مسئولان امنیتی می گویند که اوضاع در کرانه باختری «در آستانه انفجار است».
به گزارش جماران، روزنامه هآرتس نوشت که ارتش رژیم اسرائیل یگان رزمی «دوفدوفان» را از بیم افزایش تنش ها در کرانه باختری از غزه خارج کرد و به کرانه باختری منتقل کرد.
این در حالی است که مسئولان امنیتی می گویند که اوضاع در کرانه باختری «در آستانه انفجار است».
این در حالی است که مناطق مختلف کرانه باختری از هفتم اکتبر تا کنون هر روز شاهد درگیری فلسطینی ها با نیروهای اشغالگر بوده است و تا کنون صدها فلسطینی در این منطقه به شهادت رسیدند و هزاران فلسطینی دیگر نیز بازداشت شده اند.
همچنین مبارزان فلسطینی عملیات مختلفی را در سرزمین های اشغالی علیه اشغالگران اسرائیلی انجام داده اند که آخرین آنها امروز در شمال تل آویو انجام شد.
در این عملیات ضدصهیونیستی در شمال تل آویو یک زن شهرکنشین کشته شد و 19 نفر دیگر زخمی شدند که حال 4 نفر از آنها وخیم گزارش شده است.
منابع خبری اسرائیلی از وقوع یک عملیات زیرگیری و یک عملیات دیگر با سلاح سرد در سه نقطه در منطقه «رعناتا» در شمال تل آویو و زخمی شدن 19 صهیونیست خبر دادند.
شبکه 14 تلویزیون رژیم اسرائیل از کشتهشدن یک زن شهرکنشین در عملیات ضد صهیونیستی در منطقه رعناتا در شمال تلآویو خبر داد.
طبق این گزارش دستکم 4 نفر در این عملیات به شدت زخمی شدند و حال آنها وخیم گزارش شده است.
رسانه های اسرائیلی خبر دادند که مجری عملیات در منطقه رعنانا با چاقو به یک زن صهیونیست حمله کرد سپس سوار خودروی این زن شد و شماری از شهرک نشینان را زیر گرفت.
روزنامه یدیعوت احارونوت گزارش داد که مجری عملیات از ساکنان الخلیل است و توسط نظامیان اسرائیلی بازداشت شد.
شبکه 14 تلویزیون رژیم اسرائیلی نیز خبر داد که این عملیات توسط دو نفر اجرا شد که هر دو از سکانان منطقه بنی نعیم در الخلیل هستند.
طبق گزارش رسانه های اسرائیلی هر دو مجری عملیات بازداشت شدند.
از سوی دیگر، رادیو ارتش اسرائیل اعلام کرد که به جز یگان دوفدوفان، تیپ 36 نیز از نوار غزه خارج شده است.
رادیو ارتش اسرائیل نیز گزارش داد که در حال حاضر 3 تیپ ارتش در غزه باقی مانده اند که شامل تیپ های 99،162 و 98می شوند.
از یگان دوفدوفان اسرائیل چه میدانید؟
یگان دوفدوفان ارتش اشغالگر اسرائیلی یکی از یگانهای ویژه ارتش و متخصص در ترور نمادها و عناصر مقاومت فلسطین در کرانه باختری اشغالی است. این یگان در ابتدا به صورت کاملاً محرمانه توسط ایهود باراک نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی به عنوان یگان قتل و ترور تاسیس شد. باراک تصمیم گرفت عناصر این یگان به لحاظ لهجه و ظاهر از عربها بوده تا بتوانند در مناطق فلسطینی نفوذ کرده و جنایات خود را مرتکب شوند.
اطلاق اسم دوفدوفان به این یگان به جهت افتخار به قتل و ترور عناصر مقاومت انتخاب شده که دستیابی به آنها و یا ترور میدانی آنها امری سخت به شمار میرود. دوفدوفان کلمهای عبری و به معنای «گیلاس» است که این تعبیر مساوی با «جواهری است که در بالای تاج» وجود دارد و در حقیقت بیانگر آن است که ارتش و دولت اشغالگر با قتل و ترور مورد تجلیل قرار میگیرد. این یگان در اواخر سال 1987 تاسیس و به سرعت جایگاه خود به عنوان ابزار سرکوب و قتل ارتش و دولت اسرائیل را به دست آورد و این همزمان بود با آغاز انتفاضه اول فلسطین در دسامبر سال 1987.
