مردم استانبول، پایتخت اقتصادی و فرهنگی و آنکارا پایتخت سیاسی نشان دادند که برای بیرون راندن اردوغان ابزارهایی در دست دارند که اراده سیاسی خود را تحمیل کنند.
دکتر بهرام امیراحمدیان استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل در یادداشتی برای جماران درباره نتیجه انتخابات شهرداری ها در ترکیه و شکست حزب حاکم عدالت و توسعه نوشت:
اینکه برخی تحلیلگران بر این باور هستند که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و حزب عدالت و توسعه او دوباره عظمت گذشته را بدست خواهد آور نامحتمل به نظر می رسد. اقتصاد و خستگی مردم از دیدن یک چهره ثابت به عنوان رهبر یکی از دلایل قابل طرح در این موضوع است. رهبر هر قدر هم کاریزماتیک باشد می تواند خسته کننده باشد. فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر/ سخن نو آر که نو را حلاوتی است دیگر.
در پیرامون ما رهبرانی دائمی حضور دارند که همچون حکومتهای سلطنتی عمل می کنند؛ اگرچه نام جمهوری دارند. بشار اسد و ولادیمیر پوتین و اردوغان چهره های خسته کننده ای شده اند و با وجود رژیمهای سیاسی مختلف، رهبران عملکردی یکسان دارند. دائما حرف می زنند و مردم را خسته می کنند.
انتخابات ریاست جمهوری ترکیه توان بیرون راندن اردوغان را دارا بود ولی انصراف یک کاندیدای معین که از سوی حزب عدالت و توسعه تطمیع شده بود موجب ابقای اردوغان شد. اردوغان و حزبش سیاست محافظه کارانه ای دارند و می خواستند با نزدیکی به روسیه از غرب باج بگیرند، که نشد. در ماجرای داعش دوگانه عمل کردند، در ماجرای پناهندگان و استفاده از ابزار فشار و گسیل آنها به دروازه های اروپا ناموفق بودند که در نهایت موجب رویگردانی اتحادیه اروپا از آنها شد. ارودغان ناگزیر شد دوباره با ناتو مماشات کند. با عضویت سوئد (با آن همه تهدید به مخالفتها و درخواست استرداد رهبران اوپوزیسیون کرد به ترکیه) به ناچار موافقت کرد یعنی ناگزیر بود. ترکیه با اسرائیل روابط تجاری زیادی(البته از طریق بخش خصوصی و اتاق بازرگانی استانبول که عمده فعالان اقتصادی معتبر و شرکتهای بزرگ آنجا لانه کرده و از طریق سندیکا های قدرتمند اراده خود را به دولت تحمیل می کنند) دارد. اردوغان و حزبش از اوج تکاملی به سراشیبی افتاده اند و تنها تغییراتشان کوتاه کردن دست نظامیان و تبدیل نظام پارلمانی به ریاستی بود.
اکنون با عملکردهای اقتصاد نادرست آنها در سراشیبی هستند، تورم مردم را به ستوه آورده است. اگر در ترکیه انتخابات استصوابی نیست، ولی حزب حاکم چندان توجهی به تفکیک قوا ندارد. احزاب دیگر به سبب تغییر نظام پارلمانی به ریاستی کاری از پیش نمی برند. این فلسفه بن خلدون در همه زمینه ها کاربرد دارد. هر پدیده ای در چارچوب یک منحنی نرمال حرکت می کند. مگر اینکه با تغییرات بتوانند تا پیش از رسیدن به اوج منحنی، تغییرات در سیستم بدهند و از انتروپی منفی جلوگیری کنند.
برای تغییر در نظام سیاسی نمی توان تاریخ روز و ماه و سال ارائه داد ولی می توان دوره اوج و فرود را معین کرد. در کتاب آزادی انتخاب از فریدمن اقتصاددان برجسته و برنده جایزه نوبل، فروپاشی شوروی یک دهه پیش از آن پیش بینی شده بود. مردم استانبول، پایتخت اقتصادی و فرهنگی و آنکارا پایتخت سیاسی نشان دادند که برای بیرون راندن اردوغان ابزارهایی در دست دارند که اراده سیاسی خود را تحمیل کنند.