آمریکا و غرب این روزها با ائتلاف رو به صعود چین و روسیه رو به رو هستند که در حال جذب کشورهایی زیادی است.
به گزارش جماران،روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود نوشت:به نظر می رسد که دل خوشی و امید غربی ها برای ترویج و تبلیغ گزینه دموکراسی به عنوان جایگزین یا رقیب قوی برای استبداد به شکلی سریع در حال از دست دادن جادوی خود است. همچنین نظریه کاشتن تخم فتنه برای جلوگیری از نزدیکی چین و روسیه و برای جلوگیری از متحد شدن این دو قدرت بزرگ در یک جبهه علیه غرب نیز دیگر بی فایده شده است.
«جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا به خوبی می داند که جبهه متحد کنونی میان روسیه و چین بزرگترین خطر را برای بلوک غرب و شکوفایی و پیشرفت اش شکل می دهد ولی استفاده از ابزارهای قدیمی که در جریان جنگ سرد از آنها برای کاشتن تخم فتنه بین آنها و به جان هم انداختن شان، مورد استفاده قرار گرفت- همانطور که در دهه هفتاد قرن گذشته رخ داد-دیگر شیوه ای کهنه،مندرس و ناکارآمد است.
جالب اینجاست که تجربه«استبدادی» چین و روسیه در سایه دو رهبر قوی یعنی«شی جین پینگ» (چین) و «ولادیمیر پوتین»(روسیه) در برخی از کشورهای جهان مورد استقبال قرار گرفته است آن هم به ضرر دموکراسی و آزادی ها که جهان غرب پیروز در جنگ جهانی دوم همیشه به آنها افتخار می کرد.
به نوشته روزنامه فرانسوی«لوفیگارو» استبداد چینی اکنون توسط برخی از کشورهای جهان سوم مورد استقبال قرار کرفته است و این کشورها به آن علاقه مند شده اند زیرا با توسعه اقتصادی و تحول و پیشرفت نظامی و بهبود اوضاع معیشتی شهروندان مرتبط شده است و شکست دموکراسی غربی در رویارویی با کرونا و در مقابل، موفقیت چین در این زمینه چنین نظریه ای را تقویت کرده است.
روی آوردن بایدن به اشاره به برگه برنده نقض حقوق بشر در چین(اویغورها) و روسیه(الکسی ناولنی مخالف دولت و پوتین) دیگر نه فقط قدیمی و کهنه است بلکه قانع کننده هم نیست به ویژه آن که ایالات متحده آمریکا در نظر بیشتر ملت های جهان سوم به دلیل شعله ور کردن آتش جنگ هایی که میلیون ها نفر در خاورمیانه به ویژه در عراق،لیبی و سوریه کشته است، بزرگترین ناقض حقوق بشر به شمار می رود. این علاوه بر حمایت آمریکا از جنگ های رژیم اشغالگر اسرائیل است.
دولت بایدن با موانع بزرگی روبه است که در مسیر بازگرداندن جایگاه و قدرت آمریکا در برابر ائتلاف رو به صعود روسیه و چین به لحاظ اقتصادی،سیاسی و نظامی قرار دارند؛ ائتلافی که تبدیل به «آهن ربایی» برای جذب مخالفان و دشمنان سیاست های استعماری غرب و تحریم هایش شده است و این روزها نیز این مخالفان و دشمنان چقدر زیاد شده اند.
رویارویی غرب و شرق
وب سایت کانورسیشن در گزارشی نوشت: هفته گذشته در روابط روسیه با غرب - و به ویژه آمریکا لحظه ای خاص رخ داد. در دو لحظه نمایشی و تلویزیونی، «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه، پویایی بین کشورهایشان را شاید به شکل غیرقابل بازگشتی تغییر دادند.
بیشتر مفسران در غرب بر پیغام بایدن به پوتین متمرکز کرده اند. البته این اتفاق پس از آن رخ داد که بایدن پوتین را «قاتل» خواند.
اما خواندن دقیق و کامل تر پیام پوتین به آمریکا ضروری است برای درک اینکه چگونه یک رهبر روسیه سرانجام آماده است که به ایالات متحده بگوید لازم است: ما را بر اساس استانداردهای ادعا شده خود قضاوت نکنید و سعی نکنید به ما دیکته کنید که چه کاری انجام دهیم.
