عصبانیتهای گذشته ظریف زمانی رخ داده که او شاهد به خطر افتادن منافع ملی و در خطر بودن سرنوشت مردم و کشور بوده است. درگیری کلامی او با جان کری، وزیر سابق امور خارجه آمریکا و جمله معروف او «هرگز یک ایرانی را تهدید نکن» در جلسه 1+5 و فریادهایش در مجلس سابق، برای متوجه ساختن نمایندگان دلواپس از عواقب اقدامات ضد میهنی و مردمی شان، نمونه هایی در این زمینه هستند.
به گزارش جماران، محمدحسین سرابی ، کارشناس سیاسی در یادداشتی اختصاصی برای جماران نوشت:
در گرماگرم تبلیغات این روزهای انتخابات ریاست جمهوری، شاهد فریادها و حرکاتی از محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه کشورمان هستیم که شاید پیش از این نظیر آن را ندیده بودیم، به همین دلیل چنین اقداماتی از سوی او برای بسیاری از مخاطبین قابل فهم و هضم نیست. دیپلمات شیک پوش و (به زبان عامیانه) «اطو کشیده ای» که به اقتضای شغلش، عادت به سخن راندن با زبان نرم و دیپلماتیک داشته است. البته با نگاهی به گذشته، می توان نمونه هایی از عصبانیت ظریف را رهگیری کرد، ولی این عصبانیت، با آنچه در سخنرانیهای او طی گردهمایی های اخیر انتخاباتی در کاشان، گرگان و ... شاهدیم (درآوردن کت از تن، بالا و پایین کردن شدید دستها و گریبان چاک کردن) متفاوت است.
عصبانیتهای گذشته ظریف زمانی رخ داده که او شاهد به خطر افتادن منافع ملی و در خطر بودن سرنوشت مردم و کشور بوده است؛ این خطرات را دلواپسان و کاسبان داخلی تحریم و دشمنان خارجی رقم می زدند. درگیری کلامی او با جان کری، وزیر سابق امور خارجه آمریکا و جمله معروف او «هرگز یک ایرانی را تهدید نکن» در جلسه 1+5 و فریادهایش در مجلس سابق، برای متوجه ساختن نمایندگان دلواپس از عواقب اقدامات ضد میهنی و مردمی شان، نمونه هایی در این زمینه هستند.
ظریف، طی دوران وزیری در دولت روحانی، متحمل بیشترین حملات و تخریبهای همزمان از سوی دشمنان خارجی، نیروهای برانداز و کاسبان تحریم و دلواپسان داخلی بود و این تخریبها و حملات سنگین در دوران پس از دولت روحانی هم ادامه یافت. این حملات و تخریب ها ناشی از اقداماتی است که ظریف طی دوران وزیری خود در دولت روحانی انجام داد. اقداماتی که شاخصترین آن «برنامه جامع اقدام مشترک» یا همان برجام است که در سال 1384 و پس از مذاکرات سنگین با وزرای گروه 1+5، بدست آمد. برای وقوف بر دستاوردهای برجام، ابتدا بطور اجمال باید دید که ایران در چه شرایطی قرار داشت. هر چند اشاره به وضعیت کشور قبل از برجام و دستاوردهای ناشی از برجام تکرار مکررات است، ولی طبق آیه 55 سوره الذاریات قرآن مبنی بر «وذکر فان الذکر تنفع المومنین» این تکرار، خالی از فایده نخواهد بود.
۱- وضعیت ایران قبل از برجام
قبل از برجام و بواسطه 16 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و آژانس انرژی اتمی علیه ایران: یک اجماع امنیتی جهانی علیه ایران شکل گرفته بود، ایران بدترین تحریم های اقتصادی، تجاری، نظامی و سیاسی سازمان مللی را تجربه می کرد، ایران ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل قرار داشت، دشمنان ایران به هدفی غیر از نابودی و تعطیلی کامل برنامه هسته ای ایران فکر نمی کردند و روابط پولی و بانکی ایران با خارج از مرزها برای صادرات و واردات، کاملا قطع شده بود؛ حتی واردات داروهای ضروری مورد نیاز بیماران صعب العلاج نیز غیرممکن بود. با این شرایط، اقتصاد کشور در آستانه فروپاشی و ورشکستگی کامل قرار گرفته بود، ارزش پول ملی روز به روز سقوطی جدید تجربه می کرد، نرخ تورم به رکوردهای جدیدی رسید و بیانضباطی مالی، گریبانگیر جامعه ایران شد و تقریبا در میان قاطبه مردم، امیدی برای بهبودی اوضاع باقی نمانده بود، این یعنی بهشت کاسبان تحریم. آنچه چنین بهشتی را به جهنمی علیه کاسبان تحریم تبدیل کرد، دستاوردهای برجام بود.
