یک کارشناس آمریکایی در یادداشتی گمانه زنی کرد کمبود بودجه برای رفع نیازهای فعلی نیروهای مسلح این کشور ممکن است منجر به شکست واشنگتن در جنگ آینده شود زیرا ارتش آمریکا فاقد قابلیت های مقابله با دشمن توسعه یافته و اطمینان از بازدارندگی هسته ای است.
به گزارش جماران، «مارک گانزینگر» سرهنگ بازنشسته نیروی هوایی آمریکا و مدیر ارزیابی نظریه های آینده دار در موسسه پژوهش های هوافضای «میچل» در ستونی برای «دیفنس نیوز» نوشت: وزارت دفاع آمریکا یک عبارت خوب را دوست دارد: توانایی بیش از ظرفیت، انتخاب های دشوار، ریسک در حال حاضر برای کاهش خطر در آینده. وزارت دفاع از هر سه مورد برای منطقی سازی بودجه مالی 2022 استفاده کرده است که اندازه ارتش آمریکا را کاهش می دهد به این امید که فناوری های جدید در نهایت منجر به خریدهای جدید شود. واقعیت این است که بودجه پیشنهادی آخرین مورد از مجموعه درخواست های بودجه است که کمتر از آنچه وزارت دفاع برای بازسازی برای آینده نیاز دارد، است.
30 سال است که ارتش آمریکا «برای ساختن» تخریب می کند
وزارت دفاع ایالات متحده مسیر توسعه اشتباه برای نیروهای مسلح را انتخاب کرده است. پنتاگون با هدایت عبارت «کیفیت مهمتر از کمیت» در حال کاهش اندازه ارتش است و امیدوار است که فن آوری های جدید باعث افزایش کارآیی نبرد آن شود. 30 سال است که ارتش آمریکا «برای ساختن» تخریب می کند.
نتیجه 30 سال «کاهش تدریجی سلاح و تجهیزات نظامی برای بهبود اوضاع» ارتشی است که توانایی جنگیدن با یک متجاوز همسال به علاوه دفاع از میهن و جلوگیری از حملات هسته ای را ندارد. از آنجا که به نظر می رسد رهبران وزارت دفاع تمایل چندانی به صراحت گویی ندارند و زنگ خطر را به صدا در می آورند، کنگره باید وارد عمل شود.
پرونده نیروی هوایی را در نظر بگیرید. طبق استراتژی دفاع ملی 2018 ، شکست دادن حمله یک دشمن مهمترین نیاز برای اندازه گیری ارتش ما است. جلوگیری از تصرف تایوان توسط چین یا حمله روسیه به کشورهای بالتیک نیاز به نیروهای آمریکایی دارد که بتوانند حملات دقیق گسترده ای انجام دهند و در غیر این صورت ظرف چند ساعت حمله کنند. فقط نیروی هوایی - بمب افکن ها، جنگنده های نسل پنجم و سایر سیستم های جنگ هوایی - می توانند در بازه های زمانی جهانی این کار را انجام دهند.
با این حال، از زمان جنگ سرد تاکنون 66 درصد از بمب افکن های نیروی هوایی آمریکا تخریب شده اند و قدرت نیروی هوایی ما اکنون نیمی از نیروهایی است که ارتش عراق را در سال 1991 شکست داد.
عدم پاسخ فوری و طاقت فرسا به چنین تهاجمی تأثیر مخربی برآمریکا خواهد داشت. عدم جلوگیری از تصرف تایوان توسط چین یا تکمیل تسلط خود بر دریای چین جنوبی، خطر سقوط آمریکا به عنوان یک قدرت نظامی ردیف دوم در اقیانوس آرام غربی را به همراه خواهد داشت. به همین ترتیب، یک حمله موفقیت آمیز روسیه به بالتیک می تواند ناتو را شکست دهد.
با کمال تعجب، نطفه های شکست در همان سندی نهفته است که پنتاگون را به سمت برنامه ریزی برای درگیری قدرت بزرگ سوق داده است. استراتژی 2018 دفاعی آمریکا اندازه گیری ارتش را برای جلوگیری از تصرف قلمرو چین یا روسیه در امتداد هر یک از مناطق پیرامونی که آرزوی کنترل دارند، اولویت بندی می کند. همچنین فرض بر این است که شکست دادن چنین تهاجمی منجر به صلح می شود، این بدان معناست که آماده شدن برای درگیری طولانی مدت از اولویت کمتری برخوردار است. اما چه اتفاقی می افتد اگر چین یا روسیه ادامه جنگ طولانی مدت را انتخاب کنند و به اتمام موجودی های مهمات و سایر توانایی های آمریکا که خود را برای یک جنگ کوتاه آماده کرده است، منتهی شوند؟
استراتژی 2018 دفاعی آمریکا همچنین از الزامات دیرینه اندازه گیری ارتش آمریکا برای مبارزه با یک متجاوز فرصت طلب دوم صرف نظر کرد.
بحث «کیفیت مهمتر از کمیت» برای کاهش نیروهای آمریکا ممکن است در گذشته منطقی بوده باشد، اما نه در دوره ای که اکنون هزینه های دفاعی چین و روسیه بیش از بودجه وپنتاگون است. برنامه ریزی برای یک جنگ - و یک جنگ کوتاه - راهی مناسب برای پیروزی برای چین و روسیه است. هر دو از کاهش اندازه ارتش ایالات متحده و این واقعیت که ذخایر فرسایشی ارتش آنها بیشتر برای جبران خساراتی است که در حین آموزش و عملیات روزمره رخ می دهد و نه در درگیری با شدت زیاد، آگاه هستند.
مسدود کردن راه پیروزی برای چین و روسیه مستلزم آن است که وزارت دفاع آمریکا مجدداً مفروضات برنامه ریزی خود را بازنگری کند و نیروها و توانایی هایی را افزایش دهد که به بهترین وجه فرماندهان آمریکایی را قادر می سازد تا به سرعت حمله را خنثی کنند. تعداد بیشتری بمب افکن پنهانکار دوربرد و جنگنده های نسل پنجم، موجودی بزرگتر موشک های هدایت دقیق (از جمله سلاح های ضد کشتی) و هواپیماهای بدون سرنشین باید در صدر این لیست قرار بگیرند.
خبر خوب این است که پنتاگون این فرصت را دارد تا استراتژی دفاع ملی خود را به روز کند و بودجه هایی را برای حمایت از آن تهیه کند. متأسفانه، چشم انداز افزایش اندازه نیروهای آن خوشبینانه نیست. ژنرال «مارک میللی» رئیس ستاد مشترک ارتش اظهار داشت که او با بودجه دفاعی مساعد، که پس از محاسبه تورم، واقعاً بودجه ای در حال کاهش است، راحت است.
رهبران ارشد نظامی آمریکا مایل به حمایت از منابع نیستند
این به طور مستقیم با توصیه کمیسیون استراتژی دفاع ملی با رشد 3-5 درصدی بودجه برای شروع شکاف منابع استراتژی وزارت دفاع ، منافات دارد. چندین تن از روسای بخش خدمات آمریکا نیز در طول حضورهای اخیرشان در کنگره از ارائه رشد واقعی هزینه های دفاعی خودداری کرده اند.
اگر رهبران ارشد نظامی آمریکا مایل به حمایت از منابعی نیستند که لازم می دانند، پس کنگره باید این کار را انجام دهد. گزینه دیگر ادامه چرخه کاهش هایی است که ارتش آمریکا را کوچک می کند و خطر پیروزی چین یا روسیه در جنگ با آمریکا را افزایش می دهد.