مدت هاست گفتمان سیاست خارجی آمریکا کاملاً طرفدار رژیم صهیونیستی است و همسویی آمریکا / رژیم صهیونیستی برای امنیت منطقه ای و جهانی مضر بوده است.
به گزارش جماران، پایگاه خبری-تحلیلی «موندو ویس» آمریکا تحلیل کرد: مدت هاست که دو رکن اصلی گفتمان سیاست خارجی آمریکا کاملاً به نفع اسرائیل اما در جهت تهدید ایران هستند. این گفتمان دوگانه چنان در تفکر سیاست آمریکا ریشه دوانده است که سخنان آن در فرهنگ عامه آمریکایی رسوخ می کند. اما تاثیر این موقعیت سیاسی بی چون و چرا از نظر امنیت منطقه ای و جهانی و همچنین منافع ملی آمریکا چیست؟ با چندین اقدام، اتخاذ یک رویکرد ایدئولوژیک، و نه یک رویکرد منطقی، از همه نظر مضر بوده است و رهبری رژیم صهیونیستی غالباً از این نقطه کور آمریکا برای اجرای اقدامات بی ثبات کننده خود در منطقه استفاده می کند.
پس از هفته ها افزایش خشونت نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی ها، «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا به اراضی اشغالی سفر کرد تا به ظاهر تنش ها را آرام کند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در مقابل مخاطبان مطبوعات در زمینه بمباران غزه - که به گفته یک کارشناس حقوق سازمان ملل، ممکن است جنایات جنگی محسوب شود - از رئیس جمهور بایدن و وزیر خارجه بلینکن به دلیل «حمایت قاطعانه از حق دفاع از خود» تشکر کرد. در واقع، علی رغم اعتراضاتی که در همبستگی با فلسطینیان در خواست شده بود و خواستار پاسخگویی در مورد آپارتاید اسرائیل و جنایات علیه بشریت بودند، دولت بایدن دقیقاً همان کاری را انجام داد که دولت های بی شمار آمریکا قبل از آنها انجام داده اند: حمایت کورکورانه از اسرائیل.
اما آنچه در مورد جلسات مطبوعاتی با بلینکن و نتانیاهو قابل توجه بود این بود که نخست وزیر رژیم صهیونیستی با چه سرعتی گفت و گو را بر روی مسئله ایران متمرکز کرد و پیشنهاد داد که آمریکا نباید به برجام برگردد.
هدف نتانیاهو این بود که تمرکز خود را از اقدامات اسرائیل و عدم پاسخگویی به جامعه بین الملل منحرف کند. نتانیاهو با ادعای اینکه ایران تهدیدی اساسی برای اسرائیل به شمار می رود، یک چک سفید برای رژیم صهیونیستی فراهم می کند تا هرگونه اقدامی را تحت عنوان «دفاع» انجام دهد. با این حال، همانطور که کارشناسان و دانشمندان تاکید داشته اند، اظهارات نتانیاهو نادرست است. در واقع، «آوی شلایم» دانشمند مشهور انگلیسی-اسرائیلی ، تا آنجا پیش رفته است که می گوید: «ایران تهدیدی اساسی برای اسرائیل نیست ، بلکه یک تهدید استراتژیک است. حال، بیایید سوابق این دو را مقایسه کنیم ... اسرائیل تهدیدی وجودی برای ایران است [تأکید شده است].»
اگرچه به چالش کشیدن این تصورات و مواضع سیاسی ممکن است در محدوده واشنگتن پوچ تلقی شود، اما مدت هاست که محققان و فعالان در سراسر جهان - از جمله در خود اراضی اشغالی - چنین سوالاتی را مطرح کرده اند. بیایید فقط به چند نمونه از این مفروضات ایدئولوژیک که منجر به سیاست های مضر شده است، نگاهی بیندازیم.
در حالی که تاج موفقیت در سیاست خارجی دولت اوباما برجام بود، اوباما با فشار شدید رژیم صهیونیستی روبرو شد. در سال 2015، در حالی که این معامله در حال مذاکره بود، نتانیاهو با سخنرانی در کنگره برای سرزنش تلاش های دیپلماتیک اوباما با ایران، اقدامات بی سابقه ای را برای تضعیف رئیس جمهور آمریکا انجام داد. به خاطر داشته باشید که برجام همچنان از حمایت جامعه جهانی، اکثریت آمریکایی ها و کارشناسان منع گسترش سلاح های هسته ای برخوردار است. علی رغم حمایت قاطع از این معامله، رژیم صهیونیستی به کارشکنی های چندین دهه خود، ترورهای غیرقانونی دانشمندان ایرانی و حملات غیرقانونی در داخل ایران ادامه داده و هیچ نتیجه ای در پی نداشته است.