۲- دستاوردهای برجام
به واسطه برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، تمامی ۱۶ قطعنامه آژانس انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل لغو شد، حق ایران در پیگیری برنامه صلحآمیز هستهای و غنیسازی 3 و 67 صدم درصدی به رسمیت شناخته شد، ایران بهعنوان اولین کشور در تاریخ معاصر بدون تحمل هیچ جنگ ویرانگری از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد خارج شد، تمامی تحریمهای اقتصادی، تجاری و سیاسی مرتبط با برنامه هستهای ایران لغو شد، اجماع امنیتی جهانی علیه ایران از بین رفت، پیامدی (پروندهای که میگفتند هرگز امکان بستهشدن ندارد) بسته شد و به تاریخ پیوست، شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در ایران بهصف شدند، محدودیتهای مالی و بانکی علیه ایران از بین رفت، 1 و 7 دهم میلیارد دلار ارز بلوکه شده ایران در آمریکا آزاد و تحویل ایران شد، سوئیفت باز شد، قراردادهای بی سابقه ای برای خرید هواپیماهای مسافربری با شرکتهای ایرباس، بوئینگ و ATR امضا شد و ایران در مدت کوتاهی توانست صادرات نفت خود را مطابق با سهمیه تعیینشده در اوپک افزایش دهد، رفت و آمدهای دیپلماتیک به اوج خود رسید و شاخصهای اقتصادی رو به رشد گذاشت و در میان قاطبه مردم بارقههای امید به وجود آمد.
آخرین خاصیت برجام حتی زمانی که به قول دلواپسان و کاسبان تحریم، «جنازه متعفنی بیش نیست»، پایان رسمی مقررات بندهای ۳، ۴ و ۶ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱ علیه ایران در اواخر مهر ماه سال 1402 بود. بر این اساس ممنوعیت آزمایشهای موشکی، محدودیت صادرات و واردات اقلام موشکی از/به ایران و همچنین تحریمهای مربوط به توقیف اموال و ارائه خدمات مالی به افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم شورای امنیت، پایان یافت. اگر قبل از برجام، افزایش سایتهای هسته ای یا افزایش درصد غنی سازی، قطعنامه های شورای امنیتی را بدنبال داشت، امروز به برکت برجامی که تنها «جنازه اش باقی مانده»، غنی سازی 60 درصدی هم قطعنامه ای به دنبال نداشته است.
تردیدی نیست که اگر چنین اقداماتی، در شرایطی که توصیف آن رفت، در کشور دیگری رخ می داد، عاملان آن، قطعا به عنوان قهرمان ملی معرفی شده و مورد تکریم، تمجید و تحسین قرار می گرفتند، اما در راستای خواست براندازان و دشمنان خارجی چون: ترامپ، نتانیاهو، پومپئو و بولتون، آفرینندگان برجام نه تنها قهرمان معرفی نشدند، بلکه متهم به دروغگویی، وادادگی، خیانت، غربگرایی و ... شده و مورد ظلم مضاعف قرار گرفتند. چنین برخوردهایی است که امروز موجب فریادهای دکتر ظریف شده است، فریادهایی که طبق آیه 148 سوره نساء، تنها برای ستمدیدگان مجاز شده است. در این آیه می خوانیم: «خدا، بلند کردن صدا را به بدگویى دوست ندارد، مگر از آن کس که به او ستمى شده باشد و خدا شنوا و داناست.» در آیه 41 سوره شوری نیز می خوانیم: «بیشک کسانی که پس از ستم دیدن، یاری طلبند ( یا: انتقام گیرند) جایی برای بازخواست و سرزنش آنان نیست.»
به نظر نمی رسد فریادهای محمدجواد ظریف و ورود تمام قدش به میدان مبارزات انتخاباتی به نفع مسعود پزشکیان، در راستای منافع شخصی باشد، چرا که منافع شخصی کمی احتیاط را نیز ایجاب می کند. او طی صحبت هایی که در کلاب هاوس داشته اشاره کرده است که هیچ کیسه ای برای خود دوخته و با وجود اکثریت دلواپسان در مجلس، حتی در صورت معرفی به عنوان وزیر جدید امور خارجه، رای اعتماد نخواهد گرفت. محمدجواد ظریف با ورود تمام قد به مبارزات انتخاباتی در حمایت از مسعود پزشکیان، تمامی آبرو و حیات سیاسی خود را عرضه داشته و چنین حرکتی می تواند تنها ناشی از حب وطن و نگرانی از آینده مردم و کشور عزیزمان ایران باشد.
او شناخت کاملی از دیگر نامزدهای ریاست جمهوری دارد که نمایندگی کاسبان تحریم، دلواپسان و پایدار چی ها را یدک می کشند و کاملا واقف است که انتخاب یکی از آنها، نتیجه ای جز تباهی، تخریب، به خطر افتادن منافع ملی و فروپاشی کشور از هر لحاظ، نخواهد داشت. افرادی که بخاطر منافع شخصی و جناحی از تصویب FATF و احیای برجام با ایفای نقش در شورای امنیت ملی و مجلس یازدهم شورای اسلامی، جلوگیری کرده اند، هرگز نمی توانند منافع ملی را جایگزین منافع جناحی و شخصی کنند. باید همچون محمدجواد ظریف احساس خطر کرد و با شور و شعور کامل و شرکت فعالانه در مبارزات انتخاباتی و انتخابات، راه را برای ورود مسعود پزشکیان به ساختمان نهاد ریاست جمهوری، فراهم ساخت.