نه ایران و نه آمریکا خواهان جنگ نیستند. دولت بایدن انتخاباتی در پیش دارد که در آن نیازی به یک ماجراجویی پرهزینه خارجی دیگر، مشکل بر سر سیاست اسرائیل یا افزایش قیمت نفت ندارد.
به گزارش جماران، شبکه آمریکایی سی ان ان در گزارشی به تحلیل حمله شامگاه گذشته ایالات متحده به اهدافی در عراق و سوریه به تلافی کشته و زخمی شدن سربازان آمریکایی در پایگاهی در مرز سوریه و اردن پرداخته و می نویسد: قرار بود ویرانگر به نظر برسد و البته شاید هم برای شبه نظامیان طرفدار ایران در سوریه و عراق چنین به نظر رسیده باشد اما حملات هوایی جمعه شب علیه بیش از 80 هدف در داخل عراق و سوریه پاسخی نسبتاً محدود به بدترین تلفات جان نظامی آمریکا در منطقه در نزدیک به سه سال گذشته بود. همه تلاش ها مبتنی بر این بود که حملات جمعه شب بلند و پرهیاهو به نظر برسد اما بعید است که انعکاس صدای آن چندان دوامی داشته باشد.
فرماندهی مرکزی ایالات متحده می گوید که این کشور بمب افکن های سنگین - B-1B Lancer - را برای هدف قرار دادن 85 هدف در هفت مکان مستقر کرده است. پیش بینی می شد که با طلوع خورشید مشخص شود که آسیب های وارده در نتیجه این ضربات سنگین بوده اما حمله ای که صورت گرفت بسیار کمتر و کوچک تر از ضربه ای بود که پنتاگون می توانست به طرف مقابل وارد کند. ممکن است ضربه های بیشتری هم در راه باشد همانطور که لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده با آغاز به کار خواندن این عملیات تلاش کرد آن را اینگونه جلوه دهد. پاسخ ایالات متحده تنها 30 دقیقه طول کشید، حمله ای از نظر زمانی کوتاه و شاید هم تند و تیز اما شوکه کننده نبود. این یک انتخاب روشن و حساب شده بود.
دولت بایدن با یک کار تقریباً غیرممکن روبرو بود: ضربه را به گونه ای به حریف وارد کنید که هم او بداند در این مسیر جدی هستید و هم شما مطمئن باشید که حریف می تواند این ضربه را هضم کرده و در پاسخ ضربه محکم تری نزند. ایالات متحده به مدت پنج روز پیش از این حملات دائما درباره انجام آن اطلاع رسانی کرده و حتی مقامات ارشد ایالات متحده در مورد ماهیت، شدت و حتی اهداف این حملات توضیحاتی داده بودند.
این هشدار احتمالاً برای کاهش خطر سوء تفاهم طراحی شده بود و البته شاید به شبه نظامیان مستقر در این اهداف هم سرنخ هایی برای تغییر مکان خود به منظور کاهش تلفات جانی داد. همزمان شاید منطق دیگری هم پشت این اقدام ایالات متحده بود، ضربه را به گونه ای برنامه ریزی و اجرایی کنند که این حملات منفک از اقدام های نظامی اسرائیل باشد و زنجیره جدیدی از خشونت را در منطقه پرتنش فعلی آغاز نکند. همه این ملاحظه ها و محدودیت ها، گزینه های بیشمار بایدن برای عکس العمل نظامی نشان دادن را کم و کمتر کردند.
زمانی که دونالد ترامپ در سال 2020، بلندپایه ترین شخصیت نظامی ایران، فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی را ترور کرد، منطقه از لبه پرتگاه آشوب فاصله داشت اما در سال 2024 همان منطقه در حال تجربه بیشترین و بالاترین میزان تنش قرار دارد. اشتباهات یا حتی موفقیت های پیش بینی نشده می تواند منجر به مارپیچ تنش و درگیری اجتناب ناپذیر و گسترده شود.
تقریباً شگفتانگیز است که چهار ماه پس از حمله گروه مبارز فلسطینی حماس به اسرائیل و حمله مداوم به غزه ، درگیری گستردهتر در خاورمیانه آغاز نشده است. از روز جمعه، علیرغم تداوم تشدید آهسته تنش بین ایالات متحده و متحدانش و بسیاری از نیروهای نیابتی ایران، یک جنگ گسترده تر هنوز بعید است.
جنگ معمولاً در موارد نادری رخ می دهد که هر دو طرف آن را بخواهند، یا در موارد رایج تر که طرفین تشخیص می دهند که درگیری آشکار اجتناب ناپذیر است، یا گاهی اوقات زمانی که فضای دیپلماتیک بین آنها کاملا از بین رفته و یا شاید هم ناگهانی و در نتیجه قرار گرفتن دو طرف در یک مارپیچ تنش که ناگهان به جنگ تبدیل می شود.
نه ایران و نه آمریکا خواهان جنگ نیستند. دولت بایدن انتخاباتی در پیش دارد که در آن نیازی به یک ماجراجویی پرهزینه خارجی دیگر، مشکل بر سر سیاست اسرائیل یا افزایش قیمت نفت ندارد.
سی ان ان در ادامه این گزارش ادعا می کند که ایران هم تمایلی به جنگ ندارد چرا که اوضاع اقتصادی این کشور متزلزل است، ناآرامی های داخلی در این کشور هنوز به تاریخ دور نپیوسته و ایران اهداف وسیع تری نظیر گسترش و تعمیق دامنه نفوذ منطقه ای خود، استفاده از رابطه فنی و نظامی خود با روسیه و به ادعای این رسانه توسعه برنامه هسته ای برای رسیدن به سلاح هسته ای دارد. ( تهران همواره هرگونه تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای را رد کرده است.)
شاید به خاطر همین ملاحظه ها است که هم تهران و هم واشنگتن از اینکه مجبور به رویارویی مستقیم نیستند، خوشحال هم هستند. از 7 اکتبر، ایران سرعت غنی سازی اورانیوم خود را افزایش داده و این نگرانی را تقویت کرده که در حال نزدیک شدن به توانایی لازم برای تولید فوری بمب هسته ای است، البته ایرانی ها اصرار دارند که به دنبال این بمب نیستند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی می گوید که سرعت غنیسازی اورانیوم ایران ممکن است در هفتههای اخیر کند شده باشد، اما چشمانداز گسترش سلاحهای هستهای دوباره نزدیکتر شده است. این خبر می تواند برای واشنگتن خوشحال کننده باشد تا بتواند این بحران را فعلا قابل پیشروی ندانسته و از روی میز کار کنار بگذارد. همزمان ایران هم می تواند بر روی رفع مشکلات داخلی و پرهیز از درگیری های گسترده تر تمرکز کند.
احتمالاً انتقاداتی از دولت بایدن به دلیل استفاده نکردن از همان رویکرد صریح و قهرآمیز ترامپ در سال 2020 وجود خواهد داشت. ایالات متحده می تواند صدمات زیادی را در هر کجا که بخواهد و در هر زمان وارد کند اما تصمیم بایدن تا کنون برای عدم فرستادن بسیاری از آمریکاییهای دیگر به کام مرگ در یک درگیری گستردهتر آنهم با عنوان انتقام گرفتن از کشته شدن سه نظامی آمریکایی در اردن را نمی توان نشانه ضعف دانست. آنچه بایدن انجام داد به رسمیت شناختن این موضوع است که قدرت با استفاده سنجیده از آن تعریف میشود. منتقدان او بهتر است به خاطر داشته باشند که ترور ژنرال قاسم سلیمانی توسط ترامپ مانع از رسیدن ما به این نقطه نشد.