دوفدوفان و همتای آن شمشون
این یگان به عنوان اصلیترین نیرو برای حذف فرماندهان میدانی انتفاضه تحت پوشش یگان ویژه و با توجه به مشاهدات فلسطینیان از این یگان که در سال اول انتفاضه بیشتر برای قتل فعالان انتفاضه اول به خانهها یورش میبردند و نه بازداشت آنها مورد پذیرش قرار گرفت. در سال 1988 بود که رسانههای اسرائیلی انتشار اطلاعاتی در مورد این یگان را آغاز کرده و در کنار آن معرفی یگانی موازی با آن تحت عنوان «شمشون» را نیز در دستور کار قرار دادند. این نام به یکی از قهرمانان اسطورهای یهودی اشاره دارد که یک معبد را بر سر کسانی که در آن بودند ویران کرد. تخصص این یگان نیز انجام عملیاتهای ترور در نوار غزه است.
این یگان در ادبیات رسمی به عنوان نیروهای مختصص در مبارزه با تروریسم معرفی شد تا از واقعیت و فعالیتهای آن در ترور فعالان انتفاضه اول جلوگیری شود. اما گزارش خبرگزاری رویترز در قدس که در اکتبر سال 1988 منتشر شد از وجود یگانی محرمانه پرده برداشت که به عنوان یگان ترور افراد عمل میکرد که مسئول حذف کسانی بود که نهادهای اطلاعاتی به آنان به عنوان فرماندهان میدانی انتفاضه اول فلسطین مشکوک میشد.
اختفا در لباس عربی و پنهان شدن زیر چفیه فلسطینی
چنانچه قابل پیش بینی بوده و مطابق معمول ارتش اشغالگر وجود یگان ترور و حذف افراد تحت تعقیب و فرماندهان میدانی انتفاضه را انکار کرد. اما جنایات ارتکابی افراد این یگان علیه فعالان این عرصه با محاصره کردن و قتل آنها ادامه یافت که با هدف حذف فیزیکی به سمت آنان تیراندازی میشد. این گونه حوادث وجود یگانی مخفی را مورد تایید قرار داده و در کنار آن یگان شمشون نیز وجود داشت. از این پس این دو یگان به عنوان یگانهای مستعربین مورد اشاره قرار گرفت. افراد این دو یگان نسبت به مصادره خودروهای دارای پلاک فلسطینی اقدام کرده و در لباسهای عربی مخفی شده و چفیه فلسطینی بر سر داشتند تا از این طریق به مناطق فلسطینی و تظاهراتها علیه اشغالگران نفوذ کرده و پس از آن از ماشینها پیاده شده و به تعقیب فعالان انتفاضه پرداخته و آنها را در لیست ترور قرار میدادند.
این یگان به دستور ایهود باراک نخست وزیر اسبق اسرائیل و در زمان فرماندهی وی بر منطقه میانی ارتش اسرائیل تشکیل شد. این ژنرال به عنوان مقام مسئول ارتش اشغالگر در کرانه باختری در توصیف شرایط آن دوره تاکید دارد شکست سربازان و نیروهای اسرائیل در دو سال ابتدایی انتفاضه برای سرکوب آن شکست خورده و اسرائیل با ناامیدی مواجه شده بود، از سویی اسحاق رابین نخست وزیر با صدور بیانیهای به سربازان اسرائیل دستور داد تا دست و پای تظاهرات کنندگان در اراضی اشغالی فلسطینی را شکسته و از سوی دیگر همراهی جهانی با انتفاضه فلسطین نیز افزایش یافته بود.
ایهود باراک: یگانی میخواهم که افراد آن شبیه عربها باشند
باراک هنگام تشکیل این یگان در دستور العملهای خود ویژگیهایی برای افراد آن تعیین کرد. وی در این خصوص گفت: من یگانی میخواهم که افراد آن عرب به نظر برسند، مانند عربها به زبان عربی سخن بگویند، در مرکز محله قصبه در نابلس دوچرخه سواری کرده همچنانکه در خیابان دزنگوف تل آویو تردد دارند. مردمی که میتوانند با کمی مخفیکاری تحرک داشته و از شرایط لازم برای دسترسی به هدف بدون نیاز به تعداد زیاد نیروهای آشکار میدانی برخوردار باشند.
جنایات اسرار آمیز
یگان قتل و ترور تاسیس شده توسط باراک به یگان سایرت متکل شباهت داشت که وی در زمان خدمت نظامی خود در دورهای که فرماندهی آن را بر عهده داشت. سایرت متکل وظیفه عملیات نظامی در عمق خاک کشورهای عربی را داشت که مشهورترین عملیاتهای آن «بهار جوانی» در مرکز بیروت بود. در این عملیات کمال ناصر، کمال عدوان و یوسف نجار ترور شدند. اما نکته قابل توجه در مورد یگان باراک آن است که در مراحل تاسیس آن از داوطلبان یگانهای مختلف ارتش به ویژه آنهایی که دارای اصالت شرقی بوده و زبان عربی و لهجههای محلی فلسطینی را خوب صحبت میکردند کمک گرفته شد. علاوه بر آن آموزشهای ویژه ارائه شده به آنها توسط عناصر سازمان امنیت داخلی اسرائیل که در آن زمان «شین بت» نامیده و امروز شاباک خوانده میشود روند تشکیل آن را تسهیل نمود.
