کشتیهای روسیه در سراسر درگیری اوکراین، بر اساس معاهده بین روسیه و جزایر فارو که در دهه 1970 منعقد شد، در این منطقه حضور فعال دارند. این کشتیها در قالب فعالیتهای ماهیگیری به جاسوسی و حتی خرابکاری از جمله تخریب کابلهای زیردریایی در دریای شمال متهم شدهاند.
به گزارش جماران؛ الکساندر بی گری؛ عضو فعلی شورای سیاست خارجی آمریکا و دستیار سابق معاون اول رئیس جمهور آمریکا در یادداشت اخیر خود در اندیشکده آمریکایی فارن پالیسی به نقاط ضعف پیمان ناتو در منطقه شمالگان و جناح شمالی ناتو و گسترش نفوذ روسیه در این منطقه اشاره میکند.
در حالی که تهاجم روسیه به اوکراین ضعفهای قابل توجهی را در ظرفیت نظامی مسکو نشان داده است، اما عملکرد نامطلوب کشورهای جناح شمالی ناتو نیز بر جنبههای ژئواستراتژیک این سازمان امنیتی، سایه انداخته است.
با نزدیک شدن به هفتاد و پنجمین سالگرد پیمان ناتو در سال آینده، اکنون فرصت مناسبی برای سازماندهی مجدد برای مقابله با تهدیدات امروزی این سازمان است. ایالات متحده و متحدان آن در ناتو باید اقدامات پیشگیرانهای برای رفع این شکافها پیش از استفاده توسط روسیه انجام دهند. الحاق اخیر فنلاند به ناتو و الحاق سوئد در آینده، ظرفیتهای این ائتلاف را افزایش میدهد. جنگ در زیرِ دریا، نبرد راداری و دسترسی به سیگنالها رقیب، پدافند هوایی و قدرت توپخانه در منطقه دریای بالتیک از موضوعاتی است که باید به آن توجه بیشتری شود.
کمبودهای نگرانکنندهای در امتداد جناح شمالی ناتو، بهویژه در قطب شمال، وجود دارد که نشاندهنده ناکامیهای اساسی چندین عضو کلیدی ائتلاف در اجرای تعهدات خود در قبال منافع مشترک اعضا در برابر رقیب خود مسکو است. روسیه با موفقیت از عوامل متعددی بهرهبرداری کرده است. به دست آوردن فضای مانور در مناطق جزایر قطبی مانند سوالبارد (نروژ)، جزایر فارو و گرینلند (دانمارک) همگی نتیجه ضعف اعضا و عدم توجه آنها به این منطقه حیاتی است.
در هر مورد، مسکو نفوذ خود را با مقاومت بسیار اندک اُسلو و کپنهاگ گسترش داده است. در مجمع الجزایز سوالبارد، در نیمه راه میان نروژ و قطب شمال، روسیه از مفاد مبهم در معاهده 1920 استفاده میکند تا توانایی حاکمیت نروژ را برای مشارکت در دفاع سنتی محدود کند. مسکو حضور قابل توجهی در استخراج معادن سوالبارد دارد و اصرار دارد که نروژ نمیتواند تحریمهای جهانی را بر محمولههای خود به شهرکهای صنعتی روسیه در آنجا اعمال کند.
تفسیر نروژ از اختیارات خود در معاهده 1920 اجازه حضور روسیه را در یک جزیره استراتژیک حیاتی با منابع طبیعی قابل توجهی از جمله زغال سنگ، روی، مس و فسفات داده است. با این حال، میتوان استدلال کرد که نروژ در راستای حفظ حاکمیت خود و تعهدات ناتو، موظف است به رعایت قوانین بینالمللی در مورد سوالبارد، از جمله اجرای تحریمها اطمینان حاصل کند. همچنین «جزایر فارو» که دفاع از آنها بر عهده دانمارک است، میزبان ماهیگیران متعدد روسیه است. کشتیهای روسیه در سراسر درگیری اوکراین، بر اساس معاهده بین روسیه و جزایر فارو که در دهه 1970 منعقد شد، در این منطقه حضور فعال دارند. این کشتیها در قالب فعالیتهای ماهیگیری به جاسوسی و حتی خرابکاری از جمله تخریب کابلهای زیردریایی در دریای شمال متهم شدهاند.
