اگر اوپک در قرن بیستم قدرتمند بود، بریکس پلاس اکنون در قرن بیست و یکم می تواند اندکی قدرتمندتر باشد و البته درباره دلارزدایی دورنمای بهتری هم وجود دارد.

به گزارش جماران، جو سالیوان، مشاور ویژه و عضو  سابق شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید در دوران دولت دونالد ترامپ ، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده در نوشتاری برای فارن پالیسی از شکننده بودن تسلط دلار در سطح جهانی نوشته و تاکید کرد که بریکس علیرغم اختلافات داخلی، اهرم ارزی رو به رشدی دارد :

در ماه‌های قبل از گردهمایی رهبران بریکس در آفریقای جنوبی در ماه آگوست ، شایعاتی مبنی بر ظهور یک ارز جدید در این گردهمایی به گوش می‌رسید که در خود اجلاس برگزار شده خبری از آن نشد. اما مهم این است که سرفصل های مطرح شده در  یک اجلاس را با شواهدی از آغاز یک روند اشتباه نگیرید.

پس از نشست بریکس، ما با جهانی روبه رو شده ایم  که اکنون نسبت به شش ماه پیش برای دلارزدایی بسیار آماده تر است. شاید بتوان گفت که در حال حاضر پتانسل بریکس پلاس به دلیل پذیرش اعضای جدید، فقط تا حدودی تغییر کرده است. اما در شش ماه گذشته، تغییرات در اقتصاد چین و واشنگتن راه را برای دلارزدایی هموار کرده است،  مسیری که بریکس پلاس اکنون می‌تواند وارد آن شود.

بریکس پلاس ممکن است قدرت اقتصادی جنوب جهانی را از قرن بیستم به قرن بیست و یکم ارتقا دهد. در قرن بیستم، بلوک‌های اقتصادی غیرغربی، مانند اوپک، از طریق کنترل بر عرضه کالاهای اقتصادی خاص، مانند نفت، قدرت ژئوپلیتیکی به دست آوردند. در قرن بیست و یکم، بلوک‌های اقتصادی غیرغربی، مانند بریکس پلاس، می‌توانند همزمان از طریق چندین کانال اقتصادی به غرب نفوذ کنند. تحریم‌های نفتی قرن بیستم ممکن است در مقایسه با اقدامات تجاری و مالی قرن بیست و یکم که اکنون بریکس پلاس - می‌تواند از نظر تئوری- مدیریت کند، حتی ضعیف به نظر برسد.

می‌توانید این ابزارهای جدید حکومت‌داری اقتصادی را در ترکیب اعضای پذیرفته‌شده‌ای که بلوک را از BRICS به BRICS+ گسترش داده‌اند، ببینید. با مصر، اتیوپی و عربستان سعودی، بریکس پلاس می تواند تجارت جهانی را نه تنها در نفت، بلکه در همه چیز مختل کند. این سه کشور کانال سوئز را محاصره کرده و عملاً آن را به دریاچه بریکس پلاس تبدیل می کنند. این کانال شریان کلیدی اقتصاد جهانی است. حدود 12 درصد از کل تجارت جهانی از طریق این کانال انجام می شود که از دریای مدیترانه به دریای سرخ می رسد. و این دریای سرخ است که بریکس پلاس اکنون آن را احاطه کرده است. دریای سرخ که از غرب توسط مصر و از شرق توسط عربستان سعودی پوشیده شده است، ممکن است سواحلی در اتیوپی محصور در خشکی نداشته باشد، اما اتیوپی یک قدرت منطقه‌ای در شرق آفریقا است. این کشور بر سایر کشورهای آفریقای شرقی مانند سودان و سومالی که بقیه کرانه های غربی دریای سرخ را در اختیار دارند، نفوذ دارد. شما اگر می خواستید از اهمیت سوئز در تجارت جهانی استفاده کنید، باید مصر، اتیوپی و عربستان سعودی را در یک قالب قرار می دادید و این دقیقا کاری است که بریکس انجام داد.

پذیرش عربستان سعودی همچنین اهرم اقتصادی در اختیار بریکس پلاس در هلدینگ های مالی را گسترش می دهد. عربستان سعودی بیش از 100 میلیارد دلار اوراق قرضه دولتی در  ایالات متحده دارد. کشورهای بریکس پلاس اکنون دارای بیش از 1 تریلیون دلار اوراق قرضه آمریکا هستند و البته خیال راحتی هم دارند. سعودی‌ها با خرید سازمان‌های خصوصی تأثیرگذار پول را به قدرت ژئوپلیتیکی تبدیل می‌کنند.

اعضای جدیدی که به بریکس پلاس اضافه شدند  از تنوعی برخوردار هستند که  طیفی از قدرت را هم اکنون و هم در آینده ارائه می دهد. ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی - از جمله اعضای جدید بریکس پلاس - نیز صادرکنندگان سوخت فسیلی هستند. در همین حال، کشورهایی مانند برزیل، چین و روسیه تولیدکنندگان قابل توجهی از فلزات و خاک های کمیاب هستند که انتقال انرژی به آنها بستگی دارد.

تاریخ اوپک داستانی از همکاری در مورد مسائل مربوط به منافع اقتصادی مشترک بین کشورهایی است که به معنای واقعی کلمه با یکدیگر در جنگ هستند. در دهه 1980، از طریق اوپک، ایران و عراق در تعیین قیمت نفت با یکدیگر همکاری کردند، حتی در حالی که هر یک از آنها تأسیسات تولید نفت طرف مقابل، از جمله نفتکش‌ها در دریا را هدف قرار دادند. قابل درک است که برخی گمان می کنند کشورهایی مانند چین و هند نمی توانند در مورد موضوعات مورد علاقه مشترک همکاری کنند، زیرا اختلاف هایی با یکدیگر مثلا در حوزه مرزی دارند.  اما اگر ایران و عراق بتوانند در قرن بیستم بر سر منافع اقتصادی مشترک در داخل اوپک با هم همکاری کنند، در قرن بیست و یکم، چین و هند هم می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند.

اگر اوپک در قرن بیستم قدرتمند بود، بریکس پلاس اکنون در قرن بیست و یکم می تواند اندکی قدرتمندتر باشد و البته درباره دلارزدایی دورنمای بهتری هم وجود دارد. هرگونه فشار بریکس پلاس به سمت دلارزدایی از تحولات میان  پکن و واشنگتن، سود خواهد برد.

یکی از موارد تردیدآفرین درباره کارآمدی بریکس در مسیر دلارزدایی اقتصاد غول آسای چین بود. اقتصاد چین از نظر تولید ناخالص داخلی چندبرابر سایر کشورهای عضو بریکس و بریکس پلاس است و همین موضوع برخی را نگران کرده بود که  بریکس فرصت جدیدی برای چین باشد تا با سایر کشورهای در حال توسعه به عنوان زیردستان خود رفتار کند.

با این حال، با کاهش نرخ رشد اقتصادی چین، این وضعیت هم تا حدودی تغییر خواهد کرد. اقتصاد کوچک‌تر چین به معنای بریکس متعادل‌تر است. و بریکس متعادل‌تر، بریکسی است که به‌طور باورپذیرتر به‌جای منافع یک چین سلطه‌گر، در خدمت منافع مشترک است. این یک هدیه به بریکس پلاس خواهد بود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.