دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده در ماه می 2018 از برجام خارج شد و جو بایدن، رئیس جمهور کنونی ایالات متحده هم تاکنون نتوانسته توافق هسته‌ای با ایران را احیاء کند.

به گزارش جماران، سید حسین موسویان در نشریه «رسپانسیبل استیت کرافت» نوشت:

دولت بایدن هنوز به یک تصمیم سیاسی برای نهایی کردن مذاکرات برجام نرسیده، زیرا از یک طرف می‌گوید برجام روی میز نیست و از طرف دیگر می‌گوید دیپلماسی بهترین گزینه است. این سیاست اشتباه است.

از سپتامبر 2022 به بعد مذاکرات (برای احیای برجام) در بن بست است. شائبه استفاده تسلیحات ایرانی در جنگ اوکراین توسط دولت روسیه وناآرامی‌های داخلی ایران بعد از مرگ مهسا امینی، تمرکز دولت‌های آمریکا و اروپا را نسبت به احیاء برجام تغییر داد.

در ماه اوت 2022، جوزپ بورل، هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که متن احیاء برجام نهایی شده و آماده امضا است. هرچند دولت ایران در آن مقطع آماده پذیرش متن نبو،  اما تهران اخیرا برای توافق در مورد همان متن اعلام آمادگی کرده‌است.

ایران و آمریکا جزئیات تبادل زندانیان را هم نهایی کرده اند، اما آمریکا از امضاء آن طفره میرود چون به موجب این توافق حدود 7 میلیارد دلار از دارایی های بلوکه شده ایران آزاد می‌شود.

علاوه برآن، درصورت احیاء برجام و طبق قطعنامه 2231، در اکتبر امسال محدودیت‌های موشکی و پهپادی علیه ایران برداشته خواهد شد و دولت بایدن باید برای اخذ مصوبه کنگره برای رفع بخشی از تحریم‌ها هم اقدام کند.

آزادی سازی پول‌های ایران و رفع تحریم‌ها علیه ایران، می تواند به ابزاری در دست جمهوری‌خواهان تبدیل شود تا بایدن و دموکراتها را مورد حملات سیاسی قرار دهند. از طرف دیگر تاخیر در احیای توافق هسته ای هم عواقبی دارد چون ایران به این توانمندی رسیده که ظرف دو تا سه هفته از نقطه گریز هسته ای عبور کند.

این واقعیت‌ها، دولت بایدن را در شرایط سردرگمی قرار داده است. لذا ممکن است که دولت ایالات متحده مایل به یک توافق موقت باشد تا نه بحران ایجاد شود و نه توافق کاملی برای احیا برجام صورت گیرد. این وضعیت با سیاست"نه توافق و نه بحران" فعلی دولت بایدن تطبیق خواهد داشت.

 

 نهایتا سه سناریو محتمل است:

سناریو اول: توافق موقت یا پلان ب: در این سناریو احتمالا آمریکا در مقابل رفع تحریم‌های حداقلی، خواسته های حداکثری همچون تعلیق غنی سازی سطح بالا و کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده ایران را خواهد داشت. ایران قبلا توافق موقت را رد کرده است چون در نتیجه آن ابزار چانه زنی خود را از دست خواهد داد. در سناریوی توافق موقت، واقع بینانه تر این است که درخواست بیشتر از ایران در مقابل امتیاز بیشتر به ایران باشد. برای ایران رفع تحریم‌های بانکی و نفتی مهم است و برای آمریکا و اروپا کاهش ذخیره و سطح غنی سازی و اجرای پروتکل الحاقی تا از صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران مطمئن باشند. در هر صورت این سناریو جواب نخواهد داد، چون اولا پایدار نخواهد بود و ثانیا آمریکا هم تحریم‌های اساسی را در قالب توافق موقت برنمی دارد و لذا ایران هم زیر بار توافق موقت نمی‌رود.

سناریو دوم اینکه اروپایی‌ها بخواهند از «مکانیسم ماشه» برای بازگرداندن همه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران استفاده کنند. اخیر سه کشور اروپایی با سایر 10 عضو غیر دائم شورای امنیت درمورد مکانیسم ماشه جلسه داشته اند. این سناریوی پرریسک و خطرناکی است، چرا که در این صورت ایران هم ممکن است از معاهده هسته ان‌پی‌تی خارج شود و هرگونه حمله نظامی، موجب تغییر همه محاسبات امنیتی ایران شده و حتی برای بازدارندگی، بمب هسته ای هم بسازد.

 البته حمله نظامی به ایران عواقبی بسیار سهمگین تر از حملات آمریکا به افغانستان و عراق خواهد داشت. ضمن اینکه درگیری نظامی بین ایران و غرب، موجب به حاشیه رفتن جنگ اوکراین خواهد شد. البته این نکته هم قابل توجه است که در شرایط فعلی روابط اروپا و ایران بطور بی‌سابقه ای خراب است. لذا در صورت اقدام اروپا برای استفاده از مکانیسم ماشه، در واقع آنها آخرین میخ را بر تابوت روابط ایران و غرب خواهند کوبید.

سناریو سومی هم وجود دارد که بهترین گزینه است و آن اینکه آمریکا و ایران گفت و گوهای مستقیم را آغاز، اقدامات اعتمادساز متقابل را شروع و در مورد احیاء برجام و تبادل زندانیان توافق کنند. اخیرا ایران به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه داده که دوربین‌ها را در برخی از مکانها مجددا نصب کنند. این نوع اقدامات اعتمادساز خوب است به شرطی که آمریکا و قدرتهای جهانی هم حسن نیت متقابل و متوازن خود را نشان دهند.

در مسیر این روند، گفت و گوهای منطقه ای در مورد موضوعات منطقه ای نیز می‌تواند بین هشت کشور خلیج فارس آغاز شود. تصمیم ایران و عربستان برای بهبود روابط، یک فرصت طلایی را به وجود آورده که هشت کشور حاشیه خلیج فارس گفتگوها برای ایجاد سیستم همکاری و امنیت جمعی در خلیج فارس را آغاز کنند. چنین همکاری‌هایی موجب تامین امنیت انرژی و دریانوردی در حوزه خلیج فارس شده، روابط ایران و اعراب را بهبود می بخشد و به حل بحران‌های یمن، سوریه، لبنان و عراق کمک می‌کند.

خانم رزماری دیکارلو، معاون دبیرکل سازمان ملل اخیرا گفته که برجام سنگ بنای عاری سازی هسته‌ای و نمونه ای است که نشان می دهد صلح را می توان با دیالوگ و دیپلماسی به دست آورد.

لذا باید برجام را مسیری برای دستیابی صلح و ثبات در منطقه دانست. پنج سال بعد از اشتباه استراتژیک ترامپ با خروج از برجام، بایدن نباید اجازه دهد که به خاطر توهمات و رویاهای «معامله بهتر»، برجام بعنوان جامع‌ترین سند تاریخ عدم اشاعه هسته ای، نابود شود و فرصتهای جدید برای ایجاد نظام همکاری و امنیت در خلیج فارس بلوکه شود؛ نظامی که موجب صلح پایدار خواهد بود و میتواند مسیر عاری سازی منطقه از سلاح‌های هسته ای و کشتار جمعی را تسهیل کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

کلمات کلیدی حسین موسویان

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.