عبور سلامت او از ماجرای خاشقجی نشان داد که پول پادشاهی میتواند هر غیر ممکنی را ممکن سازد و مهم نیست که چقدر دولتهای غربی درباره حقوق بشر صحبت میکنند، در نهایت منافع دیگر جز مسائل حقوق بشری اولویت دارند.
به گزارش جماران به نقل از نیویورک تایمز، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده در طول تلاش خود برای راهیابی به کاخ سفید متعهد شد که محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را به دلیل قتل و تکه تکه کردن یک مخالف خود ( جمال خاشقجی) ، "تنبیه" کند. او در پاییز گذشته بار دیگر شاهزاده محمد بن سلمان را به دلیل سرپیچی از خواسته های آمریکا در مورد سیاست نفتی مطلوب واشنگتن مواخذه کرد.
لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه، شاهزاده محمد بن سلمان ، حاکم واقعی پادشاهی نفتخیز سعودی را توپ ویرانگر خواند که هرگز نمیتواند در صحنه جهانی رهبر باشد. حالا همه این حرفها پوچ از کار درآمدهاست.
جو بایدن که سال گذشته از عربستان سعودی دیدن کرد، هنگام ملاقات با محمد بن سلمان با او خوش و بش جدی کرد و البته مرتباً مقامات را برای دیدن او به ریاض اعزام میکند که آخرین مورد آن هفته گذشته و سفر آنتونی جی. بلینکن، وزیر خارجهاش به عربستان بود.
شاهزاده محمد 37 ساله بارها و بارها در طول 8 سال به قدرت رسیدن خود انتظارها مبنی بر اینکه قدرت او در معرض خطر قرار گرفته را ناامید کرده است. او بارها از ثروت سعودی، نفوذ عربستان بر بازارهای نفت و اهمیت این کشور در جهان عرب و اسلام برای دوری از تهدیدهای مکرر مبنی بر اینکه به سمت انزوای بین المللی میرود، استفاده کردهاست. در این مسیر، او نه تنها چشم انداز خود را برای آینده عربستان سعودی به عنوان یک قدرت منطقهای مدعی با اقتصاد رو به رشد و نفوذ سیاسی افزایش داده بلکه از شکست های خود درس هایی گرفته تا روش های خود را برای دستیابی به اهدافش اصلاح کند. در حال حاضر، حداقل، به نظر می رسد که او در اوج قرار گرفتهاست.
تقاضای شدید نفت در سال های اخیر خزانه عربستان را پر کرده است. عربستان یک باشگاه فوتبال انگلیسی را خریداری و رقمی چشمگیر پرداخت کرد تا کریستیانو رونالدو را برای بازی در لیگ ملی خود بیاورد و در تلاش است تا ستاره های بین المللی دیگری را نیز به خدمت بگیرد.
در سال های اخیر، سران کشورهایی از ترکیه گرفته تا ایالات متحده که زمانی شاهزاده محمد بن سلمان را طرد می کردند، او را به عنوان آینده عربستان سعودی پذیرفته اند. محمد بن سلمان روابط عربستان با چین را چنان تعمیق بخشیده است که پکن به میانجیگری یک پیشرفت دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران، رقبای دیرینه منطقه ای، کمک کرد.
همه اینها برای شاهزاده جوانی که پس از پادشاه شدن پدرش در سال 2015 به عنوان یک تازه کار خطرناک شناخته می شد، نشان دهنده پیشرفت قابل توجهی است.
در همان سال، شاهزاده مداخله نظامی را در یمن آغاز کرد که باعث مرگ غیرنظامیان گسترده شد و در باتلاق فرو رفت. او بعداً با ربودن نخست وزیر لبنان جامعه دیپلماتیک را شوکه کرد و جامعه تجاری را با حبس کردن صدها ثروتمند سعودی برای هفته ها در یک هتل مجلل به عنوان بخشی از یک اقدام ادعایی ضد فساد، متحیر کرد.
جایگاه بین المللی او در سال 2018 پس از کشته شدن و تکه تکه کردن جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی در داخل کنسولگری عربستان در استانبول توسط یک جوخه حمله سعودی، به شدت کاهش یافت. شاهزاده محمد هرگونه اطلاع قبلی از این توطئه را رد کرد، اما آژانس اطلاعات مرکزی به این نتیجه رسید که او احتمالاً دستور این عملیات را داده است.
