده و با ریشه‌های ساختاری حکومتی که آتاتورک آن را بنیاد نهاد، فاصله ایدئولوژیک دارد.

بر این اساس، ترکیه اردوغان وابستگی عاطفی و سیاسی کمتری به غرب دارد. ترکیه جدیدی که او ساخته است نه در اروپا بلکه در مناطق داخلی ترکیه لنگر انداخته است. سیاست خارجی آن نشان دهنده حساسیت‌های سیاسی و فرهنگی مردم آناتولی است که به دور از اخلاق سکولاریستی نخبگانی است که کشور را پایه‌گذاری کردند.

این بدان معنا نیست که ترکیه تعصبی برای حفظ صندلی خود در غرب ندارد. به هر حال با تلاش ترکیه برای پیوستن به غرب، که به اولین تلاش‌های اروپایی‌سازی نخبگان عثمانی در اوایل قرن هجدهم برمی‌گردد، می‌توان انتظار داشت که ترکیه خود را به عنوان یک قدرت ترکیبی بین غرب و شرق جهان قرار دهد و تا امروز نیز بازیگر بدی نبوده است.

نگرش متاثر از اروپا برای دهه‌ها بر سیاست خارجی ترکیه حاکم بود و روابط اجتماعی داخل ترکیه را نیز شکل داد. اما گویا ترکیه جدید بدون در نظر گرفتن اهداف یا اولویت‌های غربی، آزادانه جهان را از دریچه نگاه اردوغان و پایگاه اجتماعی او می‌بیند.

با این حال، پروژه اروپایی آتاتورک به هیچ وجه محدود به نخبگان این کشور نبود. در خلال فروپاشی امپراتوری عثمانی، که در قرن نوزدهم آغاز شد، میلیون‌ها نفر از ترک‌ها و مسلمانان غیرترک از جمله آلبانیایی‌ها، بوسنیایی‌ها، بلغاری‌ها، یونانی‌ها و مقدونی‌ها به آناتولی نقل مکان کردندو به همراه مسلمانانی که توسط روسیه از سرزمین‌های عثمانی سابق در شمال دریای سیاه (مانند چرکس و کریمه) بیرون رانده شدند، تقریبا 40 درصد از جمعیت ترکیه تا زمان تاسیس جمهوری آتاتورک را در سال 1923 تشکیل دادند.

ترکیه مدرن در دهه 1950، کمتر از دو دهه پس از مرگ آتاتورک، در سال 1938، به یک دموکراسی چند حزبی تبدیل شد و پیروان کمالیست او در چپ و راست، که بسیاری از آن‌ها متولد بالکان یا فرزندان مهاجران از اروپا بودند، ایده ترکیه را به عنوان یک کشور، تداوم بخشیدند.

اما با گذشت کم‌تر از یک قرن، ارتباط بسیاری از ترک‌ها با اروپا به طور فزاینده‌ای ضعیف شد. زمانی که اردوغان در سال 2003 به قدرت رسید، آناتولی‌های بومی از استپ‌های داخلی شبه جزیره، شرق کوهستانی و ساحل دریای سیاه آمدند و در حال حاضر اکثریت قاطع جمعیت ترکیه را تشکیل می‌دهند. با ورود این ترک‌های محافظه‌کار به طبقه متوسط ​​و بالا رفتن از نردبان قدرت سیاسی، هویت اروپایی که آتاتورک به ملت پیوند زد، هر دهه ضعیف‌تر شد و در نهایت از بین رفت. بر خلاف کمالیست‌ها، نخبگان جدید آناتولی اساسا خود را اروپایی نمی‌دانند و دیدگاه آن‌ها قلب هویت ژئوپلیتیک ترکیه فعلی را تشکیل می‌دهد.

