امکان خروج آوارگان فلسطینی از غزه به مصر، این کشور را با یک تهدید وجودی مواجه می کند. با دورتر شدن حل و فصل نهایی مناقشه فلسطین-اسرائیل و چشم انداز یک جنگ گسترده تر در خاورمیانه، قاهره مجبور شده نقش دیپلماتیک بسیار برجسته تری را نسبت به سالهای پیش ایفا کند.
به گزارش جماران، مصر مانند بسیاری از کشورهای عربی از آتش سوزی ناشی از حمله اکتبر گذشته حماس به جنوب سرزمین های اشغالی و متعاقب آن حمله اسرائیل به غزه حیرت زده شد. برای قاهره، جنگ نه تنها یک بحران انسانی گسترده را به ارمغان آورد، بلکه باعث نابودی بالقوه نظم منطقهای شد که مصر از زمان امضای توافقنامه کمپ دیوید با اسرائیل در سال 1978 از آن سود برده است.
موسسه عربی واشنگتن در مطلبی تحلیلی به بررسی ابعاد متفاوت تبعات جنگ غزه برای مصر پرداخته و می نویسد: امکان خروج آوارگان فلسطینی از غزه به مصر، این کشور را با یک تهدید وجودی مواجه می کند. با دورتر شدن حل و فصل نهایی مناقشه فلسطین-اسرائیل و چشم انداز یک جنگ گسترده تر در خاورمیانه، قاهره مجبور شده نقش دیپلماتیک بسیار برجسته تری را نسبت به سالهای پیش ایفا کند.
این میانجی گری همیشه به این سختی نبود. برای چندین دهه مصر تا حد زیادی به دلیل نقش رهبری این کشور در برقراری صلح اعراب و اسرائیل، خود را به عنوان یک وزنه سنگین دیپلماتیک در جهان عرب به نمایش گذاشته است. هربار پس از تنش های دوره ای بین حماس و اسرائیل، مصر با استفاده مکرر از ظرفیت خود برای برقراری آتش بس، مورد لطف ایالات متحده قرار گرفت. مصر همچنین اعتقاد رسمی به منطق حل و فصل سیاسی نهایی بین فلسطینی ها و اسرائیلی ها بر اساس راه حل دو کشوری را حفظ کرده که نشانه سیاست خاورمیانه ای آمریکا از زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون است.
برای مدت طولانی، این نقش سیاستمدار بزرگ در مناقشه اسرائیل و فلسطین نقطه قوت مثبت قاهره بوده و احترام بسیاری را برای این کشور در سطح منطقه و فرامنطقه به ارمغان آورده است. حمله 7 اکتبر و پاسخ ویرانگر اسرائیل همه چیز را برای قاهره تغییر داد.
انتقال اجباری فلسطینیان: نگرانی فوری با سابقه طولانی
از زمان آغاز حمله اسرائیل به غزه، مصر با یک بحران روبه رو شده که پیامدهای سیاسی منطقه ای و البته پیامدهای امنیتی برای ثبات در خود این کشور داشته است.
پیشنهادات اولیه مقامات برجسته سابق اسرائیل مبنی بر اینکه باید به فلسطینیان اجازه داده شود تا به طور موقت از مرز مصر عبور کنند، در ذهن مصری ها مقدمه ای برای اجرایی شدن یکی از شوم ترین اهداف اسرائیل است. مصری ها ، مانند خود فلسطینی ها، حافظه تاریخی طولانی در این زمینه دارد. هر دو نگرانند که جابجایی تعداد زیادی از مردم غزه، هر چند موقتی باشد، دائمی شود. این سناریو خاطره تلخ تکرار دیگری از نکبت 1948 را که بین 750000 تا یک میلیون فلسطینی را در طول جنگ از خانه های خود راند و به ایجاد اسرائیل منتهی شد، زنده می کند.