پوتین هرگز این گزاره ها را به این صراحت ادعا نکرده است. و این مهم است که چه زمانی این کار را می کند.
«آزمون بزرگ» قدرت زمانی آغاز شد که از بایدن در مصاحبه با «جورج استفانوپولوس» در مورد پوتین سوال شد و او گفت که پوتین «قاتل» است و روح ندارد. وی همچنین گفت پوتین برای اقدامات خود «بهایی» پرداخت خواهد کرد.
سپس پوتین با بیانیه ای پنج دقیقه ای آماده در پاسخ به بایدن، گام غیرمعمول را برای رفتن به استادیوم شبکه دولتی VGTRK برداشت.
پوتین به روشی غیرمعمول، تاریخچه نسل کشی مردم بومی این کشور، تجربه بی رحمانه برده داری، سرکوب مداوم سیاهان آمریکایی امروز و بمباران هسته ای هیروشیما و ناگازاکی در جنگ جهانی دوم را یادآوری کرد.
وی پیشنهاد داد که آمریکا دیگران را بر اساس معیارهای خاص خود قضاوت کند: «هرچه در مورد دیگران بگویید همان چیزی است که خودتان هستید.»
پوتین بایدن را به گفت و گوی آنلاین زنده دعوت کرد. بایدن گفت که مطمئن است آنها «در یک زمان» صحبت خواهند کرد.
این مقدمه مهمترین پیام پوتین در سال های گذشته به آنچه وی «استقرار، طبقه حاکم» آمریکایی خواند، بود. وی گفت که رهبری آمریکا مصمم است که با روسیه رابطه برقرار کند، اما فقط «با شرایط خود».
پوتین گفت: اگرچه آنها فکر می کنند که ما همانند آنها هستیم، اما ما افراد دیگری هستیم. ما یک کد ژنتیکی، فرهنگی و اخلاقی متفاوت داریم. اما ما می دانیم که چگونه از منافع خود دفاع کنیم.
پوتین گفت: «و ما با آنها کار خواهیم کرد، اما در مناطقی که خود ما به آنها علاقه مندیم و با شرایطی که برای خودمان مفید می دانیم. و آنها باید با آن حساب کنند. آنها علی رغم همه تلاش ها برای جلوگیری از توسعه ما، مجبور به حساب این هستند. علی رغم تحریم ها، توهین ها، آنها مجبور به حساب کردن روی این موضوع هستند.»
این برای پوتین جدید است. وی سال هاست که همیشه با ادب خاطرنشان کرده است که اگر غربی ها می خواهند تنش ها را کاهش دهند، نیاز دارند با روسیه بر اساس پروتکل های دیپلماتیک صحیح و احترام متقابل به حاکمیت ملی رفتار کنند.
اما قبلاً هرگز او به این صراحت نبوده است و در عمل گفته است: جرات نکنید در مورد ما قضاوت کنید یا ما را مجازات کنید زیرا ما آنچه را می گویید معیارهای جهانی نیستید، زیرا ما با شما متفاوت هستیم. آن روزها اکنون تمام شده است.
چین به عقب رانده می شود
اظهارات پوتین که وی از سر اجبار بر زبان راند، به طرز قابل توجهی شبیه بیانیه های عمومی کاملاً قاطعانه عمومی است که دیپلمات های ارشد چینی هفته گذشته به «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا در آلاسکا گفته اند.
بلینکن جلسه را با انتقاد از افزایش اقتدارگرایی و پرخاشگری روزافزون چین در داخل و خارج از کشور- در تبت، سین کیانگ، هنگ کنگ و دریای چین جنوبی آغاز کرد. وی ادعا کرد که چنین رفتاری «نظم مبتنی بر قوانین را که ثبات جهانی را حفظ می کند» تهدید می کند.