چراغ قرمز اتحادیه اروپا به ترکیه

در طرف دیگر، اروپا نیز در مورد رابطه خود با ترکیه تردید بیشتری داشت. بین سال‌های 1995 تا 2013، در طول توسعه سریعی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد رخ داد، اتحادیه اروپا 16 کشور جدید را عضو کرد. در ابتدا به نظر می‌رسید که ترکیه ممکن است به این گروه بپیوندد. روند الحاق این کشور قبل از پایان جنگ سرد، در سال 1987 آغاز شده بود و در سال 2005 یعنی دو سال بعد از روی کار آمدن اردوغان، اتحادیه اروپا مذاکرات رسمی با ترکیه را در مورد عضویت در این اتحادیه آغاز کرد.

اما بلافاصله پس از آغاز گفت‌وگوها، بروکسل به آنکارا اطلاع داد که هیچ پیشنهادی برای عضویت ارائه نخواهد شد. ظاهرا این تصمیم مربوط به مناقشه پایدار بین ترکیه و قبرس در مورد قبرس شمالی بود، اما در واقع، فرانسه و آلمان تمایلی به استقبال از کشوری به بزرگی و سنگینی ترکیه در اتحادیه نداشتند. اتحادیه اروپا پیش از این هرگز مذاکرات الحاق با کشوری را که به پیشنهاد عضویت ختم نمی‌شد، آغاز نکرده بود اما سیگنال منحصر به فرد این بار واضح بود؛ ترکیه خانه‌ای در اروپا  نخواهد داشت.

همراه با مذاکرات ناامیدکننده عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، حکومت تحول آفرین اردوغان شروع به تغییر رویکر در قبال غرب به ویژه اروپا کرد. لابی تجاری قدرتمند و طرفدار اروپایی ترکیه، TUSIAD، شاهد کاهش نفوذ خود شد. روابط اقتصادی با روسیه بهبود یافت و ردپای سیاسی ترکیه در جنوب جهان، مشاهده شد. اردوغان از زمان به قدرت رسیدن، ممنوعیت حجاب در دوران کمالیستی ترکیه را لغو کرده و در عین حال به اسلام اجازه ورود به برنامه آموزشی و زندگی سیاسی این کشور را داده است.

در دوران اردوغان، روابط با روسیه بهبود یافته است. این دو کشور رقبای تاریخی هستند و در جنگ‌های سوریه، لیبی، قفقاز جنوبی و اوکراین در جناح‌های مختلف حضور داشته‌اند. آنکارا از اوکراین حمایت سیاسی و نظامی حیاتی می‌کند. علی‌رغم این رقابت، اردوغان و ولادیمیر پوتین، از سال 2016، زمانی که کودتای نافرجام در ترکیه شکست خورد، رابطه نزدیکی با هم داشتند. در آن زمان، متحدان غربی ترکیه، از جمله ایالات متحده، که در آن زمان توسط باراک اوباما رهبری می‌شد، پس از کودتا، فرصت بزرگی را با عدم پذیرش ترکیه و دموکراسی آن از دست دادند. پوتین، زیرکانه، تنها دو هفته پس از کودتای نافرجام، میزبان اردوغان بود و این رابطه را شکل داد که تا امروز ادامه دارد.

این امر در مقابل به آنکارا و مسکو این امکان را داده است که ترتیبات تقسیم قدرت را در سوریه و لیبی ایجاد کنند، جایی که از طرف‌های مختلف درگیری حمایت می‌کنند. دو کشور همچنین شاهد شکوفایی روابط تجاری و گردشگری و این تصور مشترک در میان ترک‌ها و روس‌ها بوده‌اند.

صد سال پس از تشکیل ترکیه توسط آتاتورک، به نظر می‌رسد این کشور در حال استقرار در جایگاه ژئوپلیتیکی طبیعی خود است. در تقاطع بین خاورمیانه، اروپا و اوراسیا، ترکیه آزادانه با ایران، روسیه، ایالات متحده، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، اروپا و دیگر بازیگران منطقه‌ای و جهانی تعامل دارد. بدون اینکه احساس کند حتما باید شریک مورد علاقه خود را انتخاب کند. در جایی که رهبران ترکیه در قرن بیستم وابستگی عاطفی به اروپا داشتند، اردوغان اینطور نیست. ترکیه تحت زمام وی بیشتر خود هدایت می‌شود و به واقعیت ژئوپلیتیکی خود متقاعد شده است.

