یک فرمانده معقول برای نجات هر نیرویی که هنوز دارد، آنها را از جنگ بیرون میکشد تا استراحت کنند ، یا واحدها را اصلاح میکند یا از جنگجویان بازمانده که حالا تجربه رویارویی مستقیم با دشمن را هم دارند می خواهد به یگان های دیگر ملحق شود. این دقیقاً همان چیزی است که احتمالاً در شمال غزه رخ داده است.
به گزارش جماران، ارتش رژیم اسرائیل پس از سه ماه بمباران بی وقفه باریکه محصور غزه اعلام کرده که پس از برچیده شدن پایگاه های حماس در شمال غزه، از حجم عملیات نظامی خود در این منطقه می کاهد.
الجزیره در گزارشی در این باره می نویسد: سخنگوی ارتش اسرائیل ادعا می کند که ارتش برچیدن چارچوب نظامی حماس در شمال نوار غزه را کامل کرده است. اسرائیل فهرستی با اسامی فرماندهان کشته شده حماس منتشر کرد تا نشان دهد که دوازده گردان شاخه نظامی حماس که در شمال غزه فعال بودند، در نتیجه حملات حماس کارآیی خود را از دست داده اند.
اگر واقعاً 12 گردان حماس منهدم شده بود، این یک پیروزی استراتژیک قابل توجه برای اسرائیل و ضرری بود که حماس احتمالاً نمی تواند در حین جنگ در سایر بخش های نوار غزه آن را جبران کند. اما مطالعه دقیق ادعاهای اسرائیل و تحلیل عملکرد هر دو طرف نشان میدهد که به راحتی نمی توان گفت وضعیت در حال حاضر به شکل پیروزی اسرائیل و شکست حماس قابل توصیف است.
تردیدی وجود ندارد که حماس در مواجهه با تهاجم طولانی اسرائیل با استفاده از فناوری نظامی پیچیده و برتری در تعداد تسلیحات و تجهیزات به کار گرفته شده، متحمل خسارات سنگینی شده و احتمال دارد که تعداد قابل توجهی از فرماندهان حماس هم در این حملات جان خود را از دست داده باشند. اسرائیل از همه ابزارها برای از بین بردن سر واحدهای گردان قسام با هدف قرار دادن فرماندهان آنها استفاده می کند و اغلب با استفاده از موشک های دقیق شلیک شده از هلیکوپترها و پهپادها آنها را هدف قرار می دهد. البته حماس با این استراتژی اشنا است و واحدهای آن بر این اصل عمل میکنند که هر فرمانده همیشه حداقل یک معاون آموزش دیده و در همان سطح را دارد. در نتیجه زمانی که یکی از این زنجیره سقوط می کندبلافاصله نفر بعدی جایگزین می شود و در نتیجه گردان ها ممکن است در بدترین حالت تنها چندساعت بدون فرمانده باشند.
همچنین تفاوت اساسی در نحوه عملکرد ارتش اسرائیل و گردان های قسام در میدان جنگ وجود دارد.اسرائیل دارای ارتش مجهزی است که به صورت بسیار کلاسیک سازماندهی شده است، که در آن هر واحد یا یک گروه جنگی وظایف، وسایل در اختیار و مناطق مسئولیت خود را دقیقاً مشخص کرده است. فرماندهان هر واحد بسیار مستقل هستند تا بتوانند از فرصتهای نظامی بدون نیاز به گرفتن تایید فرماندهی مرکزی استفاده کنند.
با این حال، اگرچه یگانهای اسرائیلی انعطافپذیر هستند، اما همچنان تحت قوانین یک ارتش سلسله مراتبی عمل میکنند که در آن رتبهها و موقعیت، تفکر فرماندهان را تعیین میکنند.
واحدهای مسلح حماس از یک اصل اساسی متفاوت پیروی می کنند: گردان های قسام به عنوان یک نیروی غیر دولتی، رازداری، حفاظت از زنجیره فرماندهی و حداکثر تفکیک واحدها در میدان را مورد توجه قرار می دهند. اگرچه نیروهای حماس به معنای کامل کلمه چریک نیستند، اما هدف نیروهای حماس ساختاری است که برای تضمین بقای قابلیتهای رزمی سایر یگانها در صورت به خطر افتادن یا از دست دادن یک واحد طراحی شده است.
ظاهراً گردان های حماس تنها با هماهنگی اولیه با فرماندهی تیپ خود عمل می کنند. اگر فرماندهی بالاتر از دست برود، همانطور که ممکن است در مورد تیپ های شمالی که فرماندهان و معاونان آنها در یک بازه زمانی کوتاه کشته شدند، اتفاق افتاده باشد، گردان ها همچنان می توانند با توجه به آخرین مجموعه دستورات هماهنگ خود عمل کنند.داشتن گردانهای عملاً مستقل ممکن است برای اقدامات تهاجمی که نیاز به هماهنگی دقیق دارند، ناکافی باشد، اما برای دفاع - که تقریباً منحصراً همان کاری است که حماس از آغاز حمله زمینی اسرائیل در 27 اکتبر انجام داده است - معمولاً بیش از اندازه هم کافی است.
خوانش داده های مؤسسه مطالعات جنگ درباره توانمندی حماس نشان می دهد که حماس به طور جدی تضعیف شده اما همچنان قادر به مبارزه، به ویژه در دفاع است. پس چرا اسرائیل ادعا می کند که دو تیپ شمالی شکست خورده اند پس اسرائیل می تواند حملات خود را کاهش دهد.
در واقع، مطالعه دقیق بیانیه ها نشان می دهد که اسرائیل هرگز آشکارا ادعا نکرده که نیروهای حماس در شمال نابود شده اند بلکه از «حذف فرماندهان ارشد» و امثال اینها صحبت کرده و به جای استفاده از کلمه شکست که معنای مشخصی دارد از عبارت مبهم برچیده شدن استفاده کرده است. در جنگ های مدرن، یگان ها به ندرت کاملا «تخریب» ، به این معنا که ماهیت وجودی آنها کاملا از بین برود، می شوند. بلکه امروز معمولا گردان ها و یگان های مختلف زمانی که احساس می کنند ضعیف تر از طرف مقابل هستند یا ماهیت وجودی آنها تهدید می شود، ارتباط خود با میدان اصلی جنگ را قطع می کنند.
یک فرمانده معقول برای نجات هر نیرویی که هنوز دارد، آنها را از جنگ بیرون میکشد تا استراحت کنند ، یا واحدها را اصلاح میکند یا از جنگجویان بازمانده که حالا تجربه رویارویی مستقیم با دشمن را هم دارند می خواهد به یگان های دیگر ملحق شود. این دقیقاً همان چیزی است که احتمالاً در شمال غزه رخ داده است. فرماندهی حماس تصمیم گرفته این گردان ها را از حالت فعال خارج کرده و دست به اصلاحاتی بزند. برهمین اساس چندین هزار جنگجوی حماس احتمالا طی چند روز با استفاده از تونل هایی که هنوز تحت کنترل آنها بود به مناطق مرکزی و جنوبی نوار عقب نشینی کردند تا به گردان های جدید پیوسته و دست به احیا بزنند.