اکنون تاریخ۱۹ بهمن ماه به عنوان روز انتخابات سراسری مجلس ملی و مجالس ایالتی ایالتهای پنجاب ، سند ،بلوچستان و خیبر پختونخواه اعلام شده و چنانچه حادثه غیر مترقبه ای رخ ندهد این انتخابات برگزار می شود، این انتخابات در حالی صورت می گیرد که چند پدیده جدید در صحنه پاکستان ظاهر شدهاست.
محمد حسین بنی اسدی، دیپلمات بازنشسته و کارشناس سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت: یک سال پس از برکناری عمران خان، نخست وزیر سابق و تعیین دولت موقت در پاکستان ، سرانجام تاریخ ۱۹ بهمن ماه به عنوان روز انتخابات سراسری مجلس ملی و مجالس ایالتی ۴گانه اعلام شد. گرچه فرمانده ارتش پاکستان از احتمال تعویق این انتخابات نیز خبر داد.
تا قبل از انتخابات مرداد ۱۳۹۷ که منجر به پیروزی حزب تحریک انصاف و نخست وزیری عمران خان شد، پاکستان صحنه مبارزه و رقابت دو حزب عمده مسلم لیگ نواز شریف و حزب مردم بوتو بود، حزب مردم که در سال ۱۹۶۷ با گرایش سوسیال دموکراسی توسط ذوالفقار علی بوتو تشکیل شد، به عنوان یک حزب ملی در صحنه پاکستان حضور پررنگی داشت؛ تا اینکه در انتخابات سال ۲۰۱۳ قدرت را به حزب مسلم لیگ نواز واگذار و نواز شریف برای سومین بار بر کرسی نخست وزیری این کشور نشست .
در سال ۱۹۹۶ عمران خان با شعار دولت - رفاه اقدام به تشکیل حزب تحریک انصاف کرد و در واقع زنگ هشداری برای دو حزب مردم و مسلم لیگ نواز به صدا درآورد، تا اینکه در انتخابات سال ۱۳۹۷ و با اعمال نفوذ پیدا و پنهان ارتش، این رویای عمران خان تعبیر و وی را بر کرسی نخست وزیری پاکستان نشاند .
با ورود حزب تحریک انصاف به صحنه رقابت های انتخاباتی در سال ۱۳۹۷ و اعمال نفوذ ارتش برای حمایت از این حزب به منظور شکستن انحصار از دو حزب با سابقه مسلم لیگ نواز و حزب مردم، افراد و شخصیتهای با نفوذ سیاسی به طور مستقل یا وابستگی های حزبی به حزب عمران خان ملحق شدند و طبقه متوسط شهری نیز از این حزب حمایت کردند.
جالب توجه این است که در این کارزار رقابتی بزرگترین ریزش نیرو از حزب مردم و بعضی از حزب مسلم لیگ نواز و در نهایت الحاق به حزب عمران خان صورت گرفت. گر چه دولت عمران خان دست به اقدامات اقتصادی و همچنین مراودات سیاسی از جمله سفر به روسیه زد و ابتدا خوش درخشید و روزنه ای از امید در دل طبقه متوسط پاکستان گشود، ولی در نهایت دولت مستعجل بود و طبق قانون و با رای مجلس مجبور به واگذاری پست نخست وزیری شد، ولی در اثر لجاجت با قانون و ارتش پاکستان وارد چالش شد و آمریکا را در بر کناری خود مقصر دانست. بر اساس قانون اساسی پاکستان، پارلمان بر اساس مکانیسم رای عدم اعتماد و به تقاضای احزاب مخالف حق وادار کردن نخست وزیر به پاسخگویی و در نهایت رای صلاحیت و یا عدم صلاحیت به نخست وزیر را دارد . در این پروسه که به تقاضای احزاب مخالف صورت گرفت عمران خان با لجاجت و غرور به این حق مخالفین تمکین نکرد وبه یک سلسله اعتراض و تحریک هواداران خود پرداخت که این امر به دستگیری و محکومیت وی منجر شد .