ترکیه اردوغان

ترکیه جدید، البته عضو ناتو باقی خواهد ماند و آنکارا را از مسکو محافظت می‌کند. در برخی مواقع، نخبگان ترکیه می‌ترسند، روابط بین دو کشور ممکن است بار دیگر خصمانه شود.

امروز نیروهای اوکراینی اغلب از هواپیماهای بدون سرنشین Bayraktar ساخت ترکیه استفاده می‌کنند، اما از طرف دیگر، تجارت کلی ترکیه با روسیه از زمان آغاز حمله کرملین به اوکراین در فوریه 2022 افزایش یافته است. در خاورمیانه نیز، اردوغان اخیرا روابط آنکارا با ریاض را از سر گرفته است. روابط بین عربستان سعودی و ترکیه پس از ترور جمال خاشقجی؛ روزنامه نگار توسط عوامل سعودی در سال 2018 در استانبول، به دلیل کمک مقامات ترکیه به ارتباط محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی با این قتل، کاهش یافت. اما در مارس 2023، دادگاه‌های ترکیه، تعقیب ولیعهد را به دادگاه‌های عربستان سعودی منتقل کردند و در مقابل، صندوق توسعه عربستان سعودی، درست در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ماه می در ترکیه که اردوغان در آن پیروز شد، نزدیک به 5 میلیارد دلار در بانک مرکزی ترکیه برای کمک به اقتصاد درگیر این کشور سپرده گذاری کرد.

ترکیه جدید هویت‌های زیادی دارد، یک موقعیت ممتاز جغرافیایی-ژئوپلیتیکی دارد. به دور از تعصب، قدرت اول دریای سیاه و تنها کشور آسیایی و مسلمان عضو ناتو است و این گویای آن است که غرب و ناتو به موقعیت ژئوپلیتیکی ترکیه بی شک نیازمند بوده که یک کشور مسلمان را که با بزرگ‌ترین رقیب ناتو (روسیه) مناسبات تجاری و نظامی دارد را عضو خود نگاه داشته است.

اردوغان علاقه‌مند است که ترکیه در مرکز امور دیده شود. او سعی کرده به عنوان یک داور در جنگ اوکراین عمل کند، نقش فعالی در قفقاز جنوبی ایفا کرده و قدرت ترکیه را در حوزه‌های دریایی گسترانده است. شاخ آفریقا، قفقاز جنوبی و بالکان غربی حوزه‌های نفوذ ژئوپلیتیکی فعال ترکیه هستند. او از معامله‌گر بودن یا واسطه بودن در درگیری‌های منطقه‌ای بهترین استفاده را می‌برد، تا جایگاه تاریخی خود را باز یابد.

تلاش‌های دیپلماتیک ترکیه در میانجی‌گری برای پایان دادن به جنگ روسیه در اوکراین، نشان‌دهنده موقعیت منحصربه‌فرد آنکارا به عنوان تنها قدرتی است که روابط خود با هر دو طرف را بر پایه اعتماد، حفظ کرده است.

اردوغان با وجود تمام سال‌های پر چالش خود در قدرت، امروز علاقه چندانی به دشمنی با غرب ندارد. پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 2023، اردوغان دیگر با چالش داخلی مهمی روبرو نیست و وارد مرحله میراث سازی در سیاست ترکیه شده است. او با تغییر شکل مسیر ژئوپلیتیک ترکیه، امروز می‌خواهد میراث مثبتی از خود به جای بگذارد. امروز آنکارا می‌تواند در مجموعه‌ای از مسائل، از جمله بازسازی اوکراین و غزه و مقابله با نفوذ روسیه و چین در آفریقا و بالکان نقش مهمی داشته باشد، حتی با وجود حفظ روابط با روسیه و پادشاهی‌های خلیج فارس، ترکیه هرگونه تمایل به پیوستن به غرب را کنار گذاشته و ایالات متحده باید بپذیرد که عمق راهبردی و جایگاه تعادلی ترکیه در یکی از مهم‌ترین حوزه‌های ژئوپلیتیکی در نظم بین الملل نقش و جایگاه بی بدیلی دارد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.