با توجه به سطوح بالای سرخوردگی و بی اعتمادی در میان فلسطینیها نسبت به تشکیلات خودگردان، فلسطینیها مدتهاست که منتظر تغییر یا تجدید رهبری هستند و زمان انجام این کار اکنون فرا رسیده است.
به گزارش جماران؛ به نقل از چتم هاوس، هنگامی که درگیری در غزه متوقف شود، ایالات متحده میخواهد مذاکرات میان همتایان اسرائیلی و فلسطینی را میانجیگری کند که احتمالا افق سیاسی اسرائیل و فلسطین را برای حداقل یک دهه آینده تعیین میکند. برای ورود موفقیت آمیز به این مذاکرات، رهبران فلسطینی باید یک دولت وحدت ملی تشکیل دهند و از همه مهمتر مسئله «اتحاد» میان آنها است.
فلسطینیها مدتهاست که منتظر تغییر یا تجدید رهبری هستند و زمان انجام این کار اکنون فرا رسیده است سکوت محمود عباس، پایههای مشروعیت وی را در میان فلسطینیان به تدریج زیر سوال برده و دقیقا زمانی که به نظر میرسد نتانیاهو نیز در حال خروج از ساختار حکومت است، حکومت اسرائیل در پشت پرده تمام تلاش خود را برای در قدرت ماندن محمود عباس نموده اگرچه برای سالها مدعی شده است که هیچ شریک فلسطینی برای صلح ندارد که بتواند با او مذاکره کند.
دولتهای متوالی تحت رهبری بنیامین نتانیاهو با تضعیف حکومت میانهروتر فلسطین، عملا شرایط آغاز جنگ و درگیری با فلسطین را به صورت خوداگاه پایه ریزی کرده است. نتیجه این است که اسرائیل خود در دو دهه گذشته هیچ شریکی برای صلح نبوده است.
بنابراین بسیار مهم است که وقتی جنگ حماس و اسرائیل پایان مییابد، رهبران فلسطینی نه تنها باید آماده مذاکره برای یک راه حل سیاسی باشند، بلکه باید یک راه حل سیاسی جامع که نمایندگی فلسطینیها در کرانه باختری و غزه را بر عهده گیرد، طرح ریزی شود.
با توجه به سطوح بالای سرخوردگی و بی اعتمادی در میان فلسطینیها نسبت به تشکیلات خودگردان، فلسطینیها مدتهاست که منتظر تغییر یا تجدید رهبری هستند و زمان انجام این کار اکنون فرا رسیده است.
دو نکته کلیدی رهبری باید مورد توجه قرار گیرد. اول، رهبران فلسطینی از همه احزاب باید فورا اختلافات خود را به حالت تعلیق درآورند و سعی کنند حتی به طور موقت شکافهای اجتماعی میان فلسطینیان را که توسط حکومت اسرائیل ایجاد شده است را خنثی سازند. تلاشهای قبلی برای تشکیل دولتهای وحدت ملی شکست خورد، اما فوریت این مسئله در حال حاضر بیشتر است.
دوم، شکاف فزایندهای میان رهبری فلسطین و جامعه مدنی و یک گرایش قوی و اخیر در تشکیلات خودگردان و حماس وجود دارد که خطر خاموش کردن شور و نشاط مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل را به دنبال دارد و باید هرچه زودتر رهبران فلسطینی با خودآگاهی بر این مسئله، برای نجات سرنوشت تاریخی ملت فلسطین در یک محور تلاش نمایید.
اگرچه آینده غزه در مرکز مذاکرات اولیه خواهد بود، اما مشخص نیست که کدام نهاد نماینده آن است. با این حال اسرائیل تمام توان و تلاش خود را صرف حذف کردن حماس میکند، حتی اگر صدای نماینده فلسطینیها باقی بماند. به عبارت دیگر در صورت برقراری تماس مستقیم و مذاکره میان فلسطین و رژیم اسرائیل بدون شک شرط رهبران رژیم صیهونیستی نبود و حذف حماس از الگوی مدیریت و رهبری جامعه فسلطینیان است، با این حال طبق نظرسنجی جدید که توسط AWRAD در طول جنگ انجام شد، حمایت از حماس 59 درصد و حمایت از تشکیلات خودگردان در غزه تنها 8 درصد است.
