تمدن بشری با چالشهای بزرگی برای مقابله با تغییرات آبوهوایی روبهروست، امروزه تحولات در اوکراین و تنش میان آمریکا و روسیه در کنار استیصال کشورهای اروپایی این واقعیت را برجسته میکند که حرکت به سوی انرژی سبز در هیچ بخشی از جهان آسان نخواهد بود.
به گزارش جماران به نقل از سى ان ان از آنجایی که جنگ وحشیانه روسیه در اوکراین، عرضه انرژی را مختل می کند و رهبران جهان را وادار می کند تا وابستگی خود به نفت و گاز روسیه را بررسی کنند، رهبران ایالات متحده و اروپا در تلاش برای پر کردن شکاف ها هستند.
بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا، این هفته از حفاری جدید نفت و گاز در دریای شمال به نام امنیت انرژی حمایت کرد و در بریتانیا و آلمان مذاکراتی برای به تعویق انداختن تعطیلی برخی از نیروگاه های زغال سنگ وجود دارد.
همچنین فشار بیشتری بر آمریکای غنی از نفت و گاز طبیعی برای تولید بیشتر برای ارسال به اروپا وجود دارد، و جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، در تلاش است تا کشورهای خاورمیانه را به تولید نفت بیشتر وادار کند تا قیمت بنزین را پایین بیاورد.
اینها همه خبر بد برای بحران آب و هوا است - که ناشی از سوزاندن سوخت های فسیلی است - اما آنها پاسخ های کوتاه مدت هستند. همچنین دلایل خوبی وجود دارد که باور کنیم تحولات ناشی از جنگ روسیه، انتقال به انرژی پاک را در درازمدت سرعت خواهد بخشید.
در حالی که جانسون در مورد حفاری بیشتر نوشت، او همچنین از دوبرابر کردن انرژی های تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی یا بادی نوشت. سخنگوی دولت بریتانیا به سیانان گفت که استراتژی انرژی جدیدی که هفته آینده فاش میشود، انرژیهای تجدیدپذیر و ظرفیت هستهای این کشور را افزایش میدهد.
در آلمان، که به شدت به گاز روسیه وابسته است، دولت ضرب الاجل خود را برای انتقال کامل به انرژی های تجدیدپذیر در بخش برق خود حداقل تا پنج سال، تا سال 2035 به تعویق انداخت.
اما در ایالات متحده، مسیر انتقال انرژی پاک در کنگره متوقف شده است.
نیکوس تسافوس، کارشناس انرژی در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، در مصاحبهای با سیانان گفت: «جنگ انتقال انرژی اروپا را تقویت میکند – اکثر رهبران اروپایی میدانند که تنوع از سوختهای فسیلی راهی به سوی امنیت بیشتر است». واکنش در ایالات متحده دوشاخهتر بوده است - برخی خواستار تولید بیشتر نفت و گاز و برخی دیگر برای سرمایهگذاری بیشتر در انرژیهای تجدیدپذیر هستند.
در نهایت، اروپا و ایالات متحده با انتقال انرژی پاک خود در جایگاه متفاوتی قرار دارند. به عنوان مثال، اتحادیه اروپا یک هدف دقیق انتشار گازهای گلخانه ای در قانون و یک نقشه راه برای کاهش 55 درصدی انتشار گازهای گلخانه ای تا سال 2030 دارد.
دولت بایدن تعدادی اقدامات اجرایی و مقررات فدرال را برای کار در راستای هدف انتشار گازهای گلخانه ای ایالات متحده برای کاهش 50 تا 52 درصدی انتشار گازهای گلخانه ای تا سال 2030 انجام داده است. اما هدف او کمبود قانون است.