حزب تحریک انصاف که در سال۱۹۹۶ پایه گذاری شده بود، در این اولین آزمایش قدرت دچار خامی و اشتباهی شد که به دستگیری عمران خان و ضربه به این حزب منجر و دوره نخست وزیری آن را ابتر کرد. در صورتی که عمران خان مکانیسم رأی عدم اعتماد را قبول کرده بود و به پارلمان پاسخگو می شد حتی در صورت عدم رای اعتماد، جایگاه نخست وزیری را با رییس مخالفین در مجلس عوض می کرد و موجبات آشوب و اعتراض در کشور و چالش با ارتش و دستگاه قضایی کشور نیز نمی شد. البته احزاب با تجربه مسلم لیگ نواز و حزب مردم که در واقع رقیب سر سخت یکدیگر بودند از این اشتباه و خام اندیشی عمران خان کمال استفاده کرده و با تشکیل ائتلاف، دولت را در دست گرفتند و رویای شهباز شریف برای تکیه بر مسند نخست وزیری را محقق کردند. ضمن اینکه بلاول بوتو نیز اولین تجربه خود به عنوان وزیر خارجه را تجربه کرد به این امید که روزی مانند مادر و پدربزرگش بر کرسی نخست وزیری پاکستان تکیه زند.
اکنون تاریخ۱۹ بهمن ماه به عنوان روز انتخابات سراسری مجلس ملی و مجالس ایالتی ایالتهای پنجاب، سند، بلوچستان و خیبر پختونخواه اعلام شده و چنانچه حادثه غیر مترقبه ای رخ ندهد این انتخابات برگزار می شود، این انتخابات در حالی صورت می گیرد که چند پدیده جدید در صحنه پاکستان ظاهر شدهاست:
اول اینکه نواز شریف از تبعید باز گشته و دادگاه پاکستان وی را از پرونده فساد مالی العزیزیه و طبعا از حبس و محرومیت از مسئولیت تبرئه کرده است. این حالت باعث دلگرمی و امیدواری برای حزب مسلم لیگ نواز و هدایت و رهبری آن و همچنین پیوستگی و یکپارچگی این حزب شده و مقدمات نخست وزیری نواز شریف برای چهارمین بار را فراهم کرده است .
دوم اینکه با برکناری عمران خان از پست نخست وزیری و مشارکت و ائتلاف حزب مردم با حزب مسلم لیگ نواز، حزب مردم نیز به ریاست بلاول بوتو نفس جدیدی گرفته به این امید که با پیروزی در انتخابات آرزوی حزب برای نخست وزیر شدن بلاول بوتو را محقق سازد یا حداقل در صورت عدم دستیابی به کرسیهای لازم در دولت آتی، چند پست وزارت را نصیب حزب مردم کند، البته حضور نواز شریف در انتخابات و اراده وی برای نخست وزیر شدن جایی را برای بلاول بوتو در مسند نخست وزیری باقی نمی گذارد ولی آرزو بر جوانان عیب نیست و در عالم سیاست نیز همه چیز ممکن و چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد.
سوم گرچه عمران خان برای شرکت در انتخابات نام نویسی کرده ولی هنوز نسبت به احراز صلاحیت وی و دیگر یارانش برای شرکت در انتخابات اطمینان قاطع اعلام نشده است، طبیعی است در صورت احراز صلاحیت حزب تحریک انصاف و رهبران آن صحنه انتخابات و رقابت های انتخاباتی پر شور و تماشایی خواهد بود.
چهارم، اسلام آباد که امیدوار بود با استقرار طالبان در کابل احساس آرامش کند و با قطع حمایت طالبان از گروههای تروریستی به ویژه تحریک طالبان پاکستان نفسی راحت بکشد روند امور را بر وفق مراد نمی بیند و دل نگرانی ارتش و دولت را در پیش روی خود می بیند . محتمل است این نگرانی ارتش باعث شود که ژنرالها نسبت به دولت غیر نظامی انعطاف و همراهی بیشتری نشان دهند ،در حال حاضر امور کلان مربوط به روابط پاکستان با چین، هند و افغانستان در دست نظامیان است و دولتهای غیر نظامی ملزم به رعایت این خطوط قرمز هستند .
پنجم روابط پاکستان با هند به یک بن بست رسیده و از سوی دیگر بر اساس تصمیم دولت هند موقعیت ویژه بخش کشمیر هند نیز دستخوش تحول و دگرگونی شده است که این امر نمی تواند از دید ارتش و دولت پاکستان دور بماند.
