دالان زنگزور در صورت اجرا به آذربایجان دسترسی بلامانع به جمهوری خودمختار نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان و بدون پستهای بازرسی ارمنستان را میدهد. این کار باعث قطع دائم مرزهای ایران و ارمنستان میشود.
پایگاه خبری جماران: دالان زنگزور در صورت اجرا به آذربایجان دسترسی بلامانع به جمهوری خودمختار نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان و بدون پستهای بازرسی ارمنستان را میدهد. این کار باعث قطع دائم مرزهای ایران و ارمنستان میشود.
به گزارش جماران، در سال 1991 با استقلال سه جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان و شکلگیری ژئوپلیتیک جدیدی در قفقاز جنوبی این منطقه به یکی از مهم ترین مناطق راهبردی جهان تبدیل شد. قفقاز جنوبی به رغم اهمیت و جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک به لحاظ مناقشات قومی و سرزمینی، بی ثباتی سیاسی، عدم توسعه اقتصادی و اجتماعی، گرایشهای سیاسی متعارض و فقدان ساختار امنیتی همکاری جویانه در منطقه همواره با تهدیدات و چالشهای امنیتی رو به رو بوده است. گویا صلح، کلید مفقودهای است که برای قرنها معنای خود را در این منطقه از دست داده است.
در این میان، موقعیت راهبردی و منابع انرژی قفقاز توجه بازیگران و قدرتهای منطقهای و جهانی را به خود جلب کرده و هر یک از این بازیگران با به کارگیری ابزارها و سیاستهای مختلف شامل طیف وسیعی از سیاستها، از قدرت نرم و دیپلماسی عمومی گرفته تا دیپلماسی سنتی درصدد اعمال نفوذ در منطقه و پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود هستند که در کنار مسائلی چون اهداف و منافع کشورهای منطقه از سویی و همچنین تعارض منافع بازیگران درگیر در منطقه از سوی دیگر سبب پیچیدگی شرایط منطقه شده است.
تأثیر و اعمال نفوذ قدرتهای منطقهای چون روسیه، ترکیه، ایران و قدرتهای فرامنطقهای مانند ایالات متحده، ناتو و رژیم صهیونیستی بخشی جدایی ناپذیر از آرایش قدرت در منطقه محسوب میشود. و مناقشه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر مالکیت منطقه قرهباغ، وقوع انقلاب رنگی گرجستان در سال 2003، مناقشه اوستیای جنوبی، آبخازیا و آجاریا درگرجستان و تلاش برخی کشورهای منطقه مبنی بر عضویت در ترتیبات سیاسی و امنیتی غرب باعث شده تا قفقاز جنوبی به صحنه رقابت سیاسی، نظامی و اقتصادی قدرتها تبدیل شود.
جغرافیای سیاسی جمهوری آذربایجان
جمهوری آذربایجان که در جنوب شرقی قفقاز و کنار ساحل غربی دریای خزر واقع شده، از جنوب با ایران، از غرب با جمهوریهای گرجستان، ارمنستان و ترکیه و از شمال با روسیه(جمهوری خودمختار داغستان) هم مرز بوده و پایتخت آن بندر «باکو» است. این جمهوری با 86600 کیلومتر مربع وسعت حدود 46 درصد از مساحت قفقاز جنوبی را به خود اختصاص داده و بزرگترین کشور این منطقه محسوب میشود.
این کشور در 18 نوامبر 1991 پس از فروپاشی اتحاد شوروی به استقلال رسیده و در مارس 1992 به عضویت سازمان ملل متحد در آمد. دغدغههای اصلی جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور تازه استقلال یافته عمدتا مبتنی بر تثبیت ساختارهای سیاسی و امنیتی بوده و بر این مبنا مسئولان این کشور از زمان استقلال تا امروز تمامی مواضع و تحرکات کشورها را از زاویه امنیتی بررسی کرده و دوری یا نزدیکی خود به این کشورها را بر همین اساس تعریف میکنند.
