اکنون که کریدور های حمل و نقل شمال و جنوب , شرق و غرب ایران را محاصره و کشورمان را منزوی کرده اند آیا باید دست روی دست گذاشت و زانوی غمرا در بغل گرفت یا با تلاش و اراده مضاعف راهکارهای اقتصادی دیگری را در عمل در ایران اجرا و عملی کرد ؟
محمد حسین بنی اسدی، دیپلمات بازنشسته و کارشناس سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت:
اجلاس سران گروه ۲۰ که اخیرا در دهلی نو برگزار شد و در حاشیه آن توافق کریدور هند، امارات، عربستان، اسرائیل و اتحادیه اروپا به امضا رسید توجه جهانیان را به دور زدن ایران از این کریدورهای ترانزیتی جلب کرد. برخی کریدور هند - اتحادیه اروپا را رقیبی در مقابل کریدور جاده کمربند چین قلمداد کردند. از سوی دیگر کریدور فاو - بصره - ترکیه به اروپا در غرب ایران و همچنین کریدور کمربند - جاده چین تا گوادر پاکستان در شرق ایران را از جمله کریدورهایی که ایران را دور میزنند توصیف کردند.
حال این سوال پیش میآید که آیا دور زدن ایران در اثر تغافل و سهل انگاری و فرصت سوزی ما طی چند دهه گذشته رخ داده یا به روایتی دیگر انتقام نظام بینالملل از جمهوری اسلامی است؟ به یاد دارم در سال ۱۳۸۵ هندیها طی گزارشی از عدم توجیه اقتصادی کریدور جنوب - شمال از طریق ایران به روسیه با توجه به اینکه ترانزیت کالا مستلزم چند بار بارگیری و تخلیه کالا در ایران بود و در مسیر رشت - آستارا نیز راه آهن موجود نبود، لذا هزینه حمل کالا به روسیه را به مراتب گرانتر از مسیر تنگه سوئز دریای شمال به روسیه ارزیابی کردند و بر تکمیل خط آهن رشت آستارا اصرار داشتند .
همچنین در سال ۱۳۹۸ طرف هندی هزینه حمل یک کانتینر از بندر هند به مقصد افغانستان از طریق بندر چابهار را حدود ۵۰۰ دلار و هزینه حمل یک کانتینر از هند به مقصد افغانستان از طریق بندر کراچی پاکستان را حدود ۲۰۰ دلار برآورد کردند و اقتصادی شدن حمل کالا از طریق ایران را مشروط به کاهش هزینه ها دانستند .
در این میان وزارت راه و ترابری به عنوان متولی کریدورها سرخوش از برگزاری جلسات مربوطه در کشورها و برخورداری از سفرهای خارجی بود و به قول معروف اگر برای کشور آبی نداشت برای مدیران وزارت راه و ترابری نانی در بر داشت.
اکنون که کریدور های حمل و نقل، ایران را دور زده اند بدون در نظر گرفتن قصور و ناکامی و فرصت سوزی خود آه و فریاد برآورده ایم که استکبار جهانی ایران را از کریدور ها کنار گذاشته است. اکنون که کریدور های حمل و نقل شمال و جنوب , شرق و غرب ایران را محاصره و کشورمان را منزوی کرده اند آیا باید دست روی دست گذاشت و زانوی غمرا در بغل گرفت یا با تلاش و اراده مضاعف راهکارهای اقتصادی دیگری را در عمل در ایران اجرا و عملی کرد ؟
تجربه نشان داده که دنیای بازرگانی و تجارت عقد اخوت با هیچ مسیر ترانزیتی نبسته است بلکه هر مسیری که امنیت بیشتر و هزینه کمتر و ارزانتری را فراهم کند مورد توجه قرار می دهند. با یک بررسی ساده و حساب سرانگشتی می توان مجموعه ای از مشکلات سر راه توسعه کریدور ها را ردیف کرد از جمله: فقدان اراده کلان ملی، فساد و رقابت ناسالم، نظام اداری پوسیده، کندی بیش از حد طراحی واجرا، مشکلات ساختاری اجرای برنامه های توسعه ای و استراتژیک در کشور، کمبود منابع مالی ، فقدان سرمایه گذاری خارجی ، دخالت افراد غیر متخصص ، نگاه نظامی و امنیتی به دریا و ساحل، رقابت های داخلی استانها و تنگ نظری آنها نسبت به دیگر مناطق و غیره علیرغم طراحی کریدورهای ریلی و جاده ای اطراف ایران هنوز هیچکدام قادر به جایگزینی خطوط دریایی نیستند.
