به نظر میرسد این جنگ غیر قابل پیش بینی در خاورمیانه، بر رقابت های ژئوپلیتیکی منطقه ای و جهانی بیفزاید و چین و روسیه هم تلاش کنند از این درگیری بهره لازم را در جهت منافع خود ببرند. آنچه مسلم است، آمریکا در حل این بحران تا کنون مستأصل مانده است.
عبدالرضا فرجی راد، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک و سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان در یادداشتی برای جماران نوشت:
با اینکه طرف های غربی، چه اروپا و چه آمریکا، تلاش می کنند ایران را از دخالت مستقیم در حمله حماس و جهاد اسلامی به اسراییل مبرا بدانند - که این حرکت نیز دلایل خاص خود را دارد- اما از سوی دیگر بعضی عوامل و رسانه های غرب، روسیه را بی نقش در این رخداد مهم نمی دانند.
بنظر می رسد بار اول ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین بود که گروه «واگنر» را متهم کرد نیروهای مقاومت را برای این حمله آموزش داده که چگونه بتوانند این حمله را طراحی کنند. او دلیلی را که برای این ادعای خود مطرح می کند، رفت و آمد مقامات حماس به مسکو در یکی دو سال اخیر و به ویژه پس از جنگ اوکراین عنوان می کند.
نکته جدیدی که اخیرا مطرح شده، استفاده گروه حماس از سلاح های غربی است که ادعا می شود روسیه از انبار سلاح های غنیمتی خود در جنگ اوکراین به گروههای در حال جنگ در غزه تحویل داده است و در مقابل، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در مصاحبه ای سیستم فاسد در بخش نظامی اوکراین را عامل این امر ذکر و ادعا کرد که بخشی از سلاح هایی که از سوی غرب برای جنگیدن با روسیه به اوکراین داده می شود توسط این سیستم فاسد در بازار فروخته می شود.
با توجه به سیر طولانی شدن درگیری در خاورمیانه که احتمال جنگ حزب الله با اسرائیل در صورت ورود نیروهای اسرائیلی به غزه بیش از گذشته ارزیابی می گردد، بُعد ژئوپلیتیکی و سیاسی ناشی از آن هم در حال افزایش است.
روسیه چندین بار حمله به غیر نظامیان در غزه را محکوم کرده و چین هم هر چه اعراب زبان نسبتا تندتری را در رابطه با حمله به غیرنظامیان به کار می برند، از نظر بیانی و تبلیغی خود را هماهنگ با آنها نشان می دهد. این احساس به وجود میاید که انگار چینی ها و روس ها حدس می زنند که احتمال ادامه دار بودن این جنگ زیاد است. لذا دولت بایدن مجبور است از اسرائیل حمایت کند و نمی تواند این سنت آمریکا را نادیده بگیرد و از طرف دیگر رابطه رو به بهبود آمریکا با اعراب به ویژه با عربستان و حوزه جنوبی خلیج فارس کند خواهد شد و شاید هم پس رفتی داشته باشد که باید از این وضعیت برای نفوذ هر چه بیشتر در میان کشورهای عربی استفاده کرد.
این تحولات تدریجی سیاسی و ژئوپلیتیکی در حال ظهور، در نشست روز گذشته قاهره که با حضور رهبران و نمایندگان بیست کشور برگزار شد خود را نشان داد. نشستی که با ابتکار رهبری مصر و اردن برای کاهش تنش در منطقه شکل گرفت، ولی آمریکا به بهانه اینکه چرا نمایندگانی از روسیه و چین در نشست حضور دارند نماینده ویژه ای اعزام نکرد و فقط برای خالی نبودن عریضه معاون نمایندگی آمریکا در قاهره در نشست شرکت کرد که از نظر رده شرکت کنندگان در بین ۲۰ کشور دعوت شده پایین ترین بود.
این در حالی است که جو بایدن و وزیر خارجه او آنتونی بلینکن در این دو هفته ای که از این بحران بزرگ میگذرید بیشترین مشورت ها را با رهبران دو متحد خود یعنی اردن و مصر داشته اند. این امر نشان می دهد که رهبران کشورهای عربی از حمایت های بی دریغ آمریکا از اسرائیل و دولت نتانیاهو که به خاطر سیاست های غلط و تند روانه اش عاملی برای این درگیری بوده و به همین جهت بایدن حاضر به ملاقات با وی نمی شد نیز ناراحتند. همین سیاست باعث شد که نشست بایدن با رهبران مصر، اردن و سازمان آزادیبخش فلسطین به میزبانی اردن توسط اعراب به علت حمله اسرائیل به بیمارستانی در غزه ملغی شود و بایدن مجبور شد دست خالی به واشنگتن بر گردد.
با توجه به موارد فوق به نظر میرسد این جنگ غیر قابل پیش بینی در خاورمیانه، بر رقابت های ژئوپلیتیکی منطقه ای و جهانی بیفزاید و چین و روسیه هم تلاش کنند از این درگیری بهره لازم را در جهت منافع خود ببرند.
آنچه مسلم است، آمریکا در حل این بحران تا کنون مستأصل مانده است.