بیشتر تمرکز قدرت‌های غربی و در راس آن ایالات متحده بر چگونگی پایان دادن به جنگی است که در آینده عواقب کمتری برای نظام جهانی به همراه داشته باشد.

به گزارش جماران؛ از زمانی که روس‌ها گسترش فراقاره‌ای خود را با عبور از کوه‌های «اورال» در سال 1581 میلادی به سمت شرق تا اقیانوس آرام آغاز و تا زمانی که منطقه «ولادی‌وستوک» را در 1860 از چین جدا و به امپراتوری خود منضم کرده و با ساخت راه آهن ماوراء سیبری در 1905 مسیر 5000 مایلی از مسکو تا ولادیوستوک را متصل کردند و سپس به سمت غرب روی آوردند، منطقه بسیار وسیعی از شمال غربی تا شمال شرقی آسیا در حوزه نفوذ و کنترل روسیه قرار گرفته است.

مهم‌ترین مسئله در نظم جهانی، ثبات است و از زمانی که روسیه بر مناطق سرزمینی خود کنترل داشته تا به امروز این مناطق با وضعیت عدم ثبات روبرو نشده و چالشی برای نظام بین‌الملل خلق نکرده‌اند.

وسعیت روسیه بیش از 17 میلیون کیلومتر مربع است. این پهنه جغرافیایی فراقاره‌ای حتی 70 درصد بیشتر از مساحت کل قاره اروپا که 10.53 میلیون کیلومتر مربع است، می‌رسد. شکست شوروی در افغانستان، هیمنه اقتدار و سلطه روسیه و کنترل آن بر جمهوری‌های شوروی سابق را در هم شکست و در کنار بحران‌های اقتصادی فاجعه آمیز، بستر و زمینه فروپاشی شوروی را فراهم کرد.

russia-map

امروز، ایالات متحده آمریکا و متحدان غربی آن به خوبی می‌دانند که اگر روسیه در اوکراین متحمل شکستی سنگین شود زمینه‌های تجزیه روسیه در آینده فراهم خواهد شد. چراکه کنترل و سلطه بر این پهنه عظیم سرزمینی نیازمند وجهه اقتدارگرایی و حاکمیت متمرکز است. بحران چچن و دو جنگ میان دولت مرکزی و گروه‌های جدایی طلب چچنی یک دهه به درازا کشید و در نهایت با مشت آهنین دولت مرکزیِ فدراسیون روسیه جمهوری‌های تاتارستان و چچن در سایه قدرت مرکزی در قلمرو فدراسیون روسیه باقی ماند.

اما تاریخ گواه آن است که هرگاه دولت مرکزی تعضیف شود و توان کنترل بر مناطق و قلمروهای سرزمینی را نداشته باشد، ندای تجزیه و استقلال به گوش می‌رسد. نظم جهانی موجود بر خواسته از پیمان وستفالی در 1648 است که مفهوم دولت-ملت را وارد ادبیات سیاسی جهان کرد و نقشه سیاسی جهان را با کیفیت و حدود بیشتری نمایان ساخت.

امروز شرایط بین‌المللی به وضوع نمایانگر دگردیسی در جهان است. اگر محدوده قلمروهای سرزمینی دستخوش تحول شود متعاقب آن مولفه‌های ثبات و نظم جهانی، الگوهای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک را تغییر می‌دهد.

با تغییر قلمروها سیاست دولت‌ها و قدرت‌های منطقه‌ای با توجه به منافع ملی نیز تغییر می‌کند و در این شرایط الگوی ائتلاف‌ها و معاهدات بین‌المللی نیز باید تغییر یابد. گذشته از این با تغییر قلمروهای سرزمینی، وقوع جنگ‌های داخلی و قومی بیشتر از دیگر سناریوها محتمل است. روسیه با اکثر کشورهای آسیای مرکزی، آسیای شرقی، حوزه خزر و قفقاز و شرق اروپا مرز مشترک دارد، حتی در شرقِ دورِ جهان در «تنگه برینگ» با ایالات متحده نیز دارای مرز دریای است. تغییر در هر بخشی از قلمرو سرزمینی روسیه یک منطقه ژئوپلیتیکی را درگیر چالش ثبات و نزاع می‌کند و استراتژیست‌های بین‌المللی به خوبی بر پیامدهای و عواقب این مسئله و اثرات آن بر نظم جهانی آگاه هستند.

بنابراین اگر حمایت‌های بین المللی به اوکراین از حد انتظار فراتر رود و اوکراین بتواند با گذشت زمان دستی بالاتر از روسیه در این جنگ داشته باشد، جهان باید منتظر تغییر ثبات جهانی و پیامدهای ضعف دولت مرکزی روسیه در دهه آینده باشد. حتی اگر مقاومت اوکراین بیش از حد انتظار غرب باشد در نهایت به نظر می‌رسد دولت‌های غربی به ویژه ایالات متحده، حمایت‌های خود از اوکراین را کاهش دهند.

قمار دولت‌مردان کرملین در اوکراین به تلاش برای حفظ هیمنه قدرت در روسیه و جلوگیری از فروپاشی و تجزیه سرزمینی این کنفدراسیون در آینده تبدیل می‌شود. شکسته شدن جلوه اقتدار دولت مرکزی در روسیه که بیش از 4 قرن است بر این پهنه جغرافیایی بسیار گسترده سایه افکنده، ممکن است زمینه فکری جدایی طلبی و استقلال را در بسیاری از مناطق روسیه که خواستگاه قومی مشترکی با اسلاوتبارهای روس ندارند، فراهم کند.

زمانی که هنری کیسینجر سیاستمدار کار کشته و متفکر و استراتژیست آمریکایی در ابتدای حمله روسیه به اوکراین گفت: «باید بخش شرقی اوکراین به عنوان منطقه حائل به روسیه واگذار شود» هیچ کس تصور نمی‌کرد که منظور کیسینجر چیست اما با گذشت زمان ناظران بین‌المللی و بسیاری از دولت‌مردان غربی متوجه شده‌اند که در صورت شکست روسیه در اوکراین باید منتظر عواقبی بسیار فاجعه آمیزتر از حمله و تجاور روسیه به خاک اوکراین، برای نظم جهانی و ثبات بین‌الملل بوده و بیشتر تمرکز قدرت‌های غربی و در راس آن ایالات متحده بر چگونگی پایان دادن به جنگی است که در آینده عواقب کمتری برای نظام جهانی به همراه داشته باشد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.