شکست‌های اولیه روسیه در حمله به اوکراین می‌توانست برخی از اهداف جنگی گسترده ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه را از بین ببرد، اما با توجه به کمیت و کیفیت درگیری، بعید است که او تسلیم شود.

به گزارش جماران،  ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، بیش از دو سال پس از آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین، همچنان اصرار دارد که تمام اهدافش محقق خواهد شد. با این حال، او این اهداف را با جزئیات کامل بیان نکرده و فضای زیادی برای خود باقی گذاشته تا بسته به تحولات میدان نبرد اعلام پیروزی کند.

شورای روابط خارجی در نوشتاری در این باره می نویسد:  به طور کلی، اهداف او در سه دسته قرار می گیرند: تضعیف یا برهم زدن روابط اوکراین با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، مهار ناسیونالیسم اوکراین و گسترش دستاوردهای سرزمینی روسیه.

درک اهداف و انگیزه های پوتین یک عنصر حیاتی در توسعه یک استراتژی متقابل برای اطمینان از عدم موفقیت او است. نگرانی‌های امنیتی او که منجر به جنگ شد، می‌توانست از طریق مذاکرات فشرده با اوکراین و غرب برطرف شود.

پوتین حق ندارد دیدگاه خود را در مورد چگونگی ساختار نظامی یا اداره امور داخلی اوکراین به اوکراین تحمیل کند. هر گونه نگرانی می توانست موضوعی برای دیپلماسی و شاید مذاکره با رهبران اوکراین باشد، اما نه بیشتر. و ناگفته نماند که حمله به کشوری دیگر و تصرف سرزمینی نقض آشکار منشور ملل متحد و هنجارهای امنیتی اروپا است.

برخورد با  ناتو

پوتین از همان ابتدا مسائل خود در مورد اوکراین را در مسئله بزرگتر نقش ناتو در اروپا گنجانده است. او مدت‌هاست که از گسترش  ناتو و عضویت بالقوه اوکراین به‌عنوان یک تهدید جدی برای امنیت روسیه و همچنین خیانت به وعده‌های پایان جنگ سرد مبنی بر عدم گسترش ناتو به شرق انتقاد کرده است.

پیش نویس معاهدات روسیه در مورد تضمین های امنیتی منتشر شده در آستانه تهاجم این کشور به اوکراین بر ناتو متمرکز بود، نه اوکراین. سه خواسته کلیدی در این معاهدات عبارت بودند از: پایان دادن به گسترش ناتو، ممنوعیت استقرار تسلیحات تهاجمی در امتداد مرزهای روسیه و عقب‌نشینی زیرساخت‌های ناتو به خطوط سال 1997.

چیزی که پوتین را ناراحت کرد، همکاری نظامی و امنیتی نزدیک‌تر بین اوکراین و اعضای ناتو به‌ویژه ایالات متحده بود که شامل تمرین‌های مشترک مکرر و پیچیده‌تر در داخل و اطراف اوکراین بود. پوتین - مانند بقیه نخبگان روسیه - به شدت با عضویت اوکراین در ناتو مخالف بود. به نظر او، ناتو اکنون عمدا در تلاش بود تا اوکراین را به میدانی برای حملات برق آسا علیه روسیه تبدیل کند. اصرار ناتو مبنی بر اینکه یک ائتلاف دفاعی است به طور قابل پیش بینی در کرملین مورد انتقاد و طعنه قرار گرفت.  پوتین در سخنرانی‌های اصلی منتهی به تهاجم به اوکراین ، از تهدید غرب برای روسیه و نقش موذیانه در تبدیل اوکراین به یک بازیگر «ضد روسیه» سخن گفت.

سرکوب ناسیونالیسم

نگرانی‌های پوتین در مورد ناتو با دو هدفی که او هنگام آغاز «عملیات نظامی ویژه» برای امنیت روسیه ضروری تشخیص داد، همپوشانی داشت: غیرنظامی‌سازی و نازی زدایی از  اوکراین. اشاره ای به محتوای این دو فرآیند در مذاکرات مقامات روسیه و اوکراین در هفته های اول پس از تهاجم روسیه به اوکراین در تلاش برای ایجاد چارچوبی برای حل و فصل اختلاف ها انجام شد.

در بعد غیرنظامی‌سازی، روس‌ها بر بی‌طرفی اوکراین پافشاری کردند، در حالی که پیشنهاد یک نیروی نظامی در زمان صلح با حداکثر هشتاد و پنج هزار سرباز و همچنین محدودیت‌های سخت برای تسلیحات سنگین و برد سیستم‌های موشکی را پیشنهاد کردند.