آن روزها شاید نقطه افول او محسوب میشداما در سالهای پس از آن، ولیعهد به کمک ثروت و قدرت قابلتوجه کشورش، بسیاری از نفوذ خود را بازیافت. او در اوایل، رقبا را کنار گذاشت تا کنترل خود را در خانه تثبیت کند. تغییرات اجتماعی که او انجام داده است، مانند اجازه دادن به زنان برای رانندگی و گسترش گزینههای سرگرمی در کشوری که سینماها را ممنوع میکرد، طرفداران او را در میان جوانان سعودی برانگیخت.
او همچنین می داند که به عنوان پادشاه منتظر برای رسیدن به قدرت زمان بسیاری را در اختیار دارد و هرگز مجبور نخواهد شد برای انتخاب مجدد نامزد شود. او در حال حاضر با سومین رئیس جمهور آمریکایی که در دوره ولیعهدی خود دیده سر و کار دارد، و بسیاری از افراد احتمال دارد تا زمانی که او بر کرسی سلطنت تکیه بزند ، بیایند و بروند.
عبور سلامت او از ماجرای خاشقجی نشان داد که پول پادشاهی میتواند هر غیر ممکنی را ممکن سازد و مهم نیست که چقدر دولتهای غربی درباره حقوق بشر صحبت میکنند، در نهایت منافع دیگر جز مسائل حقوق بشری اولویت دارند.
دینا اسفندیاری، مشاور ارشد خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه بین المللی بحران، درباره انتقادات حقوق بشری از عربستان سعودی گفت: «کشورهای عربی خلیج فارس فکر می کنند این یک شوخی است. آنها واقعاً متوجه ارزش خود را برای جهان غرب، به عنوان شرکا، به عنوان تولیدکنندگان انرژی، به عنوان کشورهایی با قدرت اقتصادی هستند، بنابراین می گویند: "ما می توانیم این تهدید توخالی را مدیریت کنیم زیرا این فقط بخشی از روابط است."
دونالد ترامپ زمانی که جمال خاشقجی کشته شد بر سر کار بود و قاطعانه از شاهزاده دفاع کرده و از جمله گفت که خرید تسلیحات سعودی به نفع ایالات متحده بوده است.
آقای گراهام، سناتور کارولینای جنوبی که پس از قتل خاشقجی میگفت شاهزاده محمد بن سلمان شایستگی رهبری را ندارد، در بازگشت از سفری که در آوریل به عربستان سعودی داشت، به تمجید از همان ولیعهد پرداخت و البته این زمانی بود که از عربستان سعودی برای خرید جت های آمریکایی تشکر کرد. گراهام به تلویزیون العربیه عربستان گفت: «شما ۳۷ میلیارد دلار هواپیمای ساخت ایالت من و کشورم را خریدید. بنابراین به عنوان یک سناتور ایالات متحده، من حق تغییر مسیر را برای خود محفوظ می دانم.»
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، که دولتش جزئیات قتل خاشقجی را برای آسیب رساندن به شاهزاده محمد بن سلمان فاش کرد، در نهایت اعتراضات خود در این پرونده را کنار گذاشت. سال گذشته، یک دادگاه ترکیه پرونده قاتلان خاشقجی را به عربستان سعودی منتقل کرد و به آخرین پرونده ای که به دنبال اطمینان از مسئولیت این جنایت بود، پایان داد. اندکی بعد، عربستان 5 میلیارد دلار را به عنوان سپرده برای بانک مرکزی ترکیه کنار گذاشت تا به تقویت مالی دولت اردوغان کمک کردهباشد.
در سالهای اخیر این احساس رو به رشد در داخل پادشاهی سعودی شکل گرفته که ایالات متحده به یک شریک غیرقابل اعتماد تبدیل شده است. محمد بن سلمان با سه رئیس جمهور ایالات متحده از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات که همگی خواهان کاهش دخالت آمریکا در خاورمیانه هستند، روبهرو شده است. خطرات عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه برای عربستان سعودی در سال 2019 مشخص شد، زمانی که حملات پهپادی و موشکی که ایالات متحده ایران را به سازماندهی آنها متهم کرد، به تاسیسات نفتی عربستان سعودی برخورد کرد و به طور موقت حدود نیمی از تولید نفت این کشور را متوقف کرد. دونالد ترامپ از پاسخ مستقیم خودداری کرد و باعث شد شاهزاده محمد و همتایانش در امارات متحده عربی به این نتیجه برسند که ایالات متحده دیگر پشتیبان آنها نیست و آنها باید مراقب امنیت خود باشند.
