پایگاه خبری جماران، محمدحسین لطفالهی: در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران با توجه به تحولات در منطقه قفقاز و مرزهای شمالی نسبت به مرزهای بین المللی کشور هشدار داده و حتی از وجود گزینه نظامی بر روی میز هم صحبت کرده، افشار سلیمانی، سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان به «جماران» میگوید: بهترین راه برای مدیریت شرایط در قفقاز، دیپلماسی و مذاکره است.
او باور دارد تحولات در منطقه با هماهنگی قدرتهای بزرگ شکل میگیرد و در صورت اجماع این قدرتها برای فعال شدن کریدور موسوم به «زنگهزور»، ایروان حتی اجازه کمک خواستن از ایران را هم پیدا نخواهد کرد.
مشروح این گفت و گو در پی می آید:
آذربایجان و ترکیه تلاش زیادی برای به سرانجام رساندن کریدور موسوم به «زنگهزور» دارند. با توجه به هشدارهای ایران و شرایط منطقه برآورد شما از آینده چگونه است؟ آیا این کریدور فعال خواهد شد؟
فعلا از نظر عملیاتی تکمیل این پروژه به زمان نیاز دارد و دست کم تا سال 2025 به طول خواهد انجامید. در حال حاضر آذربایجان 70 درصد در زمینه تکمیل خط ریلی و 40 درصد نیز در زمینه تکمیل خطوط جادهای در خاک خود پیشرفت داشته، اما ارمنستان هنوز کاری از پیش نبرده است. نزدیک به 40 کیلومتر از این کریدور از خاک ارمنستان عبور خواهد کرد و به دلیل اختلافاتی که میان باکو و ایروان وجود دارد، هنوز کاری در این زمینه از سوی ارمنستان انجام نشده است.
یک مسأله اساسی در رابطه با سرنوشت کریدور موسوم به زنگهزور این است که نه ارمنستان و نه روسیه شفافیت لازم را در اعلام مواضع خود پیرامون این مسأله ندارند. من مدتهاست که این مناقشه را پیگیری میکنم. ایران به صراحت اعلام کرده من با اعمال تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه و مخالف تغییر مرزهای بینالمللی مخالفم، اما از سوی ارمنستان چنین چیزی با این صراحت مطرح نشده است.
نظر آذربایجان این است که کریدور موسوم به زنگهزور یک کریدور بینالمللی باشد، اما ارمنستان خواهان اعمال حاکمیت خود بر هر کریدوری است که از خاک این کشور عبور کند. روسیه هم به صراحت در این زمینه موضع نمیگیرد، اما کارشناسان و مقامهای میانی مواضعی آشکارتر از مواضع مسکو اتخاذ میکنند. یک بار سفیر روسیه در آذربایجان در این زمینه گفت که روسها موافق احداث این کریدور هستند. به باور من، با توجه به این که روسیه درگیر یک جنگ در اوکراین است و دسترسیاش به اروپا محدود شده، تمایل بسیار زیادی دارد که کریدور موسوم به زنگهزور فعال شود. موضع ترکیه هم مشخص است که تأکید دارد این کریدور باید فعال شود.
با توجه به این شرایط به باور من این کریدور دیر یا زود فعال خواهد شد.
فعال شدن چنین کریدوری چه تبعاتی برای ایران خواهد داشت؟
من معتقدم برخی تحلیلگران با نگاه توهم توطئهای و بزرگنمایی شده به مسأله نگاه میکنند. ایدههایی نظیر «دالان تورانی ناتو» از این دست تحلیلها هستند. ترکیه دهههاست که از اعضای ائتلاف ناتو به شمار میرود و ناتو در این کشور پایگاه دارد. بله، ترکیه از طریق کریدور موسوم به زنگهزور میتواند به نخجوان و آذربایجان و دریای خزر و آسیای مرکزی متصل شود. این موضوع صحیح است، اما باید واقعبین بود. من همیشه تلاش کردهام که واقعبین باشم. چه با زنگهزور چه بدون زنگهزور، از طریق خط آهن قارص – تفلیس – باکو به آذربایجان دسترسی مستقیم زمینی دارد. حرف من این است که ترکیه به هرحال به باکو دسترسی زمینی دارد، هرچند طبعا دسترسی از مسیر زنگهزور راحتتر خواهد بود، اما به هر صورت این دسترسی در حال حاضر هم وجود دارد. آقای اردوغان هم اخیرا در سفری که به نخجوان داشت، سندی را امضا کرد که بر اساس آن قرار است قارص به نخجوان متصل شود. ضمن اینکه خط لوله گاز هم وجود داشته و ترکیه در حال ایجاد آلترناتیو دیگری برای رساندن گاز به نخجوان است.