سخنگوی کاخ سفید به سیانان گفت: ما باید راه برویم و آدامس بجویم - در کوتاهمدت به عرضهها بپردازیم، زیرا خانوادهها باید بچههایشان را به مدرسه ببرند، به سر کار بروند، مواد غذایی تهیه کنند و به زندگیشان بپردازند - و اغلب این نیاز به گاز دارد. اما در درازمدت ما باید انتقال خود به آینده انرژی پاک را تسریع کنیم - نه کند کنیم.
نقشه راه اتحادیه اروپا هنوز نیاز به رأی دارد، اما با سیاست هایی که قبلاً در حال انجام است، حمایت می شود. و بسیاری از کشورهای اروپایی زیرساخت های انرژی پاک توسعه یافته تری نسبت به ایالات متحده دارند که به تازگی شروع به ساخت بادهای دریایی خود کرده است.
به گفته آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر، در سال 2020، اتحادیه اروپا و بریتانیا ظرفیت تولید حدود 49 درصد از برق خود را از انرژیهای تجدیدپذیر داشتند که تقریباً دو برابر 25 درصد ایالات متحده است. این آژانس گزارش داده است که اتحادیه اروپا و بریتانیا در مجموع حدود دو برابر ظرفیت انرژی خورشیدی و ظرفیت باد ایالات متحده دارند.
جان لارسن، یک شریک در گروه غیرحزبی رودیوم، گفت: واضح است که اروپا یک برنامه بازی دارد و ایالات متحده نیز یک هدف دارد، که یکسان نیست.
مسابقه انرژی های تجدیدپذیر
فاتح بیرول، مدیر اجرایی آژانس بینالمللی انرژی روز دوشنبه در مصاحبه با واشنگتن پست گفت که او معتقد است وضعیت کنونی اروپا اولین بحران انرژی جهانی است که جهان با آن مواجه شده است - و میتواند انرژی جهانی را برای سالهای آینده شکل دهد.
بیرول، گفت: این می تواند یک نقطه عطف باشد اوبا اشاره به اینکه دولت ها با کاهش مصرف سوخت خودروها و سرمایه گذاری در انرژی هسته ای به کمبود نفت در دهه 1970 پاسخ دادند. من همچنین امیدوار هستم که در پایان اولین بحران جهانی انرژی، کشورها، نه فقط دولتها، با سیاستهای انرژی جدید که انتقال انرژی پاک را تسریع میکنند، ارائه کنند. اروپا در حال حاضر به این سمت می رود.
سام اوری، مدیر اجرایی مؤسسه سیاست انرژی دانشگاه شیکاگو، گفت: «این شگفتانگیز است که اروپاییها با چه سرعتی حرکت کردهاند.
دولت بایدن چندین کار را به تنهایی انجام داده است: پیشنهاد مقررات جدید در مورد انتشار گازهای گلخانه ای خودروها و متان. سبز کردن پروژه های بادی فراساحلی و همچنین انرژی های تجدیدپذیر خشکی. و انجام اقدامات اجرایی در زمینه انتشار آلاینده های صنعتی.
با این حال، بایدن تاکنون نتوانسته است بخش زیادی از برنامه انرژی پاک و اقلیم خود را از طریق کنگره دریافت کند، و کارشناسان می گویند که او امید زیادی به رسیدن به اهداف انتشار گازهای گلخانه ای بدون آن ندارد.
تجزیه و تحلیل اخیر دانشگاه پرینستون نشان داد که مفاد انرژی پاک در قانون بایدن که اکنون از آن خارج شده است، از ورود 1.3 میلیارد تن گازهای گلخانه ای به جو تا سال 2035 جلوگیری می کند.
جنیفر گرانهولم، وزیر انرژی ایالات متحده، چهارشنبه به سیانان گفت که بحران کنونی انرژی جهانی باید هر چه سریعتر کنگره را تحریک کند. گرانهولم در یک رویداد انرژی پاک در روز چهارشنبه به سیانان گفت: این لحظهای است که کنگره بتواند اقدامی انجام دهد. ممکن است سازش وجود داشته باشد. می تواند حرکتی در این مورد وجود داشته باشد. نکته اصلی این است که این لحظه ای است که این اتفاق بیفتد. این یک لحظه فوری است."