از سوی دیگر هند واهمه داشت که استقرار طالبان در افغانستان به کام پاکستان و علیه هند تمام شود در حالیکه فعلا پاکستان بانی طالبان با ناکامی از حضور طالبان مواجه شده است، این امرخواه ناخواه از دید دهلی و اسلام آباد مخفی نیست و مستلزم توجه ویژه است.
ششم، وضعیت اقتصادی پاکستان به مرز خطرناکی رسیده و کشور را تا پای ورشکستگی کشانده و لذا دولت به کمکهای خارجی و برنامه های داخلی چشم دوخته است.
هفتم، منطقه خاورمیانه با تحولاتی مواجه شده که بر پاکستان نیز بی تأثیر نیست ،پیمان ابراهیم بین متحدین عرب پاکستان و اسراییل ، همکاری های استراتژیک بین کشورهای عربی خلیج فارس و هند، بحران غزه و پر رنگ شدن استقرار دو دولت فلسطین و یهود در خاورمیانه، با توجه به تأثیر عربستان و دیگر کشورهای عربی خلیج فارس بر پاکستان طبعا مورد توجه ارتش و دولت در اسلام آباد خواهد بود .
هشتم ، برقراری رابطه بین ایران و عربستان و بهبود رابطه ایران با کشورهای خلیج فارس حوادث مثبتی است که پاکستان را از ملاحظات دشمنی ایران و اعراب خارج می سازد و کار پاکستان را در مراودات منطقه ای آسان می کند.
به هر حال انتخابات پاکستان در آینده نزدیک برگزار می شود و احزاب ملی و محلی و نامزدهای مستقل در آن شرکت خواهند کرد، ولی محوریت و بازیگری این انتخابات را حزب مسلم لیگ نواز به رهبری برادران شریف محمد نواز شریف و محمد شهباز شریف ،حزب مردم به رهبری بلاول بوتو و حمایت و راهنمایی اعضای کهنه کار حزب مردم و در نهایت چنانچه حزب تحریک انصاف و عمران خان مجوز پیدا کند، صحنه انتخابات به نمایش قدرت این سه حزب و مانور قدرت برای جذب احزاب کوچکتر و افراد مستقل خواهد انجامید.
البته سه حزب مذکور علاوه بر تمایل برای کسب قدرت هر کدام اهداف دراز مدت جانشینی چهره های جدید نیز تعقیب می کنند در این راستا حزب مردم به دنبال احیای قدرت با استفاده از عضو خانواده بوتو و بازگرداندن شکوه گذشته حزب مردم است، خانواده شریف که ایالت پرجمعیت پنجاب را پایگاه خود می داند به دنبال انتقال قدرت به جوانان خانواده است.
در این میان با توجه به بی میلی حسن و حسین فرزندان نواز شریف به سیاست ،مریم نواز شریف کاندید اصلی جانشینی پدر است البته در خانواده شهباز شریف نیز حمزه شهباز کاندیدای جانشینی پدر است لذا خانواده شریف از گزینه بیشتری که البته به نوعی رقابت نیز شبیه است، برخوردار است.
در این میان عمران خان که از همسر دوم و سوم فاقد فرزند است و تنها از همسر اول که از خانواده یهودی گلد اسمیت انگلیس است دارای دو فرزند پسر به نامهای سلیمان و قاسم است که اقامت در اروپا را به رقابت سیاسی در پاکستان ترجیح می دهند لذا در حزب تحریک انصاف در غیاب فرزندان عمران خان فرصت برای خود عمران خان یا دیگر رهبران حزب فراهم است.
در نهایت، محتمل است که احزاب عمده سیاسی پاکستان هیچ کدام به تنهایی قادر به کسب اکثریت آرا برای تشکیل دولت نباشند و لذا شاهد یک دولت ائتلافی در اسلام آباد باشیم و نحوه شکل گیری این ائتلاف نیز روند تحولات در دوره رقابت تعیین می کند، از هم اکنون برخی از صاحبنظران سیاسی امکان ائتلاف حزب نواز شریف و حزب مردم را از نظر دور نمی دارند ولی با توجه به حرفه ای بودن احزاب و سیاستمداران پاکستان حتی امکان ائتلاف بین حزب نواز شریف با تحریک انصاف یا حتی حزب مردم با تحریک انصاف نیز دور از انتظار نیست.