این نگرانی در قاهره بسیار واقعی و جدی است. دیدگاه های طرفدار اخراج فلسطینی ها در داخل اسرائیل چیز جدیدی نیست، اما به نظر می رسد در حال افزایش است. دو نفر از اعضای کابینه جناح راست افراطی اسرائیل ، هر دو ایده اخراج فلسطینی ها از غزه را تایید کرده اند. در 18 اکتبر، عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر در یک سخنرانی که به شدت هرگونه طرح اسرائیل برای اخراج مردم غزه به مصر را محکوم کرد، به چنین دیدگاههایی پاسخ داد. او، شاید با توجیه، استدلال کرد که انتقال اجباری جمعیت به امکان تشکیل کشور فلسطین پایان میدهد و تنها در تبدیل سینا به مرکزی برای ستیزهجویی ضد اسرائیل موفق میشود که پیامدهای جدی برای امنیت مصر خواهد داشت.
مصر احتمالاً می ترسد که شبه نظامیان حماس با غیرنظامیانی که به سینا رانده شده اند به داخل مصر نفوذ و پایگاه جدیدی در آنجا برای حمله به اسرائیل ایجاد کنند. اتفاقی که می تواند حداقل دو تهدید وحشتناک برای مصر ایجاد کند؛ اسرائیل می تواند به حماس در داخل خاک مصر حمله کند و در نتیجه معاهده صلح اسرائیل و مصر را به خطر بیندازد. حماس، شاخه ای از اخوان المسلمین، می تواند از سینا به عنوان سکویی برای به چالش کشیدن رژیم مصر استفاده کند، رژیمی که از زمان کودتای نظامی السیسی در سال 2013، بیرحمانه اخوان را سرکوب کرده است.
اندکی پس از سخنرانی رئیس جمهور، یک پژوهش وزارت اطلاعات اسرائیل در مورد انتقال جمعیت از غزه به صحرای سینا به یک وب سایت خبری اسرائیل درز کرد. این طرح پیشنهاد می کرد آوارگان را قبل از ساخت دائمی شهرهای جدید برای اسکان آنها به شهرهای چادری در سینا منتقل کنند و یک "منطقه امنیتی" در امتداد مرز غزه و مصر برای جلوگیری از بازگشت فلسطینیان ایجاد کند.
این طرح حداقل در این مرحله منعکس کننده سیاست رسمی اسرائیل نیست. اما کنفرانسی که توسط شهرک نشینان اسرائیلی در اواخر ژانویه برگزار شد و در آن شرکت کنندگان خواستار اسکان مجدد غزه شدند، یکی دیگر از نشانه های این است که پاکسازی قومی غزه ممکن است با شتاب بیشتری از سوی اسرائیلی ها پیگیری شود.
اسرائیل در گذشته بارها ایده کوچ دادن مردم غزه به سینا را مطرح کرده است. در دهه 2000، مصر با قاطعیت طرح اسرائیل برای اسکان مجدد مردم غزه در شمال سینا در ازای کاهش بدهی، کمک های جدید و غیره را رد کرد. حسنی مبارک رئیس جمهور سابق مصر نیز بارها مدعی شد که دیگر پیشنهادهای تل آویو از این قبیل را رد کرده است.
دولت تندرو نخست وزیر بنیامین نتانیاهو نیز از طریق مشخص کردن اهداف مبهم نگران کننده برای آینده غزه، سوء ظن مصر را در مورد اهداف جنگی اسرائیل برانگیخته است. در حالی که نتانیاهو که "پیروزی کامل" بر حماس را به عنوان هدف نهایی مورد نظر خود مطرح می کند، جزئیات کمی در مورد چگونگی دستیابی به آن یا شکل ظاهری آن ارائه کرده است. نحوه اداره غزه پس از جنگ نیز یک نقطه مبهم و بی پاسخ باقی مانده است. نتانیاهو پیشنهاد دولت بایدن برای اجازه دادن به تشکیلات خودگردان فلسطین را رد کرده و قول داده که کنترل امنیتی اسرائیل بر غزه را در آینده قابل پیشبینی حفظ کند.