اما هیچ مسیر روشنی در کنگره برای دور کردن ایالات متحده از سوخت های فسیلی وجود ندارد. خروج از نفت روسیه چیزی است که دموکرات ها و جمهوری خواهان می توانند روی آن توافق کنند. اخیراً یک گروه دو حزبی گرد هم آمدند تا لایحه ای را تصویب کنند که واردات نفت روسیه به آمریکا را ممنوع می کند. اینجاست که هماهنگی روی انرژی به پایان می رسد.
به جای حفاری ساده برای نفت و گاز بیشتر، مقامات دولت بایدن و بسیاری از دموکراتها در کنگره مدتها استدلال کردهاند که تصویب میلیاردها اعتبار مالیاتی برای خودروهای برقی و انرژیهای تجدیدپذیر راهی کلیدی برای رهایی ایالات متحده از وابستگی به نفت خارجی است. به ایزوله کردن کشور در برابر شوک های آینده قیمت گاز کمک خواهد کرد.
از سوی دیگر، جمهوری خواهان استدلال می کنند که این لحظه برای انجام حفاری است.
در وسط دو طرف، سناتور جو مانچین از ویرجینیای غربی، رای نوسانی دموکرات ها در مورد قوانین آب و هوا و انرژی پاک، نشسته است. مانچین حمایت خود را از بسته انرژی پاک بایدن اعلام کرده است، اما او نماینده یک کشور زغال سنگ است و خواهان ساخت زیرساخت های حفاری و سوخت فسیلی بیشتر است.
فراتر از آینده قانون انرژی پاک ایالات متحده، سؤالات بیشتری باقی می ماند. روسیه همچنین صادرکننده عمده فلزات مورد نیاز برای وسایل نقلیه الکتریکی و فناوری انرژی پاک است که می تواند انتقال به خودروهای الکتریکی را مختل کند.
سرنوشت سیاست آب و هوایی بایدن - و اینکه ایالات متحده چقدر سریع می تواند به انرژی پاک تبدیل شود - تا حد زیادی به رای منچین بستگی دارد.
هنوز هیچ بسته قانونی واقعی وجود ندارد که روی آن توافق شده باشد، و بایدن و دموکراتهای کنگره به طور واقع بینانه بهار و تابستان را دارند تا پیش از انتخابات میاندورهای لایحهای را که فقط دموکراتها را تشکیل میدهند، از طریق کنگره دریافت کنند.
لارسن گفت که در حالی که نیروهای بازار، مانند ادامه قیمتهای بالای نفت، میتوانند مصرفکنندگان را از خودروهای بنزینی و به سمت خودروهای برقی سوق دهند، سرمایهگذاری عظیم فدرال در خودروهای الکتریکی و انرژی پاک همچنان مورد نیاز است. اگر این قیمتهای بالاتر برای مدتی طول بکشد، به تسریع انتقالی که با باد و خورشید میبینیم کمک میکند، اما این مانند حمایت سیاستها برای رسیدن به آن نیست. Build Back Better و اعتبارات مالیاتی [انرژی پاک]، همه اینها 10 برابر بیشتر از این قیمت های بالا است.
شایان ذکر است تنشها بین روسیه و اوکراین نگرانیها را در مورد جریان گاز روسیه به وجود آورد و در همین راستا ایالات متحده به مداخله در موضوع پرداخته است تا به متحدان اروپایی خود در یافتن منابع جایگزین کمک کند.
در این راستا دولت ایالات متحده با قطر و سایر تولیدکنندگان بزرگ انرژی تماس برقرار کرد تا از آنها کمک بخواهد. همچنین سیاستمداران اروپایی مدعیاند جریان گاز روسیه به اروپا کمتر از حد معمول بوده است و روسیه از گاز به عنوان اهرم فشار در اختلاف بر سر پروژه خط لوله نورد استریم۲ استفاده میکند. در مقابل اما شرکت روسی گازپروم تاکید دارد به همه تعهدات خود در قبال مشتریان اروپایی عمل کرده است.