غزه در سال 2007 یک بار شاهد نبرد خونین میان نیروهای حماس و تشکیلات خود گردان بود و از آن زمان به بعد حماس کنترل غزه را در اختیار دارد. ریشه عدم حمایت مردم غزه از تشکیلات خودگردان به ملایمتهای محمود عباس در قبال رفتار رژیم صیهونیستی باز میگردد و با توجه به میزان پایین مشروعیت تشکیلات خودگردان، بعید است که محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین ( حتی در صورت حذف حماس در غزه)، حکومت غزه را دوباره بپذیرد.
اگر رهبران احزاب فلسطینی نتوانند یک جبهه واحد ارائه دهند، ایالات متحده احتمالا با اسرائیل و طرفداران فلسطینی «گارد قدیمی» مورد اعتمادش برای تحمیل راه حلی بر غزه اقدام میکند.
بخشی از «گارد قدیمی» مورد اعتماد آمریکا و اسرائیل، حسین الشیخ؛ دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) و ژنرال ماجد؛ رییس سازمان اطلاعات عمومی فلسطین، هستند. که هر دو در کرانه باختری نیز نامحبوب، فاسد، ضعیف و بیش از حد به اسرائیل نزدیک هستند. با این وجود، ایالات متحده احتمالا محمود عباس را متقاعد خواهد کرد که این افراد را به عنوان جانشین خود انتخاب کند و اجازه انتقال آهسته قدرت را بدهد.
در حالی که فرهنگ سیاسی و جامعه مدنی فلسطین همیشه پویا بوده است، سرکوب بی امان اسرائیل و تشکیلات خودگردان از اواخر دهه 2000، فضای سیاسی و اجتماعی که زمانی جامعه مدنی فلسطین از آن برخوردار بود را مسدود کرده است. در نتیجه، فقدان رهبران جوان برجسته و گزینههای سنتی که امیدی به کسب حمایت ندارند، میتوانند با حمایت بازیگران خارجی به نفع خود استفاده کنند.
این گزینهها جبرئیل رجوب؛ دبیر کل فتح، محمد دحلان؛ رییس سابق نیروی امنیتی پیشگیرانه فلسطینی در غزه، محمود العلول؛ نایب رییس فتح، محمد اشتیه؛ نخست وزیر فلسطین، ناصر کیدوا؛ وزیر خارجه سابق فلسطین و مروان برغوتی؛ دبیرکل سابق فتح هستند.
یافتن یک نامزد یا ساختار دولتی که منافع مردم فلسطین را به طور یکسان برآورده کند، چالش مهمی است. بازیگران خارجی یعنی ایالات متحده و کشورهای عرب خلیج فارس نیز هر کدام ترجیحات خود را دارند.
در پایتختهای غربی این امید وجود دارد که پس از جنگ، یک رهبری تازه فلسطینی بتواند حمایت مردمی را برای احیای روند صلح که شبیه راهحل دو کشور است، بسیج کند. اما با توجه به گستردگی وحشتناک و چشم پوشی اسرائیل بر تمامی اصول حقوق بشری در غزه که تعریفی جز نسل کشی ندارد، بعید است مردم فلسطین با گزینههای معرفی شده از جانب ایالات متحده برای اتمام جنگ و ایجاد روند صلح با اسرائیل موافق باشند.
بدون شک، احیای روند صلح مستلزم آن است که نتانیاهو با یک سیاستمدار و یک حزب متعهد به راه حل دو کشوری جایگزین شود. اتحاد رهبران فلسطینی از یک شو و تغییر قابل توجه در رهبری اسرائیل برای برهم زدن وضعیت موجود لازم است و به نظر میرسد امروز زمان آن فرا رسیده است.