مسئله ناراحت کننده دیگر این است که اردوغان پیروز شد زیرا کمال قلیچداراوغلو حریف او بود.
به گزارش جماران به نقل از نشنال اینترست،شکست کمال قلیچداراوغلو در برابر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور فعلی، نه تنها برای مردم ترکیه بلکه برای دموکراسی در سرتاسر جهان باید یک شکست تلقی شود. تماشای پیروزی اردوغان با 52 درصد آرا در برابر 48 درصدی که قلیچداراوغلو به دست آورد برای بسیاری دشوار است. ترکیه احتمالاً بیشتر به سمت حکومت استبدادی و حتی خودکامه حرکت خواهد کرد.
از نتیجه این انتخابات میتوان نتیجهگیری کرد که حذف رهبران اقتدارگرا از طریق صندوق رای از شانس بالایی برخوردار نخواهدبود. با توجه به اینکه ترکیه در دوره اردوغان از سوءمدیریت گسترده اقتصادی، فساد و حکومت غیر دموکراتیک رنج میبرد بسیاری در ابتدای سال 2023 میلادی پیشبینی کردند که او احتمالا قافیه را خواهدباخت.
مسئله ناراحت کننده دیگر این است که اردوغان پیروز شد زیرا کمال قلیچداراوغلو حریف او بود.ائتلاف سیاسی مخالفان، عمدتاً به دلیل اصرار قلیچداراوغلو، با نامزدی او موافقت کرد و نشانه های بسیاری وجود داشت دال بر اینکه همه اعضای ائتلاف ملت از نامزدی قلیچداراوغلو حمایت نکردند و به زبان ساده، نامزدی قلیچداراوغلو از بالا و بدون هیچ تاملی تحمیل شد.
اما سوال اینجاست که آیا کاندیدای بهتری وجود داشت؟ براساس نظرسنجیها میتوان گفت که قلیچداراوغلو بهترین نامزد برای شکست اردوغان نبود و در همین نظرسنجیها دائما از اکرم امام اوغلو، شهردار استانبول عقبتر افتاده بود. اما این گزینه به دلیل نگرانی از این که اگر امام اوغلو نامزد می شد، به دلیل شکایتی که علیه وی در جریان بود، از حضور در انتخابات منع می شد، به حاشیه رانده شد. اصرار قلیچداراوغلو بر نامزدی خود یک طمع سیاسی محض بود که برای ترکیه گران تمام شد.
از پروسه انتخاب شدن قلیچداراوغلو برای نامزدی ائتلاف میز شش که بگذریم پس از آغاز کارزار انتخاباتی، انتظار می رفت که اردوگاه مخالف اردوغان بدون بحث، مخالفت یا انتقاد از کمپین قلیچداراوغلو حمایت کند. عدم حمایت بی قید و شرط از قلیچداراوغلو به حمایت عملی از اردوغان تعبیر شد.
رای دهندگان و تحلیلگران هیچ نقشی در تعیین قلیچداراوغلو به عنوان نامزد نداشتند و به نظر میرسید که تنها به این دلیل که جایگزین دیگری برای اردوغان وجود نداشت در صف رای گیری ایستادند. این مسئله خوب نبود چرا که هرنوع تحمیلی به هر حال تحمیل است، صرف نظر از اینکه از جانب رهبران اقتدارگرا یا رقبای دموکراتیک آنها وضع شده باشد.
قلیچداراوغلو یک کمپین کم رنگ و درهم راه انداخت و در این میان از منتقدان استراتژی مبارزات انتخاباتی او خواسته شد که سکوت کنند.
به عنوان مثال، قلیچداراوغلو یک کمپین فراگیر و همه شمول راه انداخت، کمپینی که نوید احیای حاکمیت قانون، نهادها و یک اقتصاد عادلانه را داد که به نفع تودهها باشد، نه فقط دوستان نزدیک حکومت.
اما پس از شکست قلیچداراوغلو در کسب پیروزی در 14 مه (که در آن حدود 45 درصد در مقابل 49.5 درصد اردوغان به دست آورد)، از همه خواسته شد که این رای را پیروزی قریبالوقوع اردوغان تلقی نکنیم، بلکه قطعا نشان دهنده شکست اردوغان است. نه تنها این خوشباوری زودهنگام ، بلکه تیم قلیچداراوغلو به جای بررسی آنچه که باید در استراتژی انتخاباتی خود تنظیم و بازتعریف کند از ریل خارج شد و پیام قبلی خود را در مورد فراگیری و اعتدال رها کرد.
در دو هفته پایانی منتهی به دور دوم انتخابات، قلیچداراوغلو با وعده اخراج پناهندگان سوری تلاش کرد به جناح راست ناسیونالیست نزدیک شود. او حتی با حزب راست افراطی پیروزی متحد شده و قول داد که با ریاست جمهوری قلیچداراوغلو شاهد موضع سخت تری در قبال مسئله کردها خواهد بود. چرا او از استراتژی قبلی خود در انتخابات دور شد؟ به این دلیل بود که به او گفته شد که کمپین ملی گرای راست اردوغان با رای دهندگان همپوشانی بیشتری پیدا کرده است. چرخش قلیچداراوغلو به سمت راست ناامیدانه به نظر می رسید و احتمالاً برخی از رای دهندگان کرد را که در 14 مه به او رای داده بودند، منصرف کرد.
علاوه بر این، اردوغان بازی کثیفی را هم آغاز کرد : او با انتشار ویدیوهای جعلی به دروغ قلیچداراوغلو را به همدستی با جدایی طلبان کرد متهم کرد. رد این ادعا تا چند روز وقت قلیچداراوغلو و تیم ائتلافی او را گرفت.
مهمتر از آن، باور نکردنی است که کمپین مخالفان، چنین تاکتیکی را از سوی اردوغان پیش بینی نکرده بود و آماده نبود. یک استراتژی آسان میتوانست این باشد که حلقهای از گافهای اردوغان را در طول سالها جمع آوری کنند، جایی که او به زنان توهین میکند، معترضان را لگد میزند، و فیلمهایی از جعبههای کفشهایی که پسرش سعی میکند آنها را از بین ببرد. این بدان معنا بود که قلیچداراوغلو یک کمپین منفی راه اندازی می میکند اما حداقل حسن این مساله این بود که حقیقت را نشان میداد.
به اعتقاد قلیچداراوغلو، رقابت ریاست جمهوری یک مبارزه عادلانه نبود. اردوغان از همان ابتدا از مزایای رسانه های عمومی و خصوصی استفاده کرد که فضای رسانه ای نامتناسبی را در اختیار او قرار داد.
به عنوان مثال، تلویزیون دولتی TRT، در دور اول رای گیری به قلیچداراوغلو کمتر از سی و پنج دقیقه فرصت داد ، در حالی که همین فرصت برای اردوغان بیش از سی و دو ساعت بود.
با همه اینها، هیچ توجیهی وجود ندارد که قلیچداراوغلو کمپین وحشتناک ضعیفی را مدیریت کرد و او انتخاب اشتباهی برای رقابت با اردوغان بود. برخی معتقدند که قلیچداراوغلو به همان خوبی عمل کرد که هر نامزدی می توانست علیه اردوغان انجام دهد. اما واقعیت این است که اگر یک نامزد اپوزیسیون بخواهد کمپینی را راه اندازی کند که انتخابات را به اردوغان واگذار کند، شبیه مبارزات انتخاباتی قلیچداراوغلو خواهد بود.
امروز نیز حداقل کاری که قلیچداراوغلو می تواند انجام دهد استعفا است. رای دهندگان ترکیه سزاوار بهتر، بسیار بهتر بودند.