انصارالله میتواند مانند حزبالله و حماس، اسرائیل/آمریکا را برای بازدارندگی یا گرفتن امتیاز از آنها از نظر نظامی به چالش بکشد. برای چندین دهه، حزبالله و حماس تنها دو قدرت عربی بودند که از نظر نظامی با اسرائیل مقابله کردند و آن را مجبور به آتشبس، تبادل اسرا و سایر امتیازات کردند.
رامی خوری، روزنامه نگار سرشناس و تحلیل گر ارشد مسائل جهان عرب در تازه ترین نوشتار برای الجزیره نوشت: یک ضرب المثل قدیمی عربی می گوید: «در یمن حکمت وجود دارد.» اگر میخواهید بررسی کنید که رویارویی اسرائیلی ها و فلسطینی ها در غزه چگونه خاورمیانه را به لرزه در میآورد باید دقت کنید که حملات مداوم یمن به کشتیهای مرتبط با اسرائیل در دریای سرخ یکی از مهمترین پویاییهای سیاسی منطقه در دوره معاصر را روشن میکند.
حملات موشکی و پهپادی به کشتیهای متعلق به اسرائیل و یا مقاصد آن در هفتههای اخیر، نشاندهنده حمایت انصارالله (حوثیها) از فلسطینیهای محاصرهشده در غزه است که اکثر مناطق شمالی یمن را کنترل میکنند. انصارالله می گویند تنها زمانی این حملات را متوقف خواهند کرد که اسرائیل به محاصره نسل کشی و بمباران فلسطینیان پایان دهد.
این حملات بخشی از واکنش هماهنگ نظامی سه عضو اصلی «محور مقاومت» ضد اسرائیلی و ضد غرب به رهبری ایران، یعنی حزبالله، حماس و انصارالله به حمله اخیر اسرائیل به فلسطینیان است.
در مقطعی از هفته گذشته، اسرائیل و ایالات متحده به طور همزمان با نیروهای محور مقاومت در غزه و کرانه باختری در فلسطین، در لبنان، سوریه، عراق و همچنین یمن -که می تواند به عنوان یک نقطه ضعف عجیب و غریب تلقی شود - تبادل آتش مستقیم داشتند.
در هر گونه ارزیابی از چگونگی تحول منطقه از 7 اکتبر و آنچه احتمالاً در پیش است، باید سه نکته مهم مربوط به شبکه منطقهای محور مقاومت، قابلیتهای نظامی و مسیر توسعه و پیشروی آنها را در نظر گرفت. جریان اصلی رسانه ها در غرب و نخبگان سیاسی ایالات متحده تمایل دارند برخی نکات را نادیده بگیرند که عبارتند از:
گروه های درون محور مقاومت می توانند در سراسر منطقه هماهنگ شوند و به عنوان یک جبهه متحد با اسرائیل روبرو شوند. ترس گسترده در غرب مبنی بر اینکه این رویارویی اخیر اسرائیل و حماس جرقه یک جنگ منطقه ای تمام عیار بین ایالات متحده و اسرائیل و نیروهای عربی – ایرانی را خواهد زد، هنوز محقق نشده است. با این حال، هیچ یک از این رویارویی ها به غزه محدود نشده است. جنگ غزه باعث اولین اقدام جدی هماهنگ شده در میدان جنگ توسط محور مقاومت در سراسر منطقه شده است. این مسئله در صحبتهای مقام های حزب الله لبنان در چندسال اخیر درباره وحدت جبهه ها همواره نمود داشت و اکنون اعضای محور در نبرد یا بین نبردها، هماهنگ و به یکدیگر کمک میکنند.
انصارالله میتواند مانند حزبالله و حماس، اسرائیل/آمریکا را برای بازدارندگی یا گرفتن امتیاز از آنها از نظر نظامی به چالش بکشد. برای چندین دهه، حزبالله و حماس تنها دو قدرت عربی بودند که از نظر نظامی با اسرائیل مقابله کردند و آن را مجبور به آتشبس، تبادل اسرا و سایر امتیازات کردند. حملات مداوم پهپادی و موشکی انصارالله به مسیرهای کشتیرانی دریای سرخ احتمالاً اسرائیل را به چالش خواهد کشید. این حملات ممکن است در نهایت اهرم های مهمی را برای گروه یمنی در برابر دشمنان غربی خود فراهم کند، به ویژه اگر همانطور که انتظار می رود، ایالات متحده و اسرائیل نیروهای زمینی را به یمن اعزام نکنند، بلکه در تلاش های خود برای حفاظت از مسیرهای تجاری تنها به نیروی هوایی متکی باشند. هر سه عضو اصلی عرب محور مقاومت در دو دهه گذشته توانایی های نظامی خود را به میزان قابل توجهی ارتقا داده اند.