گرچه خط لوله های گاز و نفت تا حدودی می توانند سهمی در حمل و نقل دریایی را به خود اختصاص دهند، ولی هنوز تنگه ها و کانالها از جمله تنگه هرمز و کانال سوئز جایگاه حیاتی خود را حفظ کرده اند. بدیهی است کشورهای ساحلی از جمله ایران نباید اقدامی در تهدید کردن کشتی رانی در تنگه هرمز را از خود نشان دهند. در این برهه حساس که کریدور کمربند - جاده در شمال و کریدور هند- اتحادیه اروپا از طریق امارات،عربستان و اسراییل همچنین کریدورعراق- ترکیه به اروپا اراده ای از دور زدن و انزوای ایران به نمایش گذاشته اند هنر و ذوق ایرانی ایجاب می کند که طرحی جامع برای توسعه سواحل جنوب و شرق و اتصال جاده ای و ریلی به خصوص در مسیرهای جنوب و شمال ایران و اقتصادی کردن این مسیرها به منظور جذاب کردن برای بازرگانان و تجار تعریف و در جهت تحقق آن تلاش حد اکثری اعمال گردد .
پیشنهاد می شود دولت ضمن مطالعه و بررسی ناکامی ها در گذشته پیشگام تدوین و اجرای این پروژه گردد:
* تعریف و جانمایی طرح های مورد نظر
*آغاز به ایجاد زیرساختهای لازم
*کمک صندوق توسعه برای اجرای پروژه
*تجدید نظر در نگاه امنیتی به دریا و ساحل
*استفاده از مشاوران داخلی و خارجی
*تعریف و اعلام پروژه ها با در نظر گرفتن انگیزه های سود آور
*مشارکت دادن استانها در توسعه سواحل مکران به نام آن استانها بدون تاکید بر جذب پروژه های آب بر مثل فولاد و پتروشیمی در استانهای خود
*ملزم کردن استانهای کشور در توسعه مکران مشابه مشارکت در مراسم اربعین
*تشویق و دادن انگیزه به سرمایه داران داخلی
*ایجاد تسهیلات برای کارآفرین های داخلی حتی زندانی با ضمانت های لازم
*اعطای امتیاز برای دوران سربازی در این مناطق
*تشویق و جلب ایرانیان خارج از کشور مشابه امتیازات هند به هندیهای غیر مقیم
*تشویق و جلب خارجی ها برای سرمایه گذاری.
بی گمان تحقق این پروژه عظیم مستلزم اتخاذ تصمیمات سخت و عظیم است، بدون آشتی ملت - دولت برای همدلی و همراهی، ایجاد اعتمادبین ملت -دولت، همکاری و همدلی مرکز- پیرامون، در اولویت قرار گرفتن توسعه اقتصادی و سیاسی داخلی، خارج کردن نگاه امنیتی در داخل، دوری از تنش و تشنج در منطقه ، تعامل با نظام بین الملل و آشتی با نهادهای اقتصادی و مالی جهان و اتخاذ سیاست خارجی متوازن ، پروژه توسعه مکران و شرق ایران در سطح آمال و آرزو باقی خواهد ماند. انبساط سیاسی در روابط خارجی در سطح منطقه بدون انبساط سیاسی و توجه به افکار عمومی داخل ایران پروژه فوق را سترون و ناکام خواهد کرد و اوراقی بر اوراق ناکامی ، افسوس و دریغ برای آیندگان به یادگار خواهد گذاشت.
بدون تردید باز ماندن از پروژه های کلان اقتصادی به ویژه کریدور های ترانزیتی و زیرساختارهای جاده ای و ریلی در کشور هم ناشی از غفلت، سهل انگاری، فرصت سوزی ما بوده و هم انتقام نظام بین الملل در اعمال تحریم و انزوای کشور ماست، پس منافع ملی ایجاب می کند که گذشته را چراغ راه آینده قرار دهیم و ضمن آسیب شناسی، به تعامل با همسایگان در منطقه و سیاست متوازن با جهان و نهادهای مالی آن همت گماریم و امکانات را در جهت توسعه کشور و تامین منافع ملی خود به کار بریم و قصور خود را گردن دیگران نیندازیم بلکه خود را شماتت کنیم و بدانیم که دنیا معطل ما نمی ماند و با سرعت مسیر پیشرفت را می پیماید.