تا زمانی که هند به عنوان سنگری در برابر ظهور چین تلقی شود، نگرانیها در مورد عقبنشینی دموکراسی، حداقل در سطح رسمی کماهمیت خواهد ماند.
به گزارش جماران؛ در تاریخ 19 آوریل، هند شاهد بزرگترین انتخابات تاریخ خود خواهد بود. هجدهمین انتخابات سراسری، طی 44 روز و هفت مرحله، برگزار و پیش بینی میشود که بیش 65 درصد از واجدین شرایط در انتخابات مجلس عوام هند موسوم به «لوک سابا» شرکت و برای یک دوره پنج ساله رییس جمهور جدید را انتخاب کنند و تخمین زده شده که هزینه آن از انتخابات ریاست جمهوری 2020 ایالات متحده بیشتر شود.
با این حال، در حالی که مودی به سمت سومین دوره ریاست جمهوری خود پیش میرود، نگرانیها در مورد دموکراسی ناقص هند برای غرب اهمیت کمتری نسبت به پتانسیل ژئوپلیتیکی آن به عنوان سنگری در برابر چین دارد.
این انتخابات از منظر سیاست داخلی هند نیز فوقالعاده است، چراکه احتمالا سومین دوره متوالی نخستوزیر نارندرا مودی را در پی خواهد داشت. شاهکاری که تنها توسط جواهر لعل نهرو در تاریخ هند رخ داده است.
موفقیت مودی را میتوان به ترکیبی از عملکرد اقتصادی او، یک اپوزیسیون ضعیف و چند دسته و اقتدارگرایی خزنده نسبت داد که به حزب بهاراتیا جاناتا BJP اجازه داده است موقعیت خود را تحکیم و بر آتش ملی گرایی هندو در کشور اقوام و نژادهای متنوع، دامن زند.
تحلیلهای خارج از هند در مورد سیاست هند بر نگرانیهای مربوط به عقبنشینی دموکراتیک در دولت مودی متمرکز است، اما این واقعیت را نادیده میگیرد که مودی همچنان یک رهبر منتخب دموکراتیک است که حفظ قدرت وی تا حد زیادی منعکس کننده اراده مردم و اکثریت ملی گرایان هندو است.
محبوبیت مودی ریشه در چهار عامل دارد:
اولین عامل، برنامه دولت مبتنی بر رفاه و توسعه است که از مدل موسوم به «مدل گجرات» از زمان مودی به عنوان وزیر ارشد ایالت گجرات از سال 2001 تا 2014 برگرفته شده است.
تاکید این مدل بر توسعه زیرساختها و سیاستهای با هدف جذب سرمایهگذاری در بخشهای مهم استراتژیک توسط سایر ایالتها تقلید شده است که منجر به رقابت برای سرمایهگذاری خارجی (فدرالیسم رقابتی) شده و به ظهور هند به عنوان سریعترین رشد اقتصادی بزرگ جهان (به رغم چالشها) کمک میکند.
عامل دوم؛ هندوتوا یا ایدئولوژی ملی گرای هندو BJP است. این عامل در چندین سیاست دولت مشهود است، از تصمیم برای لغو وضعیت خودمختار ویژه جامو و کشمیر در سال 2019، تا قانون اصلاح شهروندی که به سرعت تابعیت اقلیتهای مذهبی تحت آزار و اذیت از چندین کشور همسایه به ویژه مسلمانان را پیگیری نمیکند. جدیدترین نمونه از دستور کار هندوتوا در ژانویه سال جاری با تقدیس معبد رام در آیودیا در محل مسجدی بود که توسط هندوهای رادیکال و افراطی در سال 1992 ویران شد.
سومین عاملی که تسلط مودی بر قدرت را نشان میدهد، ترویج یک سیاست خارجی قاطع و منافع محور است. هند بارها نشان داده است که تحت دولت مودی یک بازیگر ژئوپلیتیکی موثرتر است. انتقام از حملات مسلحانه شبه نظامیان مستقر در پاکستان در سال 2019، ریاست این کشور در سال 2023 در اجلاس G20، برنامه فضایی موفق و همچنین استقرار نیروی دریاییِ ضد دزدی دریایی در اقیانوس هند همگی نشان از قاطعیت مودی و حزب وی در سیاست خارجی این کشور دارد.
عامل چهارم محبوبیت شخصی مودی است که هیچ سیاستمدار معاصر یا حزب هندی نتوانسته است از آن تقلید کند. یک نظرسنجی اخیر نشان داد که محبوبیت مودی 78 درصد است و او را به محبوبترین رهبر جهان تبدیل میکند که به صورت دموکراتیک انتخاب شده است. این نشان دهنده مهارتهای قوی مودی به عنوان یک خطیب و شخصیت او نزد مردم هند است.
جریانها و احزاب اپوزیسیون
با این حال، میتوان به حضور یک اپوزیسیون ضعیف و تقسیم شده نیز اشاره داشت که نتوانسته است با موفقیت دولت را در برخی از شکست سیاستهای کلیدی خود (مانند تصمیمات نادرست در زمان همه گیری کرونا در سال 2021 و همچنین سیاست پولی غلط وی در سال 2016 که موجب شد بیشتر مردم سرمایههای خود را از بانک ها خارج کنند) به چالش بکشد.
