حمله هواپیمای بدون سرنشین روز یکشنبه آخرین قسمت از جنگ اعلام نشده بین ایالات متحده و شبهنظامیان شیعه عراقی وابسته به ایران بود که بیش از پنج سال است در سراسر منطقه در حال وقوع است.
به گزارش جماران، الجزیره در تحلیلی به بررسی پاسخ به این پرسش پرداخته که آیا پس از حمله به مقر نیروهای آمریکایی در مرز سوریه با اردن و کشته شدن سه نظامی آمریکایی باید منتظر جنگ جدیدی در منطقه غرب آسیا بود؟
روز یکشنبه، 28 ژانویه، مقاومت اسلامی در عراق که شامل شبه نظامیان کتائب حزب الله و حرکت النجبا و غیره است، مسئولیت حمله پهپادی را بر عهده گرفت که در آن سه نظامی آمریکایی کشته و 34 نفر دیگر زخمی شدند.
در پوشش رسانهای این حمله، مکرراً ذکر شد که این شبهنظامیان از اکتبر 2023 ، 165 حمله به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه انجام دادند. واقعیت این است که این تاریخ و این رقم هم گمراه کننده و هم خلاف واقعیت در میدان است. این درگیری خیلی زودتر از اکتبر گذشته آغاز شد و بنابراین تعداد کل حملاتی که ایالات متحده از سوی این شبه نظامیان با آن روبرو شده است در واقع بسیار بیشتر است.
در واقع، حمله هواپیمای بدون سرنشین روز یکشنبه آخرین قسمت از جنگ اعلام نشده بین ایالات متحده و شبهنظامیان شیعه عراقی وابسته به ایران بود که بیش از پنج سال است در سراسر منطقه در حال وقوع است.
بیش از شش سال پیش، در اکتبر 2017، در مقالهای که در الجزیره منتشر شد، گفته شد که تصمیم جنجالی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای خروج از برنامه جامع اقدام مشترک یا «توافق هستهای ایران» موسوم به برجام منجر به افزایش این حملات خواهد شد.
حملات بلافاصله پس از خروج دونالد ترامپ از برجام آغاز شد و عملا به یک الگوی درگیری مدیریت شده در این سالها تبدیل شد. برتری سیستم های دفاعی ایالات متحده، همراه با زرادخانه پیشرفته هواپیماهای بدون سرنشین آن، به این معنی است که این قبیل زد و خوردهای تلفات آنچنانی برای طرف آمریکایی ندارد. اکثر پرتابه های شلیک شده توسط شبه نظامیان، اعم از موشک و پهپاد، به راحتی توسط نیروهای آمریکایی رهگیری و منهدم شدند. واضح بود که هدف این حملات آزار و اذیت نیروهای آمریکایی بود، نه ایجاد تلفات زیاد. در واقع، این شبهنظامیان به احتمال زیاد فکر نمیکردند که سلاحهایشان هرگز بتواند از دفاع ضدهوایی آمریکا فرار کند و باعث تلفات آمریکایی شود.
با این حال، در دسامبر 2019، حمله کتائب حزبالله به تأسیسات نظامی در عراق منجر به کشته شدن یک شهروند آمریکایی شد که به عنوان مترجم برای ارتش آمریکا کار میکرد.
دونالد ترامپ در ژانویه 2020 با ترور ابومهدی المهندس و همچنین سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران این نگرانی را ایجاد کرد که جنگ جهانی سوم در شرف وقوع است.
اکنون سه نظامی امریکایی جان خود را از دست داده اند و با توجه به تشدید درگیریهای غیرمستقیم بین ایران و آمریکا در منطقه، بار دیگر این نگرانی وجود دارد که ایالات متحده ممکن است به حمله به نیروهایش در اردن پاسخ دهد و این پاسخ این درگیری میان دو طرف را که اتفاقا طولانی مدت هم هست از کنترل خارج کند.