ایران در حال حاضر گاز را در این منطقه سوآپ میکند. یعنی در آستارا گاز از آذربایجان تحویل میگیرد و از جلفا گاز به نخجوان میدهد. حالا ترکیه میخواهد از مسیر دیگری به نخجوان گاز برساند.
در خصوص ارمنستان هم این نگرانی وجود دارد که اگر روابط این کشور با جمهوری آذربایجان و ترکیه حسنه شود و محاصرهای که علیه ارمنستان وجود دارد رفع شود، این کشور گزینههای زیادی برای واردات گاز خواهد داشت و آلترناتیوهایی برای واردات گاز ایران خواهد یافت.
یعنی شما موافقید که مرز ایران و ارمنستان بسته شود؟
من به هیچ وجه طرفدار بسته شدن مرز نیستم. از ضرورت نگاه واقعبینانه حرف میزنم. ما باید تمام جوانب موضوع را ببینیم و اگر قرار است کاری را انجام دهیم و ناگزیر به انجام کاری هستیم، به موقع آن کار را بکنیم. در همین جمهوری اسلامی ما قطعنامه 598 را پذیرفتیم که به موقع هم این کار را نکردیم یا بیانیه الجزایر را بعد از ماجرای سفارت امضا کردیم. ما به دلیل عدم توجه به مسأله «زمان» هزینههای زیادی پرداخت کردهایم.
سوال من این است که ما چقدر از طریق ارمنستان به اروپا یا دیگر مناطق دنیا دسترسی پیدا کردهایم؟ ما از ارمنستان که عبور کنیم باید به گرجستان برویم و از مسیر دریای سیاه بار دیگر سر و کارمان به ترکیه میافتد. یعنی شما باز وابسته هستید.
الان برخی شعار میدهند برویم نخجوان را بگیریم و برخی دیگر از ضرورت اقدام نظامی سخن میگویند و از همین قبیل حرفها. شما تصور کنید تنشها تشدید شد و ما با اقدام نظامی جلوی فعال شدن کریدور زنگهزور را گرفتیم. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ روابط ما با دو کشور جمهوری آذربایجان و ترکیه که به باور من برای ایران بسیار مهمتر از ارمنستان هستند ویران خواهد شد.
توجه کنید چرا یک بار مقامهای ارمنستانی نمیآیند بگویند ما نمیخواهیم مرز با ایران را از دست دهیم؟ آنها میگویند حاکمیت ملی ما اعمال شود، اما یک بار هم از اهمیت مرز با ایران نمیگویند.
حالا اگر توافق صلح با آذربایجان به نتیجه برسد و روابط ترکیه و ارمنستان عادی شود و ارمنستان بخواهد داوطلبانه مسأله را با آذربایجان و ترکیه حل کند، چه اتفاقی برای ما خواهد افتاد؟ ما چه کار میتوانیم بکنیم؟ این اتفاق در نهایت از سوی ارمنستان خواهد افتاد و ما باید به فکر آن زمان باشیم.
من معتقدم موضعگیریهای ایران اشتباه بوده و باید با بررسی دقیق شرایط از تکرار آنها بپرهیزیم. زمانی که مدام از روابط آذربایجان و اسرائیل میگفتند و تهدید میکردند چه اتفاقی افتاد؟ ما شاهد بودیم که آذربایجان به تعمیق روابط خود با اسرائیل پرداخت و وضعیت بدتر شد. مسأله من این است که چگونه بر مردم خود با مواضع اشتباه هزینه تحمیل میکنیم.