در مورد نازی‌زدایی، مسکو از کی یف می‌خواست که نئونازیسم و ناسیونالیسم تهاجمی را ممنوع کرده و قوانینی را لغو کند که دیدگاهی از تاریخ دوران شوروی را که در تضاد با نسخه مورد تأیید کرملین است، ارتقا می‌دهد.

به‌ویژه، روس‌ها با هرگونه اشاره مثبت به نقشی که ناسیونالیست‌های اوکراینی ممکن است در جنگ جهانی دوم داشته باشند مخالف بودند - آنها این نیروها را اگر نازی‌های آشکار نگوییم اما هواداران نازی‌ها می‌دانند. این پافشاری پوتین در حالی است که  راست افراطی از حمایت کمی در اوکراین برخوردار است. هدف یا پیش شرط ناگفته دیگر چه بود؟ سرنگونی رئیس‌جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، که او را یک دست نشانده غرب می دانست.

جاه طلبی های ارضی

در همین حال، پوتین در مورد جاه طلبی های ارضی خود سخنی نگفته است. او شدیداً معتقد است که روس‌ها و اوکراینی‌ها یک ملت هستند و اوکراین تنها در مشارکت با روسیه می‌تواند پیشرفت کند. او در مورد تمایل خود برای بازپس گیری "سرزمین های تاریخی" روسیه به کرات صحبت کرده و این در حالی است که این مناطق مدنظر او به وضوح حداقل بخش هایی از اوکراین را شامل می شوند.

روسیه پیش از تهاجم سال 2022، دو قطعه از خاک اوکراین را به تصرف خود درآورده بود: کریمه که به طور غیرقانونی ضمیمه آن شده بود، و بخش هایی از دو استان در منطقه شرقی دونباس. مسکو رهبران جدایی طلب طرفدار روسیه را در آنها منصوب کرده بود.

با این وجود، زمانی که پوتین «عملیات نظامی ویژه» را اعلام کرد، تاکید داشت که علاقه چندانی به تصرف مناطق زیادی ندارد. او اعلام کرد که قصد دارد از جمعیت روسی‌زبان جمهوری‌های خلق دونتسک و لوهانسک که روسیه آن‌ها را تنها سه روز قبل به عنوان کشورهای مستقل به رسمیت شناخته بود، محافظت کند. فراتر از آن، پوتین مدعی شد که برنامه های او شامل اشغال سرزمین های اوکراین نمی شود. البته هنوز هم منظور او از این جمله مبهم است.

در هر صورت، خطوط اصلی پیشروی در طول تهاجم حاکی از آن است که پوتین جاه طلبی های ارضی بسیار بیشتری داشته است. می توان گفت که حرکت به سمت کی یف می تواند به عنوان بخشی از عملیات از بین بردن هویت اوکراین از طریق تصرف پایتخت و سرنگونی دولتی تلقی شود که پوتین آن را نئونازی نامیده بود.

عدم موفقیت در میدان نبرد در مراحل اولیه جنگ، پوتین را وادار کرد تا اهداف حتمی و فوری خود را بازتعریف کند. در همه پیشنهادهای روسیه برای مذاکره از آن زمان تاکنون تصریح شده که اوکراین باید «واقعیت‌های ژئوپلیتیک» موجود را بپذیرد ، یعنی تصدیق این که سرزمین‌های ضمیمه شده در واقع متعلق به روسیه هستند.

پوتین معتقد است که هنوز می تواند به تمام اهدافی که برای عملیات نظامی خود در نظر گرفته دست یابد. اعتماد او تنها با دستاوردهای اخیر روسیه در میدان نبرد در نزدیکی خارکیف افزایش یافته است.

با این وجود، موفقیت نهایی چندان قطعی نیست. روابط اوکراین با ناتو در حال قوی تر شدن است. دولت زلنسکی و همچنین اوکراین به عنوان یک کشور مستقل زنده مانده است. اگر چه پیشرفت کمی که روسیه در میدان نبرد به دست آورده، هزینه های هولناکی از نظر نیروی نظامی و تسلیحات بر مسکو تحمیل کرده اما پوتین آماده تسلیم شدن نیست. حالا این رسالت بر دوش اوکراین و غرب است که اطمینان حاصل کنند که رئیس جمهور روسیه موفق نخواهدشد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.