طرح اسرائیل ظاهرا شامل کنترل اسرائیل بر کریدور رفح است، یک منطقه حائل در امتداد مرز جنوبی غزه که در حال حاضر در هر طرف خط به ترتیب توسط مصر و حماس اداره می شود. سخنگوی دولت مصر هشدار داده است که تسلط اسرائیل بر کریدور میتواند نقض توافقنامهها و پروتکلهای امنیتی امضا شده بین اسرائیل و مصر باشد. مقامات مصری معتقدند که عملیات اسرائیل برای بازپس گیری این منطقه می تواند منجر به فرار گسترده مردم غزه به صحرای سینا شود.
معنای ویرانی غزه برای مصر چیست؟
مقیاس ویرانی در غزه این دیدگاه را تقویت کرده که اسرائیل قصد دارد این منطقه را غیرقابل سکونت و فلسطینی ها را مجبور به خروج کند.
اعداد و ارقام خود گویای این موضوع هستند: برآوردهای بانک جهانی گزارش شده در وال استریت ژورنال ثبت کرده که تا 12 دسامبر، جنگ به 77 درصد از امکانات بهداشتی، 72 درصد از خدمات شهری مانند پارک ها، دادگاه ها و کتابخانه ها آسیب رسانده یا آنها را کاملا تخریب کرده است. 68 درصد از زیرساخت های مخابراتی، 76 درصد از اماکن تجاری، 20 درصد از زمین های کشاورزی، 70 درصد از خانه ها و نیمی از ساختمان های غزه و به طور کلی حدود 85 درصد از جمیعت دو میلیون و دویست هزار نفری غزه آواره شده اند. اسرائیل همچنین کمپین "تخریب های کنترل شده" در مناطق مرزی غزه را ظاهراً برای ایجاد یک منطقه حائل برای جداسازی کامل اسرائیل از غزه دنبال می کند،.
تقریباً همه این بمباران ها و تخریب ها عمدی است. تحقیقات مجله خبری آنلاین اسرائیل +972 نشان داد که هدفگیری نیروهای نظامی اسرائیل (IDF) که توسط یک برنامه هوش مصنوعی موسوم به Habsora مشخص شده ، از مجوز گستردهای برای بمباران اهداف غیرنظامی برخوردار است. همین حملات سهم زیادی در ویرانی و مرگ فلسطینی ها داشته است. اسرائیل اهداف «مشروع» را شامل بخشهای وسیعی از زیرساختهای غیرنظامی، بلوکهای آپارتمانی، خانههای شخصی و غیره تعریف کرده است.
این اقدامات مخرب هشداری است که ممکن است بدتر از این اتفاق بیفتد و آنهم نه فقط در غزه. هم قاهره و هم اردن خود را برای هجوم بالقوه پناهندگان آماده میکنند.
نگرانی های سیاسی داخلی مصر
هیاهو و وحشت در غزه پیامدهای داخلی برای قاهره نیز دارد. السیسی اوضاع سیاسی داخلی را با دقت مدیریت کرده و آگاه است که عدم اجازه دادن به ابراز خشم مردمی در مورد تخریب غزه توسط اسرائیل میتواند نارضایتی ها را دوباره متوجه رژیم خود او کند. در قاهره دولت به سازماندهی تعدادی از اعتراضات طرفدار فلسطین کمک کرد، اقدامی که منتقدان می گویند تلاشی برای انحراف هدایت خشم مردمی در مورد غزه به سمت حمایت از رژیم و شخص السیسی در پیش از انتخابات ریاست جمهوری دسامبر گذشته بود.
با این حال، دولت مصر میداند که اعتراض گسترده به جنگ در غزه میتواند به سرعت به خشم گستردهای در مورد سرکوب مخالفان توسط السیسی، مدیریت ضعیف اقتصادی، و دیگر دلایل نارضایتی از دولت تبدیل شود. پاییز گذشته، ده ها معترض در تظاهرات طرفدار غزه پس از سردادن شعار علیه السیسی دستگیر شدند.