اروپا در تامین حدود ۳۵ درصد گاز طبیعی خود به روسیه وابسته است که بیشتر آن از طریق خطوط لوله از قلمروهای بلاروس، لهستان و اوکراین به آلمان میرسد. همچنین خط لوله نورد استریم۱ نیز به صورت مستقیم گاز روسیه را از دریای بالتیک به آلمان میرساند.
بازار گازی اروپا شبکهای از خطوط لوله به هم مرتبط است اما برخی کشورها در سالهای گذشته، وابستگی خود را به گاز روسیه کمتر کردهاند. اندیشکده «مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی» (CSIS) اعلام کرد ترانزیت گاز روسیه از اوکراین هم ۷۰ درصد کاهش یافته است و از بیش از ۱۴۰ میلیارد مترمکعب در سال ۱۹۹۸ به کمتر از ۴۲ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۲۱ کاهش یافت.
به نوشته این اندیشکده، در سال گذشته اوکراین یک کریدور ترانزیت بود که بیشتر برای انتقال گاز به اسلواکی، از آنجا به اتریش و ایتالیا مورد استفاده قرار میگرفت. اما تحریمهای روسیه میتواند بر جریانهای خطوط لوله دیگر مانند نورداستریم۱(Nord Stream ۱)، یامال یوروپ((Yamal-Europe) و ترکاستریم(TurkStream) هم تأثیر بگذارد. خط لوله نورد استریم۲ نیز که تکمیل شده، در انتظار صدور گواهینامه برای انتقال گاز روسیه به آلمان است.
مقامهای آمریکایی میگویند اگر روسیه به اوکراین حمله کند، نورد استریم۲ در کل متوقف میشود. تحلیلگران اعتقاد دارند: برای اروپا سخت خواهد بود که تحریمهایی را که در عمل عرضه گاز روسیه یا حداقل بخش بزرگی از این جریان را قطع میکند، تحمل کند.
آمریکا میگوید کشورهای دیگر همچون نروژ، هلند، بریتانیا و دانمارک شاید بتوانند گاز را از طریق خطوط لوله به آلمان برسانند. اما مقامهای نروژ به عنوان دومین تامینکننده بزرگ گاز اروپا میگویند اکنون گاز طبیعی را با حداکثر ظرفیت تحویل میدهد و نمیتواند جایگزین هیچ منبع از دست رفته روسیه شود.
برخی نیز پیشنهاد میدهند کشورهای اروپایی از طریق کشورهای همسایه خود گاز وارد کنند تا کمبود قاره رفع شود اما کشورهایی هستند که تمایلی به جدا کردن ساختار گازی خود ندارند. یکی از گزینههای جایگزین دیگر واردات گاز طبیعی مایع (LNG) به شمال غرب اروپا، به ویژه از ایالات متحده است که در ماههای اخیر افزایش یافت. اما محدودیتها برای تولید و حملونقل تامینکنندگان LNG وجود دارد.
تحقیق اندیشکده بلژیکی «Bruegel» نشان میدهد، ظرفیت جهانی مایعسازی تا حدی به طور کامل در حال انجام وظیفه است؛ ضمن آنکه همه کشتیها نیز مشغول انجام وظیفه هستند. شاید برخی به قطر فکر کنند اما ظرفیت تولید این کشور هم کامل است و ظرفیت اضافی چندانی برای تامین نیاز اروپا ندارد.
البته برخی گزینههای غیرگازی هم بیان میشود که به عنوان نمونه اتصال شبکه برق کشورهای اروپایی یا افزایش تولید برق هستهای، انرژیهای تجدیدپذیر، برقآبی یا زغالسنگ هم مطرح میشود.