اسفندیاری از گروه بینالمللی بحران در این باره میگوید: «اکنون این نکته برای دوستان قدیمی ایالات متحده محرز شده که «ما نمیتوانیم روی واشنگتن برای دفاع از خودمان حساب کنیم، بنابراین باید خودمان این کار را انجام دهیم». این امر منجر به تغییر برخی چیزها در سیاست خارجی آنها شده است. همچنین امروز دیگر نمیتوان انتظار داشت که عربستان سعودی به طور خودکار به درخواست های آمریکا بدون چون و چرا و شرط گذاری پاسخ مثبت بدهد. محمد بن سلمان از پیوستن به تحریم های غرب با هدف منزوی کردن رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین پس از حمله روسیه به اوکراین امتناع کرد و همزمان واردات محصولات نفتی روسیه با تخفیف را افزایش داده است.
پس از دیدار جو بایدن با محمد بن سلمان در عربستان سعودی در ژوئیه سال گذشته، دولت آمریکا، سعودی را تحت فشار قرار داد تا تولید نفت خود را بالا نگه دارد تا به وضعیت انرژی در ایالات متحده پیش از انتخابات میان دوره ای در نوامبر کمک کند. اما در ماه اکتبر، سعودی با سایر اعضای کارتل نفتی موسوم به اوپک پلاس به توافق رسید که در عوض تولید خود را کاهش دهد و هدف آن حفظ قیمتها بود. این امر بایدن را خشمگین کرد و مقامات کاخ سفید عربستان سعودی را به زیر پا گذاشتن توافق متهم کردند. ماهها بعد، زمانی که تقاضای نفت افزایش یافت، سعودیها اصرار داشتند که در مقابل فشارهای سیاسی مقاومت کرده و تولید خود را کاهش دادهاند.
"عواقب" وعده داده شده توسط بایدن هرگز محقق نشد و همین عقب نشینی یا انفعال روشن کرد که حتی ایالات متحده روابط اقتصادی خود با عربستان سعودی را آنچنان حیاتی میداند که درصدد اختلال آن برنمیآید.
این تصور که ایالات متحده در حال عقب نشینی از خاورمیانه است، محمد بن سلمان را به سمت گسترش روابط دیپلماتیک به ویژه با چین، مهمترین شریک تجاری پادشاهی و بزرگترین مصرف کننده نفت عربستان سوق داده است. ولیعهد عربستان میزبان شی جینپینگ، رئیسجمهور چین در نشست سران چین-عربی در ریاض در دسامبر 2022 بود. چند ماه بعد، زمانی که عربستان سعودی و ایران اعلام کردند روابط عادی دیپلماتیک خود را از سر خواهند گرفت، این رابطه به یک پیشرفت دیپلماتیک شگفت انگیز منجر شد.
این توافق یک پیروزی مضاعف برای شاهزاده محمد بن سلمان بود، که در سایه یک توافق احتمال درگیری با دشمن اصلی منطقهای خود ( ایران ) را کاهش داد و در عین حال به قدرت جهانی دیگری غیر از ایالات متحده نزدیک شد. مقامات سعودی میگویند که ترجیح می دهند ایالات متحده را به عنوان متحد اصلی خود نگه دارند، اما فقدان تعهد آمریکا به این معنی است که آنها نیاز به تنوع در دوستان دارند. آنها میگویند ایالات متحده به دلیل روابط پرتنش خود با تهران در موقعیتی نبود که بتواند میان سعودی ها و ایرانی ها میانجیگری کند.
حتی برخی از منتقدان سابق سعودی نشانه های مثبتی را در تلاش های شاهزاده محمد بن سلمان برای آرام کردن منطقه می بینند.
دنیس هوراک، سفیر سابق کانادا در ریاض که در سال 2018 به دلیل پست های توییتری در انتقاد از دستگیری فعالان سعودی از محل اقامت خود اخراج شد، معتقد است که عربستان سعودی درصدد جبران برخی اشتباهات برآمده و تلاش میکند نیروی سازندهتری در منطقه باشد. سوال این است که آیا این سیاست ادامه خواهد داشت یا خیر. و در این باره میگوید: مشکل همیشه محمد بن سلمان بود اما او نشان داده که میتواند به سرعت تغییر کند، شاید او در حال بالغ شدن سیاسی است.