در پرتو انتخابات رقابتی حزب محور و آزادی رسانه و قوه قضاییه مستقل و با توجه به تحولات داخلی و منطقه ای، دولت جدید با پشتگرمی از حمایت مردمی قادر خواهد بود عنداللزوم با تشکیل اجلاس سراسری احزاب و همدلی و همکاری احزاب، دست به هر اقدامی(حتی تلطیف موضع پاکستان نسبت به اسرائیل) در جهت منافع ملی پاکستان بزنند .
جالب توجه است که در پاکستان احزاب دینی با اقبال مردم مواجه نیستند حتی جماعت اسلامی با سابقه بیش از ۸۰ساله که مقر آن در لاهور است و همچنین جمعیت علمای اسلامی به ریاست فضل الرحمن ,در شهرها موفق به جلب آراء نمی شوند و تنها در روستاها و مناطق قبیله ای دارای طرفدارانی هستند.همچنین ارتش پاکستان که ارتشی حرفه ای و با تجربه است علیرغم قدرت پنهان خود و تثبیت نهاد ارتش به عنوان حافظ تمامیت کشور و نهاد مورد حمایت مردم روشهای منسوخ گذشته مثل کودتای نظامی را کنار گذشته و خود را روزآمد کردهاست .
ایران و پاکستان و ضرورت حفظ حسن همسایگی
از هم اکنون مشخص است که پس از دوره گذار و موقت سرانجام یک دولت منتخب زمام امور را در اسلام آباد در دست خواهد گرفت که به احتمال زیاد این دولت ائتلافی خواهد بود ، پاکستان با جمعیت حدود ۲۴۰ میلیون نفر و مجهز به سلاح هستهای با مرز مشترک حدود ۹۰۰ کیلومتری همسایه مهمی برای ایران محسوب می گردد، تهران و اسلام آباد طبعا متمایل به حسن همجواری و توسعه روابط همه جانبه خود می باشند. تهران با هر دولت مستقر در پاکستان روابط دوستانه خود را ادامه و در جهت ترفیع آن گام برخواهد داشت از این رو دو کشور باید بدون تاثیر از تحولات داخلی یا با منشا خارجی آگاهانه و هوشیارانه رابطه را پاس داشته و با استفاده از پیوندهای تاریخی و فرهنگی به منظور تحکیم و ترفیع روابط به ویژه در حوزه اقتصادی تلاش کنند و از چالش های امنیتی اجتناب نمایند و با مدیریت روابط بر مشکلات مختلف و حوادث گوناگون از جمله حوادث تروریستی مثل حادثه راسک فائق آیند.
چنانچه به سه کشور مهم منطقه یعنی ایران و ترکیه و پاکستان نظر کنیم حدود ۱۲۰ سال پیش که ترکیه به مرد بیمار اروپا شهرت داشت و از پاکستان نیز به عنوان یک هویت سیاسی خبری نبود در ایران شاهد انقلاب مشروطیت و فعالیتهای حزبی و پارلمانی بوده ایم ، در حالی که چند ماه قبل شاهد انتخابات حداکثری و پر تعداد مردم و حضور احزاب و رقابت سیاسی در ترکیه بودیم که در نتیجه آقای اردوغان با اختلاف اندکی موفق به پیروزی شد، اکنون نیز شاهد فعالیت های حزبی در پاکستان برای برگزاری یک انتخابات رقابتی هستیم و این در حالی است که با رد صلاحیت های گسترده در کشورمان از هم اکنون دایره رقابت محدود و حداقلی در انتخابات اسفند ماه کشورمان قابل پیش بینی است.
طبعا این روش و رویکرد انتخاباتی در خور شأن و منزلت کشور ایران نیست و حرفها و حدیث هایی دایر بر محدودیت و محرومیت افراد را نقل محافل سیاسی داخلی و خارجی می کند، هر چه انتخابات و نمایندگان منتخب از حمایت بیشتر مردم برخوردار باشند نظام حاکم در کشور از قوام و قدرت بیشتری برخوردار است. اینکه دو کشور همسایه پاکستان و ترکیه از وجود و حضور احزاب فعال و قدرتمندی برخوردار هستند و ایران با آنها قابل مقایسه نیست در واقع ضعف و نوعی عقب افتادگی است که باید آن را آسیب شناسی و در نهایت رفع نمود، زیرا فقدان حزب و رقابت در مبارزات انتخابی و همچنین رسانه موجب دیکتاتوری و و اغتشاشات می شود که به نفع کشور و ملت نیست.