تلاشها برای ایجاد یک ائتلاف بزرگ اپوزیسیون با نام اختصاری INDIA (اتحاد ملی توسعه و فراگیر هند)، متشکل از بیش از 10 حزب سیاسی، در میان رشتهای از انحرافها و چالشها در حصول اجماع در مورد ترتیبات تقسیم کرسیها برای به دست آوردن قدرت تلاش کرده است.
حزب اپوزیسیون اصلی، کنگره ملی هند است، که رهبری هند پس از استعمار را برای بیش از دو سوم تاریخ این کشور بر عهده داشت، اما امروز در برخی از ایالتها حتی یک کرسی هم بدست نمیآورد.
حزب Aam Admi (حزب مرد عام) به عنوان سومین حزب مهم سیاسی ملی در سالهای اخیر ظاهر شده، اما اخیرا با دستگیری رهبر آن؛ آرویند کجریوال، به اتهام پولشویی تحت فشارهای سیاسی-داخلی بالایی قرار گرفته است.
تحول اخیر، نگرانیها در مورد عقب نشینی دموکراسی در هند را برجسته میکند. نشانههایی وجود دارد که دولت فعلی (مودی) با استفاده از اهرمهای کلیدی قدرت از جمله قوه قضائیه، رسانهها و سرویسهای امنیتی، با تعقیب سیاستمداران مخالف و جریانهای مدنی در حال ایجاد یک استبداد پنهانی است.
نهادهایی مانند اداره اجرا برای تحقیق علیه اعضای مخالف از جمله کجریوال، به کار شده است. که منجر به کوچک شدن فضای مدنی در میان جوی از خودسانسوری فزاینده در رسانهها، جامعه مدنی و دانشگاه است.
دستور کار هندوتوای، اعتبار سکولار هند را نیز تحت فشار قرار داده است و به دنبال از بین بردن شکاف بین دولت و مذهب و توانمند ساختن BJP برای تداوم تسلط بر قدرت و سیاست داخلی است.
احتمالا، در سومین دوره، دولت مودی این اختیار را خواهد داشت که دستور کار خود را برای تبدیل هند به «هندو راشترا» (ملت هندو) تقویت کند. این میتواند شامل سیاستهایی مانند اجرای یک قانون مدنی یکسان باشد که به دنبال اجرای مجموعهای از قوانین مربوط به ازدواج، طلاق و ارث در میان جوامع مذهبی و تمرکز قدرت از طریق تغییرات پیشنهادی در قانون اساسی و بازنگری در حوزههای انتخابیه پارلمانی است که باعث تشدید آن میشود که شکاف رو به رشد در شمال و جنوب کشوری برخاسته از نظام کاستی را افزایش میدهد.
ملاحظات ژئوپلیتیکی
در حالی که غرب نگرانی فزایندهای را در مورد مسیر دموکراسی هند ابراز کرده است، زمانی که هند در منشور رقابت ژئوپلیتیکی بین ایالات متحده و چین قرار میگیرد، دموکراسی ناقص هند بر دولت تک حزبی چین برتری بیشتری دارد.
این بدان معناست که تا زمانی که هند به عنوان سنگری در برابر ظهور چین تلقی شود، نگرانیها در مورد عقبنشینی دموکراسی، حداقل در سطح رسمی کماهمیت خواهد ماند. این موضوع در خلال اتهامات مربوط به همدستی هند در قتل و تلاش برای قتل یک تبعه سیک قومی کانادایی و آمریکایی در سال 2023 آشکار شد. پاسخ تا حد زیادی خاموش به این اتهامات نشان داد که تعمیق روابط با هند یک اولویت استراتژیک برای اکثر کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا است.
با این حال، این موضوعات همچنین یک خط گسل بالقوه در چشم اندازهای فرا آتلانتیک هند را برجسته میکند. در حال حاضر، ایالات متحده و اروپا به طور گسترده در تعامل با هند و همسو با این کشور هستند، اما اگر نگرانیها در مورد عقب نشینی دموکراتیک در هند افزایش یابد، میتوان یک واگرایی فزاینده را متصور شد.
این امر از آنجا ناشی میشود که اجماع قویتری در مورد تلقی چین به عنوان یک رقیب استراتژیک بلند مدت در ایالات متحده در مقایسه با اروپا وجود دارد، بنابراین درک هند به عنوان سنگری در برابر ظهور چین در واشنگتن قویتر از بروکسل است.
در نهایت این موضوع بدان معناست که ایالات متحده نسبت به کشورهای اروپایی، که در آنها ملاحظات حقوق بشر از لحاظ تاریخی در هدایت تصمیمات سیاست خارجی برجستهتر است، نگرانیهای مربوط به وضعیت سیاست هند را نادیده میگیرد و یا آن را کماهمیت جلوه میدهد و تمایل دارد چارچوب روابط خود با هند را برای سومین دوره متوالی نارندرا مودی متصور شود.