اصل بحث نتانیاهو علیه این توافق ادعای وی است که به ایران اجازه می دهد راهی به سمت سلاح هسته ای داشته باشد. با کنار گذاشتن این واقعیت که این مسئله در برابر اجماع جهانی متخصصان به نظر می رسد، اجازه دهید نتانیاهو را به قول خودش بپذیریم. در واقع یک راه حل بهتر برای مسئله هسته ای با ایران وجود دارد. همانطور که «نوام چامسکی» استدلال کرده است، تبدیل خاورمیانه به منطقه عاری از سلاح هسته ای به موفقیت معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای بستگی دارد. اما در حالی که این طرح از پشتیبانی جهانی و منطقه ای قوی، از جمله از ایران برخوردار است، اما به طور عجیبی دو طرف وجود ندارند: آمریکا و اسرائیل. چرا؟ همانطور که چامسکی توضیح می دهد برای محافظت از زرادخانه سلاح های هسته ای نه چندان مخفی رژیم صهیونیستی و کمک های آمریکا به رژیم صهیونیستی.
در این حالت، آمریکا مایل است امنیت منطقه ای و جهانی را فدای منافع تل آویو کند و وقتی این رژیم برای تضعیف تلاش های دیپلماتیک آمریکا با ایران تلاش می کند، چشم خود را ببندد. نه تنها رژیم صهیونیستی مجوز رایگان برای خرابکاری در برنامه هسته ای غیرنظامی ایران دریافت می کند، بلکه دولت بایدن با وجود اقدامات آشکار خرابکاری رژیم صهیونیستی، در حال رایزنی با این رژیم در مورد مذاکرات هسته ای فعلی با ایران است.
نکته قابل توجه این است که آمریکا همان تعهد غیرتمندانه خود را نسبت به اسرائیل در خارج از پرونده ایران نشان می دهد، و همسویی آمریکا / رژیم صهیونیستی برای سایر موارد نیز برای امنیت منطقه ای و جهانی مضر بوده است. به یاد داشته باشید که نتانیاهو با شور و حرارت برای حمله به عراق تلاش کرد و در سال 2002 ادعا کرد که، «هیچ شکی وجود ندارد که صدام در تلاش است، به سمت توسعه سلاح های هسته ای پیش برود ... اگر شما رژیم صدام را سرنگون کنید، من این تضمین را به شما می دهد که بازتاب های مثبت زیادی در منطقه خواهد داشت.»
علاوه بر آسیب رساندن به تلاش های منع گسترش سلاح های هسته ای جامعه بین المللی و اتخاذ سیاست هایی که باعث تخریب ناگفتنی در خاورمیانه و عواقب فاجعه آمیز برای آمریکا شده است، سیاست آمریکا در مورد تعهد «آهنین» به اسرائیل مشروعیتی را که ادعا می کنیم در عرصه حقوق بشر و نظم مبتنی بر قوانین به شدت از آن حمایت می کنیم، نفی می کند. هنگامی که آمریکا با دادگاه کیفری بین المللی به دلیل تحقیق در مورد جنایات جنگی اسرائیل مخالفت می کند، یافته های دیده بان حقوق بشر را که اقدامات رژیم صهیونیستی را آپارتاید و جنایات علیه بشریت تشکیل می دهد، رد می کند و فلسطینیان را از همان حق دفاع شخصی که ما برای رژیم صهیونیستی تأمین می کند، محروم می کند، پس ما بعنوان عامل صلح از اعتبار کمی برخورداریم.
دلایلی وجود دارد که باید محتاطانه نسبت به وقوع تغییر خوش بین بود. پیشرفت نه چندان دور به سمت بازگشت به دیپلماسی با ایران، اعتراض در آمریکا برای همبستگی با فلسطینیان و این واقعیت که قانونگذاران آمریکایی اکنون به طور آشکار با فروش اسلحه به رژیم صهیونیستی مخالفت می کنند و بی عدالتی علیه فلسطینیان را محکوم می کنند تصور چندی پیش نبود. اما سیاست خارجی ما هنوز هم اغلب با پیش فرض های قدیمی، نابخردانه و عقب مانده از تمایل مردم آمریکا هدایت می شود. وقت آن رسیده است که دولت آمریکا به جای کمک به افراد در خانه، به حرف مردم خود که از جنگ بی پایان، هدررفت منابع و آسیب رساندن به مردم خارج از کشور با دلارهای مالیاتی که به سختی بدست آورده اند، خسته شده اند هم گوش دهد.