اکنون که خروج آمریکا از افغانستان نزدیک است، این سوال مطرح می شود که آیا چین خلا موجود پس از ترک نیروهای آمریکایی را پر خواهد کرد؟
به گزارش جماران، نیوزویک در گزارشی نوشت: پس از 11 سپتامبر، با حمله آمریکا به طالبان، رویکرد چین در قبال افغانستان همیشه با همکاری محدود بوده است.
اکنون که خروج آمریکا از افغانستان نزدیک است، این سوال مطرح می شود که آیا چین خلا موجود پس از ترک نیروهای آمریکایی را پر خواهد کرد؟
افغانستان از نظر ژئوپلیتیکی از اهمیت زیادی برای پکن برخوردار نبوده است. در عوض، سلطه طلبی جهانی چین، آرمان شهر مطلوب چین و نوستالژی ملی گرایانه، تاریخی و شاهنشاهی آن در میان مقامات چینی برجسته تر شده است. روابط سیاست خارجی چین بیشتر بر ایجاد و حفظ تعاملات اقتصادی و همکاری های تجاری متمرکز بوده است، نه حضور در این کشور آسیای میانه. پکن در دو دهه گذشته کمک گسترده نظامی و سرمایه گذاری اقتصادی به افغانستان ارائه نکرده است.
علی رغم اینکه چین قبلاً از حضور ناتو در مرزهای غربی خود انتقاد کرده بود، ثبات این کشور و اقدامات ضد تروریسم به نفع چین بوده است. پکن اکنون به دنبال افزایش حضور سیاسی و اقتصادی خود در افغانستان بدون داشتن نیروی زمینی در این کشور است.
چینی ها هیچ گاه سعی نداشتند که حضور دائمی در این مناطق داشته باشند، زیرا چین یک غول اقتصادی است و لازمه توسعه اقتصادی وجود امنیت است؛ در نتیجه چین چه در گذشته چه در آینده به اندازه در افغانستان حضور خواهد داشت که بتواند امنیت استان سین کیانگ خودش را تامین کند و تا حد امکان بین طالبان و اویغورها سدی ایجاد کند. با این وجود که افغانستان دارای غنی ترین و بکر ترین معادن و فلزات جهان است ولی لازمه استخراج و ایجاد معادن در افغانستان وجود امنیت است.
پس از خروج آمریکا، چین در مرزهای کوتاه و کوهستانی غربی خود با افغانستان با بی ثباتی بیشتری روبرو خواهد شد. چین تلاش کرده است تا از فعالیت رقبای خود در افغانستان بهره مند شود، اما اکنون که احتمال بازگشت طالبان به قدرت وجود دارد، خطر افزایش حضور گروه های افراطی داعش و اویغور در افغانستان وجود دارد که ممکن است به چین سرازیر شوند.
پس از خروج آمریکا، گروه های بزرگ افراطی یا تجزیه طلب از طریق دالان «واخان» افغانستان ممکن است تهدید قابل توجهی برای چین باشد.
در این شرایط، پکن از طالبان و دولت افغانستان برای اطمینان از عدم اقدام آنها علیه منافع ملی چین، تضمین می خواهد. چین علاوه بر ایجاد پایگاه های امنیتی بیشتر در مناطق مرزی با تاجیکستان و افغانستان، همچنین می تواند یک مرکز آموزش نظامی را در کریدور واخان تحت نظارت منشور سازمان ملل در افغانستان تقویت کند. پکن از اینکه کشورهای دیگر حزب اسلامی ترکستان را از لیست تروریستی خود خارج کنند یا بازیگران رقیب از «کارت اویغور» برای بی ثبات کردن چین استفاده می کنند، نگران است.
چین نمی خواهد عقب نشینی آمریکا منجر به حضور استراتژیک و امنیتی گسترده تری از سوی هند، ایران، ترکیه یا روسیه در افغانستان شود. در این زمینه، پکن ممکن است با همکاری با پاکستان برای محافظت از منافع امنیتی خود، نقش خود را در افغانستان افزایش دهد.
عقب نشینی آمریکایی ها و خطر یک جنگ داخلی احتمالی در افغانستان می تواند بر پروژه های مهمی مانند ابتکار کمربند و جاده و کریدور اقتصادی چین و پاکستان تأثیر منفی بگذارد و منافع بلند مدت چین در منطقه را تهدید کند. افغانستان با داشتن تریلیون ها دلار منابع زیرزمینی و معدنی می تواند فرصتی را برای چین فراهم کند تا افغانستان را به پروژه کمربند متصل کند. بهره برداری از بخش معدن افغانستان ممکن است دروازه ای برای حضور چین در این کشور باشد.
توافق افغانستان و افغانستان هنوز نهایی نشده است، اما دو جناح اصلی که احتمالاً طالبان و دولت افغانستان را علیه داعش و دیگر گروه های ضدچینی متحد می کنند، می تواند تأثیر چشمگیری در آینده و حضور چین در افغانستان داشته باشد.
بدیهی است که حضور نظامی چین در افغانستان هزینه بر است. چنین حضوری مورد استقبال جناح های سیاسی یا مسئولان قرار نخواهد گرفت. پکن به خوبی از واقعیت های حضور حداقل یا گسترده نظامی یا امنیتی در این کشور آگاه است و بعید است که آن برنامه عملیاتی را اجرا کند. اگر شرایط فراهم شود، چین جایگاه امنیتی و نظامی خود را در این کشور از طریق ابزار دیگر تثبیت، و سپس تقویت می کند. در نهایت، پکن مطمئناً خود را جانشین آمریکا در افغانستان در کوتاه مدت نمی داند.