باید اولویت بندی کنیم و منافع خود را بر اساس اولویتها دنبال کنیم. آیا واقعا سیاست خارجی ما قرار است این باشد که به قیمت حفظ مرز با ارمنستان که خود تلاش زیادی در این راستا نمیکند، قرار است روابط با آذربایجان و ترکیه از بین برود؟
چرا نباید گفت ما به خاطر اینکه نگاه واقعبینانه در سیاست خارجی نداشتهایم و نگاه آرمانگرایانه را جایگزین نگاه واقعبینانه کردهایم، هزینههای زیادی متحمل شدیم؟
آقایانی که امروز نگرانند، سالها قبل هشدارهای مرا درباره خط لوله نفت باکو – تفلیس – جیحان نادیده میگرفتند. چرا زمانی که خط لوله گاز باکو – تفلیس – ارزروم کشیده میشد ساکت بودند؟ من در آن زمان هشدار میدادم، اما آقایان میگفتند این خطوط لوله صرفه اقتصادی ندارند و مسیر ایران بهتر و ارزان تر است. در نهایت چه شد؟ چون ما با غرب مسأله داشتیم امکان توسعه همکاریها وجود نداشت و طرف مقابل حاضر نبود سرمایهگذاری خود را در ایران انجام دهد.
این آقایان دارند ایران را تخلیه ژئوپلیتیک و ژئواکونومویک میکنند. الان کریدور میانی در حال احداث است که از طریق قزاقستان، دریای خزر، جمهوری آذربایجان و جمهوری گرجستان، چین را به ترکیه متصل میکند. این کریدورها در حال احداث است و تخلیه ژئوپلیتیک و ژئواکونومویک ایران است که در حال انجام است! ما چقدر از این فرصتها را به دلیل رابطه بد با غرب از دست دادیم؟ حالا بروند با روسیه صفا کنند! چقدر از این کریدور شمال – جنوب الان مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و برای تجارت استفاده میشود؟
واقعا اگر فرضا ارمنستان اجازه دهد کریدور موسوم به زنگهزور فعال شود ما چه گزینهای داریم؟ خاک ارمنستان است و اختیارش را دارد. آیا ما میتوانیم دخالت کنیم؟ سه سال است میگویند آذربایجان میخواهد به استان سیونیک ارمنستان حمله نظامی کند. برخی که پا را فراتر میگذارند و میگویند حمله نظامی آغاز شده است.
تمام حرف من این است که اگر به منافع ملی فکر میکنید توجه کنید کشورهای ساب سیستم در نهایت مجبور میشوند خود را با کشورهای سیستم هم سو کنند. کشورهای ساب سیستم اغلب نمیتوانند بدون هماهنگ شدن با قدرتهای اصلی کاری را پیش ببرند. من باور دارم تمام اتفاقات در قفقاز با هماهنگی قدرتهای بزرگ رخ میدهد. تصمیمگیران واقعی کشورهای آذربایجان یا ارمنستان و اینها نیستند. کریدور موسوم به زنگهزور زمانی فعال میشود که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار باشند. روسیه با اشتباه استراتژیک خود در جنگ اوکراین نفوذ خود را کاهش یافته میبیند و غرب تلاش دارد این خلاء را پر کند. ما هم اگر درست عمل میکردیم، الان ما جای روسیه و ترکیه دست برتر را در قفقاز داشتیم.
پیشنهاد شما در مقطع زمانی فعلی چیست؟
به باور من آذربایجان به استان سیونیک حمله نمیکند، چرا که کریدور به امنیت نیاز دارد. ما باید به جای تمرکز بر تهدید بر دیپلماسی فعالتر در منطقه تمرکز کنیم. توجه کنید که اگر هم آذربایجان اقدامی کند، آیا ارمنستان اجازه کمک خواستن از ایران را پیدا میکند؟ آیا ما بدون درخواست ارمنستان میتوانیم دخالت کنیم؟ ما جز دیپلماسی و مذاکره راه دیگری نداریم.