با اینحال برق هستهای در آلمان، بریتانیا، بلژیک و فرانسه دور از ذهن است زیرا بسیاری از تاسیسات و نیروگاهها، قدیمی و از کار افتاده هستند. چند کشور اتحادیه اروپا هم برای دستیابی به اهداف اقلیمی نیروگاههای قدیمی زغال سنگ خود را تعطیل کردهاند و نمیخواهند نیروگاه جدیدی بسازند.
یکی از اتهامها به روسیه قطع یا کاهش فشار گاز صادراتی به اروپا بوده است. به نوشته خبرگزاری«رویترز»، در ۱۵ سال گذشته اختلافهای گوناگونی بین روسیه و اوکراین بر سر گاز وجود داشته است که بیشتر مربوط به قیمتها بوده است.
اکونومیست اعلام کرد شواهد محکمی وجود ندارد که نشان دهد روسیه نقش اصلی را در بحران گاز فعلی اروپا داشته باشد.
در سال ۲۰۰۶، گازپروم به مدت یک روز عرضه به اوکراین را قطع کرد. در زمستان ۹-۲۰۰۸ نیز اختلالهایی در عرضه از سوی روسیه در سراسر اروپا رخ داد. اوکراین هم در نوامبر(آبان-آذر) ۲۰۱۵ خرید گاز از روسیه را متوقف کرد. اوکراین وابستگی خود را به واردات مستقیم گاز از روسیه از طریق مکانیسم جریان معکوس کاهش داده است. این روش به اوکراین اجازه میدهد از کشورهای اتحادیه اروپا گاز وارد کند.
با اینحال اکنون برخی اروپاییها اتهامهایی را علیه مسکو و گازپروم مطرح میکنند اما این شرکت تاکید دارد به همه تعهداتش براساس مفاد قرارداد عمل کرده است.
نشریه «اکونومیست» در اکتبر(مهر-آبان) ۲۰۲۱ نوشت: «اورسولا فون در لاین» رئیس کمیسیون اروپا اعتقاد دارد روسیه به تعهد خود در کمک به اروپا برای حل بحران گاز عمل نمیکند. با این حال، همین مقاله به نقل از تحلیلگران تصریح کرد مشتریان بزرگ روسیه در قاره سبز تأیید میکنند مسکو به تعهدات قراردادی خود عمل میکند.
به نوشته این رسانه، شواهد محکمی وجود ندارد که نشان دهد روسیه نقش اصلی را در بحران گاز فعلی اروپا داشته باشد.
پرسش کارشناسان این است که آیا اتحادیه اروپا به کارآیی بازارها اعتقاد دارد یا نه؟ اتحادیه اروپا نمیتواند استدلال کند که بازارها زمانی که قیمتهای نقدی در تابستان پایین هستند، خوبند، اما وقتی این خاصیت را در زمستان از دست میدهد نامناسب هستند و از روسیه بخواهد که برای کنترل قیمت بازار، عرضه بیشتری داشته باشد.
اگر ساختار بازار در عمل بهترین راه است چرا با تسریع مجوزهای نظارتی خود برای خط لوله نورد استریم۲، که گاز روسیه را به آلمان میفرستد، تلاش نمیکند مشکل را حل کند.
همین شرایط پیچیده اتحادیه اروپا و روسیه، بحران کنونی اوکراین را برجستهتر میکند که با موضوع گاز ارتباط نزدیکی دارد. در حال حاضر خطوط لوله روسیه از طریق اوکراین و لهستان، همراه با خط زیردریایی نورد استریم۱، بخش عمده گاز را به اتحادیه اروپا میرسانند. روسیه همچنین از طریق نورد استریم۲ که به تازگی کامل شده، ظرفیت بیشتری برای تامین گاز بیشتر به اروپا کسب کرده است؛ البته در صورتی که مجوز نظارتی و مالی زودتر صادر و خط لوله فعال شود.