مطمئنا، جو بایدن ترامپ نیست و انتظار میرود که او نسبت به سلف خود محتاطتر باشد. اما سال 2024 سال انتخابات است و دولت بایدن با فشارهای داخلی شدیدی مواجه است. مهم نیست که بایدن چه تصمیمی بگیرد چرا که هر تصمیمی برای راضی کردن جمهوری خواهانی که از قبل خواستار هدف قرار گرفتن مستقیم ایران و حتی بمباران تهران هستند، کافی نخواهد بود.
ترامپ که احتمالاً در ماه نوامبر با بایدن رقابت خواهد کرد، حمله مرگبار پهپاد روز یکشنبه در اردن را عامل «ضعف و تسلیم شدن» بایدن دانست.
او روز یکشنبه در پستی در شبکه های اجتماعی نوشت: «اگر من رئیس جمهور بودم، این حمله هرگز اتفاق نمی افتاد. درست همانطور که حمله حماس مورد حمایت ایران به اسرائیل هرگز اتفاق نمی افتاد، جنگ در اوکراین هرگز اتفاق نمی افتاد و ما در حال حاضر شاهد صلح در سراسر جهان بودیم. در عوض، ما در آستانه جنگ جهانی سوم هستیم.»
در چنین شرایطی، جو بایدن ممکن است در مواجهه با چنین فضای تحریک آمیزی احساس کند که باید برای اینکه در آستانه انتخابات ضعیف به نظر نرسد، اقدام جدی انجام دهد.
ایران، به نوبه خود در روزهایی که محور مقاومت در حال افزایش نفوذ در منطقه است به هیچ وجه تمایل ندارد وارد درگیری مستقیم و فراگیر با امریکا شود. در واقع، حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل و در نتیجه حمله اسرائیل به غزه، اتحاد ضد آمریکایی تحت رهبری ایران بین حماس در غزه، حزبالله لبنان، حوثیها در یمن، و حرکات و حزبالله در عراق را احیا و تقویت کرد.
علاوه بر این، حوثیها نشان دادند که میتوانند کشتیرانی دریای سرخ و در نتیجه تجارت بینالمللی را بدون عواقب زیادی برای خود مختل کنند و بر قدرت و نفوذ ایران در صحنه جهانی اضافه کنند.
شبهنظامیان عراقی، درست مانند حوثیها، احتمالاً از این واقعیت لذت میبرند که توانستند با کشتن نظامیان آمریکایی در اردن، واشنگتن را تحقیر کنند و امیدوارند که موفقیت غیرمنتظره آنها موقعیت آنها را در معادله ها بالا ببرد.
با این حال، به نظر می رسد ایران ارزیابی بسیار متفاوتی از وضعیت دارد. جمهوری اسلامی مدتهاست که نیروهای نیابتی خود را از انجام اقداماتی که میتواند درگیری نیابتی با شدت کم و با تلفات کم مدیریت شده را به یک جنگ مستقیم پرهزینه و پرهزینه علیه ایالات متحده تبدیل کند، منصرف کرده است. به عنوان مثال، حزب الله لبنان را تشویق به وارد شدن به درگیری شدید با اسرائیل در بحبوحه جنگ در غزه نکرده است. بنابراین، دلیلی وجود دارد که فرض کنیم ایران واقعاً از "موفقیت" حمله به پایگاه در اردن راضی نیست و امیدوار است از هرگونه تشدید بیشتر تنش جلوگیری کند.
امروز، در خاورمیانه، خطر بسیار واقعی تشدید جنگ نیابتی بین ایران و ایالات متحده وجود دارد که میتواند برای منطقهای که در حال حاضر درگیر درگیریهای متعدد است، بسیار پرهزینه باشد. با این حال، این تهدید تشدید تنش از جانب ایران یا نیروهای نیابتی آن که سال هاست با موفقیت اندکی به اهداف ایالات متحده حمله می کنند، نیست. بلکه تهدید واقعی تشدید تنش از سوی آمریکا خواهد بود اگر به این حمله پهپادی صورت گرفته به نیروهایش در مرز سوریه و اردن واکنش غیرواقع بینانه نشان داده و کل منطقه را به آتش بکشد.