عملیاتهای این یگان همچنان در پردهای از ابهام قرار دارد اما شهادت فعالان میدانی حاکی از آن است که کشتار این یگان در سال سوم انتفاضه به طور قابل توجهی افزایش یافت. اما از جمله عملیاتهای موثق این یگان قتل شهدای طولکرم در زمین فوتبال این منطقه است که در جریان آن برخی افراد گروه شهید جمال رشید غانم در میان زمین فوتبال به شهادت رسیدند. علاوه بر آن ترور افراد گروه «الفهد الأسود» (پلنگ سیاه) در منطقه جنین که اصلیترین فرد ترور شده در این عملیات محمود الزرعینی فرمانده وقت گروه بود از دیگر عملیاتهای این یگان محسوب میشود. دو شهید دیگر به نامهای امیر الرحال و مهدی ابو الحسن از گروههای «النسر الأحمر» (عقاب سرخ) در منطقه نابلس نیز در جریان عملیات این یگان ترور شدند. همچنین یگان شمشون نیز عملیات ترور مشابهی را علیه عناصر «صقور الفتح» (دستههای عقاب فتح) در نوار غزه انجام داد.
آزادی عمل کامل در تاریکی مطلق
پس از توافق اسلو نقش آفرینی این یگان افزایش یافت به ویژه در شرایطی که ارتش اشغالگر آزادی عمل مطلق خود در مناطق «الف» تشکیلات خودگردان را از دست داده و مجبور شد نیروهای خود را از شهرهای اصلی فلسطینی در کرانه باختری خارج کند. همچنین در شرایط نیاز اشغالگران به نیرویی آموزش دیده و در عین حال چابک این یگان میتوانست دخالت خاموش و در تاریکی مطلق را برای آنها فراهم نموده تا بتوانند عملیاتهای بازداشت و ترور خود در میان نیروهای مقاومت را انجام دهند. یگان دوفدوفان در سابقه خود عملیات ترور إیاد بطاط از فرماندهان گردانهای قسام شاخه نظامی حماس در دسامبر 1999 را به ثبت رسانده است.
با آغاز انتفاضه دوم فلسطین و بی نتیجه ماندن مذاکرات کمپ دیوید و تعرض آریل شارون از رهبران معارض اسرائیلی به مسجد الاقصی یگان دوفدوفان یک بار دیگر به نوک پیکان ماشین جنگی اشغالگران برای تعقیب افراد اصلی مقاومت نظامی در گروههای مختلف فلسطینی در کرانه باختری اشغالی تبدیل شد.
نقش آفرینی محوری در حمله به مقر عرفات
عناصر این یگان پیشقراولان مهاجمان به مقر یاسر عرفات رئیس تشکیلات خودگردان در رام الله بودند که تحت فرماندهی سرهنگ نداف بدان این اقدام را انجام دادند. چنین حادثهای نقش این یگان را در انجام تهاجم و عملیاتهای مختصر پس از پایان یافتن عملیات دیوار دفاعی در سال 2004 تقویت نمود. این افزایش نقش آفرینی با تصمیم فرماندهی ارتش و دولت اسرائیل پس از عقب نشینی نیروهای اسرائیلی از شهرهای فلسطینی صورت پذیرفت. در چنین شرایطی دولت اشغالگر به اجرای علمیاتهای ترور و بازداشت توسط نیروهای یگان دوفدوفان مبادرت ورزید تا از این طریق خود را در معرض انتقادات جهانی قرار ندهد.
با آغاز تهاجم اسرائیل به نوار غزه در سال 2008 اشغالگران برای اولین بار از نیروهای دوفدوفان برای مشارکت در عملیات نظامی استفاده کرد. این یگان در عملیات مذکور تحت فرماندهی یک سرهنگ ارتش اشغالگر به نام عوفر فینتور عمل کرده که بعدها در جریان عملیات نظامی سال 2014 علیه غزه (که عملیات سرب گداخته نامیده شد) به ویژه در نبردهای رفح که نیروهای مقاومت فلسطینی توانستند دو سرباز اسرائیل به نامهای هدار گولدن و آرون شاوول را بربایند به شهرت رسید.