ناتوانی کپنهاگ در مداخله مؤثر در این موضوع، شرکای ناتو را در سراسر جناح شمالی این اتحاد در برابر تاکتیکهای نامتقارن روسیه آسیبپذیر کرده است. در حالی که قانون سیاست خارجی دانمارک در سال 2005 به جزایر فارو اجازه میدهد خودمختاری قابل توجهی در امور خود را حفظ کند، موضوعی با این حساسیت باید شامل هماهنگی با اولویتهای بزرگتر سیاست خارجی دانمارک باشد. گرینلند نیز مدتهاست که منطقه مناقشه بین دانمارک و مسکو است.
همانطور که خودمختاری محلی گرینلند رشد کرده است، پذیرش نفوذ خارجی نیز افزایش یافته است. قدرت رو به کاهش کپنهاگ فرصت کافی برای رقابت قدرتهای بزرگ در بزرگترین جزیره جهان فراهم کرده است. همچنین جناح شمالی اتحاد ناتو از غفلت استراتژیک کانادا در دولت جاستین ترودو رنج میبرد که در حال حاضر تقریبا 1.3 درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف دفاع میکند که به طور قابل توجهی کمتر از 2 درصد مورد نیاز ناتو است.
برنامهریزی برای جایگزینی ناوگان قدیمی یخشکن اتاوا مدتهاست که صورت گرفته است، اما دولت بارها نتوانسته است این تغییرات را انجام دهد. علیرغم هشدارهای مکرر ارتش کانادا مبنی بر اینکه کانادا فاقد تواناییهای لازم برای مقابله با نظامیسازی مجدد قطب شمال توسط مسکو است، اتاوا درگیر بحثهای خیالی درباره استراتژی ناتو در اقیانوس هند و اقیانوس آرام است که ایالات متحده، کانادا و در مجموع ناتو را در جناح شمالی آسیبپذیر میکند.
این چالشها نیازمند راهحلهای جدی است که شامل یک فرماندهی واحد قطب شمال ناتو در سراسر حوزههای جنگی میشود. هماهنگی آموزش مشترک جنگ قطبی، قابلیتهایی که با الحاق هلسینکی و به زودی استکهلم برای ناتو به وجود میآید و ناوگانهای یخشکن و جنگ در قطب شمال از مواردی است که باید در جناح شمالی ناتو تقویت شود.
ایالات متحده نیز باید با شرکای خود در دانمارک، نروژ و کانادا، بیشتر همکاری کند و ناتو نباید به روسیه اجازه دهد که با مصونیت در جزایر فارو عمل کند یا ارتباطات استراتژیک ناتو را از طریق نفوذ خود در گرینلند یا سوالبارد تهدید کند.
همچنین چین با ابتکار جاده ابریشم قطبی، عمیقا علاقهمند به افزایش حضور خود در منطقه شمالگان است و به طور خیالی خود را یک «کشور نزدیک قطب شمال» اعلام کرده است. ایالات متحده باید هم به صورت چندجانبه از طریق ناتو و هم به صورت دوجانبه با دانمارک، نروژ و کانادا همکاری کند تا پشتیبانی اطلاعاتی لازم برای جلوگیری از تهدید وضعیتهای حقوقی مبهم برای جناح شمالی ائتلاف را فراهم کند. اما هنوز کارهای زیادی برای تامین امنیت جناح شمالی اتحاد و تامین چتر امنیتی پیش بینی شده در پیمان آتلانتیک شمالی وجود دارد.