تقلا برای یک راه حل
مصر خود را مجبور به مقابله با این تحولات نگرانکننده با ارائه طرح صلحی کرده که امیدوار است به عنوان مبنایی برای آتشبس دائمی و شاید مذاکرات برای حل و فصل طولانیمدت مناقشه اسرائیل و فلسطین باشد.
این طرح که به طور مشترک توسط مصر و قطر تهیه شده بود، در روز کریسمس به ایالات متحده، اسرائیل و حماس ارائه شد. این طرح اولیه شامل توقف در جنگ برای آزادسازی مرحلهای از گروگانهای ( اسرای) باقیمانده توسط حماس (تقریباً 130 نفر) و همچنین تعداد نامشخصی از اسرای فلسطینی است که توسط اسرائیل نگهداری میشوند (مقامات فلسطینی میگویند که اسرائیل حدود 8000 اسیر فلسطینی را به اتهامات امنیتی در اختیار دارد). در طول آتشبس مرحلهای و آزادی زندانیان، مصر مذاکراتی را برای متحد کردن جناحهای سیاسی فلسطین، با چشماندازی برای انتصاب یک «دولت متخصصان» که میتواند قبل از انتخابات برای تشکیل دولت جدید فلسطین بر غزه و کرانه باختری حکومت کند، انجام خواهد داد.
حماس مایل نیست در ازای چیزی کمتر از آتش بس دائمی همه گروگان ها ( اسرای) در اختیار خود را رها کند. علاوه بر این، نمیخواهد قدرت سیاسی خود را به طور بالقوه از طریق اتحاد با تشکیلات خودگردان فلسطین یا با انتخابات کاهش دهد. (حماس ممکن است نگرانی زیادی در مورد امتیاز دوم نداشته باشد؛ نظرسنجی ها نشان می دهد که محبوبیت این گروه پس از حمله 7 اکتبر افزایش یافته است.) در انسوی میدان نتانیاهو نیز به نوبه خود از برقراری آتش بس از هر نوع یا در واقع پایان دادن به جنگ متنفر است.
با وجود طرح های قابل توجه بر روی میز مصر و دیگر کشورهای کلیدی عربی درگیر در این پروسه، هر روز ناامیدتر از دیروز می شوند. پیشنهاد مشترکی که در اواخر ژانویه به رهبری مصر و عربستان سعودی به ایالات متحده و اسرائیل ارائه شد، فراتر از نسخه مشترک مصر-قطر در دسامبر بود. شالوده اصلی ان پیشنهاد، قرار گرفتن در مسیر غیرقابل بازگشت به سوی تشکیل کشور فلسطین در ازای به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عربستان بود. این طرح نیز با رد اولیه اسرائیل مواجه شده، اگرچه هنوز نهایی نشده است.
سناریو بعدی چیست؟
جنگ در غزه روابط مصر و اسرائیل را به شدت متشنج کرده است. مصر از اینکه اسرائیل تلاشهای قاهره را برای رسیدگی به نگرانیهایش در مورد جنگ، بهویژه انتقال اجباری احتمالی فلسطینیها، رد کرده ناراحت است. در نتیجه، السیسی در چند هفته گذشته بارها تماس تلفنی با نتانیاهو را رد کرده که بر تنش بین این دو نفر افزوده است. آنچه احتمالاً اوضاع را بدتر خواهد کرد، حمله مورد انتظار اسرائیل به رفح و این احتمال است که این حمله تعداد زیادی از فلسطینی ها را از مرز به سینا عبور داده و مصر را با یک واقعیت غیرقابل انکار که ساماندهی آنها است روبه رو کند. در حالی که مصر و اسرائیل احتمالاً «صلح سرد» کنونی را حفظ میکنند، شکست در تداوم این وضعیت هنوز ممکن است. در حال حاضر، قاهره دیپلماسی فشرده را تنها راهحل معقول میداند.