بی تردید، مهم ترین تهدید امنیتی جمهوری آذربایجان لاینحل ماندن مناقشه قره باغ میباشد. این بحران اندکی پیش از استقلال دو کشور آذربایجان و ارمنستان در سال 1988 آغاز شد و دو طرف بر سر مالکیت منطقه «ناگورنو-قرهباغ» که در چارچوب مرزهای جمهوری آذربایجان قرار داشت، وارد جنگ شدند که در نهایت در جریان جنگ 1992 ، منطقه قره باغ و هفت منطقه مجاور آن که حدود 20 درصد خاک جمهوری آذربایجان را شامل میشد به تصرف ارمنستان درآمد. امروز دولت باکو با توجه به ضعف حکومت مرکزی ارمنستان و با پشتیبانی بی قید و شرط ترکیه توانسته مناطق مور مناقشه را با پس گیرد.
نخجوان پاشنه آشیل دولتمردان باکو
منطقه خودمختار نخجوان در میان قلمرو سرزمینی 3 کشور ایران، ارمنستان و ترکیه قرار گرفته است. این منطقه بخشی از خاک جدا افتاده جمهوری آذربایجان است و مشکل ناپیوستگی سرزمینی بزرگترین چالش ژئوپلیتیکی-سرزمینی دولتمردان جمهوری آذربایجان است.
در سال 1932 میلادی طی مذاکرات ایران و ترکیه بر سر تحدید حدود مرزهای خود، به شکلی باور نکردنی منطقه کوچک قره سو توسط پهلوی اول به ترکیه بخشیده شد و ترکیه توانست دسترسی مستقیم سرزمینی به منطقه نخجوان داشته باشد. گویا روابط صمیمانه ترکیه با پهلوی اول بدون نیت و از روی حُسن همجواری نبود. واگذاری دالان باریک «قره سو» از یک طرف نشان دهنده اشتباه محاسباتی و استراتژیک حکومت پهلوی اول و از طرف دیگر نشان دهنده آینده نگری دولتمردان وقت ترکیه در محاسبات استراتژیک است که در دراز مدت زمینه وابستگی منطقه نخجوان به ایران را کاهش داده و متقابلا زمینه مناسبی را در جهت افزایش فعالیتهای ترکیه در حوزه قفقاز و مخصوصا نفوذ در نخجوان را فراهم کرده است.
سیاستهای حکومتی در گذر زمان متحول میشود، اما این جغرافیا و بستر سرزمینی است که ثابت میماند و بر اساس این مولفه جغرافیایی-سرزمینی است که رفتارهای سیاسی شکل میگیرد. امروز دست مقامات جمهوری آذربایجان بدون توجه به همسایگی ایران با نخجوان به سمت ترکیه دراز است، اما اگر منطقه «قره سو» به ترکیه واگذار نمیشد، بدون شک رفتار آشتی جویانهتری نسبت به ایران از جانب مقامات جمهوری آذربایجان مشاهده میشد.
دالان «زنگزور» و «مَگری» در جنوب ارمنستان و همسایگی ایران به پهنای حدود 42 کیلومتر، باعث جدایی منطقه خودمختار نخجوان از خاک آذربایجان جدا شده است. نکتهای که بسیار حائز اهمیت است این است که آثار این ناپیوستگی ارضی برای آذربایجان حتی بیشتر از اشغال بخش هایی از خاک آذربایجان توسط ارمنستان بوده است.
اما امروز دولتمردان مستقر در باکو درخواستهایی فراتر از مناطق مورد مناقشه در قره باغ کوهستانی و منطقه لاچین دارند و از ارمنستان خواستار ایجاد یک گذرگاه مستقیم از طریق خاک ارمنستان به منطقه نخجوان هستند و جالب اینجاست که در حال فشار آوردن به مقامات ارمنستان بوده تا این گذرگاه را دقیقا در همسایگی ایران و از مسیر جنوبی ایجاد کنند.
دالان زنگزور در صورت اجرا به آذربایجان دسترسی بلامانع به جمهوری خودمختار نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان و بدون پستهای بازرسی ارمنستان را میدهد. این کار باعث قطع دائم مرزهای ایران و ارمنستان میشود.
ایران امروز با 15 کشور و 24 دولت همسایه است. اگر گذرگاه تحمیلی آذربایجان به نخجوان ایجاد شود ژئوپلیتیک ایران و همچنین منافع ملی در منطقه قفقاز دستخوش تغییری بنیادین خواهد شد و دسترسی سرزمینی ایران از طریق ارمنستان به خاک اروپا برای همیشه قطع میشود.