حزب الله اولین عضو محور بود که قدرت نظامی خود را در برابر اسرائیل ثابت کرد. بن بست نظامی میان حزب الله لبنان و اسرائیل در جنگ 2006 منجر به آتش بس غیررسمی بر اساس بازدارندگی متقابل شد. هر دو طرف دریافتند که یک جنگ تمام عیار صدمات شدیدی به سرمایههای ملی وارد میکند و منجر به تعداد غیر قابل قبولی از تلفات غیرنظامی در هر دو طرف میشود. آنها از آن زمان رویارویی خود را محدود به حملات پراکنده و غیر منسجم کرده اند که منجر به تلفات محدود می شود. در 7 اکتبر، حماس با حمله به سرزمین های اشغالی در مقیاسی بیسابقه و سپس دفاع از خود تا به امروز، ثابت کرد که توان نظامی قابل توجهی را ایجاد کرده است. تواناییهای انصارالله نیز در حال بهبود است - پس از اینکه عربستان سعودی و امارات متحده عربی را مجبور به پایان دادن به جنگ خود علیه یمن کرد، در ماه گذشته حداقل 100 کشتی را در دریای سرخ مورد حمله قرار داد. یک مقام ارشد نظامی ایالات متحده این را «گستره بسیار قابل توجهی از حملات» خواند که حداقل در «دو نسل» دیده نشده بود. ما هنوز نمیتوانیم پیشبینی کنیم که این چه معنایی برای آینده دارد، اما این بسیار واضح است: قدرت جدید حماس در حمله به اسرائیل و دفاع از خود، آن را به تواناییهای کیفی حزبالله نزدیک میکند و توانایی ثابت شده انصارالله در حملات پهپادی و موشکی علیه عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کشتیرانی دریای سرخ، مهارت نظامی آن را افزایش می دهد.
واقعیت نوظهور این است که محور مقاومت در حال قویتر شدن است و احتمالاً در صورت حل نشدن مسائلی که به این مشارکت جان بیشتری می دهد مانند فلسطین، این روند با قوت ادامه پیدا خواهد کرد. دیپلمات سابق آمریکایی در یمن، دکتر نبیل خوری، که اکنون از اعضای ارشد مرکز عرب واشنگتن است، نیز در مصاحبه ای به من توضیح داد که پس از پایان جنگ در یمن، به نظر می رسد انصارالله اکنون آماده اقدام در سطح منطقه ای است.
با این حال، اگر اطلاعات شما در مورد منطقه از جریان اصلی رسانه های ایالات متحده باشد، از این موضوع بی اطلاع خواهید بود. زیرا رسانه های آمریکایی عمدتاً نخبگان سیاسی آمریکا را دنبال می کنند و هر دو تمایل دارند واقعیت های خاورمیانه را نادیده بگیرند که با پیش فرض های غربی در مورد اعراب ضعیف که تنها به استفاده از زور توسط ارتش های طبیعتا عادل و منصف اسرائیلی - آمریکایی واکنش نشان می دهند، مطابقت ندارد. وقایع اخیر در فلسطین، لبنان و یمن این گونه بینش های نژادپرستانه را برای همیشه از بین برده است.
افزایش قدرت، یکپارچگی و نفوذ محور مقاومت در زمره مهمترین تحولات ژئواستراتژیک خاورمیانه در نیم قرن اخیر قرار دارد. رسانه ها و طبقه سیاسی آمریکا و اکثر کشورهای غربی هنوز از دیدن یا تصدیق این موضوع خودداری می کنند، زیرا اسرائیل، ایالات متحده و متحدان عرب آنها کسانی هستند که در برابر مقاومت قرار می گیرند. آنها ترجیح می دهند تحولات منطقه را از لنز افراط گرایی اسلامی ارزیابی کنند که کورکورانه ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی است. آنها تصور می کنند که می توانند از طریق حملات نظامی اسرائیلی - آمریکایی، تحریم ها یا تهدیدات، هر چالشی در خاورمیانه را مدیریت کنند.
جای تعجب نیست که ناظران و تحلیل گران به طور معمول تأیید می کنند که رسانه های ایالات متحده و غرب عمدتاً از غزه در چارچوب های تحریف شده گزارش می دهند که معمولاً منعکس کننده سیاست های اسرائیل و ایالات متحده است. بنابراین ما باید انتظار داشته باشیم که گزارش های آنها درباره یمن و افزایش توانمندی و دامنه محور مقاومت هم با تحلیل ترس غرب و اسرائیل از افزایش نفوذ ایران باشد. این رویکرد اعزام ناوگان آمریکایی به منطقه و تلاش برای شکل دادن به یک ائتلاف برای گشتزنی مشترک در دریای سرخ، تنگه باب المندب و خلیج عدن را توجیه می کند. واشنگتن همچنین به طور فعال در حال بررسی حملات نظامی علیه انصارالله است، اگر چه محور مقاومت و تاریخ یمن - مطابق با نگرش نافرمانی آنها - نشان می دهد که این امر مانع از حملات آینده علیه کشتی ها نخواهد شد.