اروپاییها وقتی در زمستان قیمت انرژی گران میشود از روسیه انتظار دارند که برای کنترل قیمت بازار، عرضه بیشتری داشته باشد.
تردیدی وجود ندارد که نورد استریم۲ نه تنها در پیچیدگیهای مقرراتی بلکه در ژئوپلیتیک گاز در اروپا نیز گرفتار شده است. ایالات متحده آلمان را تحت فشار قرار میدهد تا اجازه راهاندازی نورد استریم۲ داده نشود. واشنگتن همچنین تهدید کرد شرکتهای درگیر در پروژه خط لوله را تحریم خواهد کرد.
برنده نهایی همه این تحولات ایالات متحده است که اتحادیه اروپا را خریدار خوبی برای گاز گرانتر خود (گاز شیل) میبیند. روسیه اکنون حدود ۴۰ درصد گاز اتحادیه اروپا را تامین میکند. اگر این روند متوقف شود، ایالات متحده که حدود ۵ درصد از تقاضای گاز اتحادیه اروپا را تامین میکند (طبق آمارهای سال ۲۰۲۰) میتواند یک سود بزرگ را به دست آورد. علاقه ایالات متحده به تحریم عرضه گاز روسیه و جلوگیری از صدور مجوز راهاندازی نورد استریم۲ چندان ارتباطی با حمایت این کشور از اوکراین ندارد و باعث شده تا اهمیت روسیه برای اتحادیه اروپا را نبیند.
به نوشته «گاردین»، مقامهای کاخ سفید این هفته اعلام کردند دولت بایدن در حال آماده شدن برای نهایی کردن توافقی است تا «اطمینان حاصل شود اروپا قادر به پشت سر گذاشتن بحران انرژی در زمستان و بهار است». در این راستا آمریکا با کشورهای بزرگ تولیدکننده برای ارسال گاز طبیعی مایع با کشتی قراردادهایی را تنظیم کرده است ضمن آنکه بخشی از قراردادها را خود آمریکا انجام میدهد.
برنده نهایی همه این تحولات ایالات متحده است، که اتحادیه اروپا را خریدار خوبی برای گاز گرانتر خود (گاز شیل) میبیند.
در این چارچوب استرالیا، قطر، برخی کشورهای اروپایی در کنار لیبی و کویت برای انجام اقدام ضربتی احتمالی در نظر گرفته شدهاند.
بدون توجه به تنش آفرینیهای واشنگتن، نورد استریم۲ میتواند به شکلگیری یک بازار مشترک پان-اروپایی و یکپارچگی بزرگتر اورآسیایی کمک کند. همانطور که در شرق و جنوب شرقی آسیا این کار انجام شد؛ اما ایالات متحده به جای سیاست، منافع زیادی در توقف تجارت دارد؛ در واقع اکنون جغرافیا بر سیاست اولویت پیدا کرده است. جالب اینکه خطوط لوله گاز از اتحاد جماهیر شوروی به اروپای غربی در طول جنگ سرد ساخته شد زیرا آن زمان جغرافیا و تجارت بر سیاست جنگ سردی اولویت داشتند.
تمدن بشری در حال تجربه بزرگترین تحول در مواجهه با چالشهای کنونی ناشی از تغییرات آبوهوایی است. برای پرداختن به این چالشها، یک روند گذار انرژی مورد نیاز است. در این چارچوب اگر بازارها سود فوری را بر منافع بلندمدت اجتماعی اولویت دهند، اهداف محقق نمیشوند.
اگر گاز در واقع سوخت انتقالی محسوب شود، اروپا حداقل به سیاستهای بلندمدت ادغام شبکه گاز خود با میادین گازی که ذخیره کافی دارند نیاز دارد. اروپا باید بازی با عرصه انرژی خود و آینده آبوهوای جهان به نفع ایالات متحده را متوقف کند.