اگر دونالد ترامپ پیروز شود و جمهوری خواهان کنترل مجلس نمایندگان را حفظ کنند، اوکراین با آینده بسیار دشوارتری روبرو خواهد شد و بار امنیت اوکراین حتی بیشتر بر دوش خود و دوستانش در اروپا و آسیا خواهد بود.
به گزارش جماران؛ زمانی که نیروهای روسی به سرعت کریمه و بسیاری از مناطق شرقی دونباس را تصرف کردند، پوتین، اوکراین، اروپا و آمریکا را متفرق میدید.
رییس جمهوری روسیه؛ ولادیمیر پوتین، آشکارا محاسبه کرد که جنگ او چیزی شبیه تهاجم قبلی به اوکراین در سال 2014 است. به ویژه زمانی که ژنرال هایش قول داده بودند، ارتش روسیه بسیار قوی است و هر مقاومتی از سوی اوکراین را در هم میشکند، اطمینان او برای الحاق اوکراین به یقین بدل شد و کار تا جایی پیش رفت که پوتین با صراحت در سخنرانی خود درست در فردای حمله به اوکراین، مدعی شد کشوری با نام اوکراین وجود نداشته است. این خود گواه تمایل روسیه به الحاق کامل اوکراین به کنفدراسیون روسیه بود.
آنچه اوکراین و حامیان آن در پی تهاجم روسیه در فوریه 2022 انجام دادند، کار سختی بود. روسیه، یک قدرت مجهز به سلاح هستهای با سه و نیم برابر جمعیت اوکراین، ده برابر تولید ناخالص داخلی، و نیروی نظامی با چندین برابر پرسنل و تجهیزات، با چیزی نزدیک به تساوی مبارزه کرده است و درست همانند دو سالی که گذشت، حدود 80 درصد از خاک خود را در مقابل تهاجم روسیه، حفظ کرده است.
اما تاریخ به شکل دیگری رقم میخورد، همه این فرضیات، غلط محاسبه شد. با این حال واقعیتهای برتری روسیه در قیاس با اوکراین بر هیچ کس پوشیده نیست. پر واضح است که اوکراین با جمعیت کمتر و اقتصاد ضعیفتر، بدون کمک و پیشتیبانی لجستیکی اروپا و ایالات متحده نمیتوانست و امروز نیز نمیتواند در مقابل روسیه، دوام آورد.
ضد حمله متقابل مورد انتظار اوکراین، که برای آزادسازی قلمرو و ارائه یک پیروزی در میدان جنگ یا حداقل شتابی که زمینه را برای دیپلماسی امیدوارکننده فراهم کند، طراحی شد، اما آن گونه که مورد نظر بود، حاصل نشد.
علاوه بر این، روسیه یاد گرفته است با تحریمهای اقتصادی غرب زندگی کند و تا حد زیادی مسیر صادرات انرژی خود به چین و هند را تغییر داده است.
همچنین، این کشور پایگاه صنعتی دفاعی خود را گسترش داده است و مطابق گزارشهای منتشر شده، اکنون از نظر مقدار توپخانه و مهماتی که میتواند به میدان جنگ تحویل دهد، برتری قابل توجهی نسبت به اوکراین دارد.
روسیه نشانههای کمی از خستگی را نشان میدهد. علیرغم تلفات انسانی بالای جنگ، که تخمین زده میشود بیش از 300 هزار سرباز روسی کشته یا زخمی شدند، کنترل پوتین بر رسانهها و روایت عمومی به کرملین این امکان را داده که مخالفتها را به حداقل برساند و بسیاری از روسها را متقاعد کند که کشورشان قربانی پیشروی غرب با بهانه گسترش ناتو است.
در همین حال، اوکراین نشانههایی از تقسیم سیاسی را نشان داده است. اخیرا ولادیمیر زلنسکی؛ رییس جمهوری اوکراین، یک ژنرال ارشد خود را برکنار کرد. اما مهمتر از آن، سرنوشت اوکراین در دستان سیاستمداران آمریکایی است.
اخیرا جمهوری خواهان در کنگره آمریکا بسته کمک نظامی 60 میلیارد دلاری به اوکراین را رد کردند. امروز مخالفان جمهوریخواه دولت بایدن، آمیزهای از انزواگرایی نوظهور، همدردی با اقتدارگرایی پوتین، و تمایل حزبی به عدم دستیابی به پیروزی سیاسی جو بایدن قبل از انتخابات ریاستجمهوری در نوامبر را منعکس میکنند.
با این حال، در شرایط فعلی این سؤال مطرح است که چگونه اوکراین و دوستانش در اروپا میتوانند حداقل بخشی از خلا ایجاد شده توسط ایالات متحدهای را پر کنند که دیگر آماده ارائه سطوح قابل توجهی از حمایتهای پیشین نیست.
اتحادیه اروپا اخیرا موافقت کرد که در قالب چندین بسته حمایتی، بیش از 50 میلیارد دلار کمک اقتصادی جدید به اوکراین ارائه دهد. این کمک همراه با سایر متحدین (مانند کره جنوبی و احتمالا ژاپن)، یک طرح هماهنگ برای تهیه تسلیحات و مهمات مورد نیاز اوکراین است تا بتواند بهتر از خود دفاع و از تحقق اهداف نظامی روسیه که پیامدهای آن برای اروپا و برخی از کشورهای شرق آسیا، گران است، جلوگیری نماید.
همچنین، انتخابات ریاست جمهوری و کنگره آمریکا در نوامبر راه دشواری را برای تعیین وضعیت اوکراین برای سال 2025 و پس از آن، پیشِ رویِ این کشور قرار داده است. اگر بایدن دوباره انتخاب شود و سنای آمریکا به کنترل جمهوری خواهان بازگردد (همانطور که بسیاری انتظار دارند)، اما دموکراتها مجلس نمایندگان را در اختیار بگیرند، آنگاه زمینه برای تجدید کمکهای اقتصادی و نظامی ایالات متحده و تقویت رابطه میان آمریکا و اوکراین (در قالب ناتو) فراهم خواهد شد.
این سناریو باعث میشود پوتین از این دیدگاه که زمان به نفع اوست، منصرف شود و به نوبه خود احتمال ظهور دیپلماسی افزایش خواهد یافت.
با این حال، اگر دونالد ترامپ پیروز شود و جمهوری خواهان کنترل مجلس نمایندگان را حفظ کنند، اوکراین با آینده بسیار دشوارتری روبرو خواهد شد و بار امنیت اوکراین حتی بیشتر بر دوش خود و دوستانش در اروپا و آسیا خواهد بود. اگر آنها (اروپا) ثابت کنند که مایل و قادر به پر کردن بیشتر شکاف ناشی از عقب نشینی ایالات متحده هستند، میتوان یک بن بست طولانی مدت در میدان نبرد و به دنبال آن دیپلماسی سازنده را متصور شد. در غیر این صورت، پوتین احتمالا بر مزیت خود در میدان نبرد فشار میآورد و تنها برای تحمیل نتیجهای که از ابتدا به دنبال آن بوده، به میز مذاکره میآید.
در نهایت، تفاوت بین این دو آینده فاحش است. خطرات برای اوکراین و اروپا بسیار زیاد است. رییس جمهوری چین؛ شی جین پینگ، با طرحهای خاص خود در مورد تایوان، با علاقه شدید به این موضوع نگاه میکند.