«یانگ جیچی» مسئول امور خارجه حزب کمونیست چین، با تقبیح نفاق آمریکا پاسخ داد. وی گفت: آمریکا این صلاحیت را ندارد که بگوید می خواهد از موضع قدرت با چین صحبت کند. ایالات متحده از نیروی نظامی و هژمونی مالی خود برای اجرای سرکوب کشورهای دیگر استفاده می کند. برای جلوگیری از مبادلات تجاری عادی و تحریک برخی کشورها برای حمله به چین، از مفاهیم به اصطلاح امنیت ملی سوء استفاده می کند.»
وی گفت: آمریکا حق ندارد نسخه خود از دموکراسی را هنگامی که با این همه نارضایتی و مشکلات حقوق بشر در داخل کشور روبرو است، بالاجبار به همه تحمیل کند.
در عین حال، «کاترین تای» نماینده تجاری آمریکا صبح امروز دوشنبه گفت: آمریکا برنامه ای برای لغو تعرفه های اعمال شده چین در آینده نزدیک را ندارد.
کاترین تای در مصاحبه با روزنامه وال استریت ژورنال گفت: قابل درک است که تعرفه ها می تواند تأثیر نامطلوبی بر مصرف کنندگان ایالات متحده بگذارد، اما مالیات بر وادرات برای محافظت از شرکت ها در برابر رقابت خارجی است.
تای افزود: برخی خواستار حذف تعرفه ها هستند، اما باید گفت که این امر می تواند به اقتصاد آسیب بزند مگر اینکه تغییر به گونه ای باید باشد که فعالان اقتصادی بتوانند تعدیلی انجام دهند.
نماینده تجاری آمریکا دلیل تاکتیکی اعمال تعرفه ها بر چین را «اهرم فشار» خواند.
در دولت ترامپ، آمریکا سالانه تقریباً 370 میلیارد دلار بر کالاهای چینی یا حدود 75 درصد صادرات آن به آمریکا از نظر ارزش تعرفه اعمال کرد.
این تعرفه ها به عنوان بخشی از جنگ تجاری با هدف ترغیب چین برای کنار گذاشتن موانع تجاری خود وضع شد. در پاسخ چین نیز بر 110 میلیارد دلار از کالاهای آمریکایی تعرفه تعیین کرد.
آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا، روابط آمریکا و چین را «به طور فزاینده ای خصمانه» توصیف، و بر ضرورت برخورد با پکن در هرگونه تعامل یا تقابل احتمالی از «موضع قدرت» تاکید کرده است.
بلینکن در گفت و گویی با شبکه سی ان ان در پاسخ به این سوال که آیا چین به «بزرگ ترین دشمن» آمریکا تبدیل شده است یا خیر گفت که روابط دو طرف را نمی توان در یک «برچسب» خلاصه کرد.
او گفت: «جوانب خصمانه به وضوح و به طور فزاینده ای در رابطه وجود دارد. مطمئنا موارد رقابتی هم وجود دارد. برخی از موارد همکاری نیز هنوز وجود دارد.»
بلینکن افزود وجه مشترک همه جوانب در روابط طرفین اعم از خصومت، رقابت یا همکاری، ضرورت اتخاذ رویکردی از «موضع قدرت» از سوی آمریکاست.
وزیر خارجه آمریکا اقدام چین در تحریم دو مقام آمریکایی را محکوم کرد.
چین «گیل منچین و تونی پرکینز» رئیس و نایب رئیس کمیسیون آزادی دینی بین المللی آمریکا را تحریم کرد.
این تحریم ها پس از آن اتخاذ شد که آمریکا، اتحادیه اروپا، انگلیس و کانادا به ادعای نقض حقوق اقلیت اویغور در چین، چند مقام این کشو را تحریم کردند.
رئیس جمهور آمریکا ماه پیش در تماسی تلفنی برای اولین بار با «شی جین پینگ» رهبر چین صحبت کرد. او در آن تماس مسائلی مانند نقض حقوق بشر، ناآرامی ها در هنگ کنگ و تنش در تایوان را مطرح کرده بود.
در مقابل، شی مسائل هنگ کنگ، تایوان و استان مسلمان نشین سین کیانگ را مسائل داخلی چین دانست و از بایدن خواست که به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی چین احترام بگذارد.
بایدن بعد از آن تماس گفت چین سخت تلاش می کند تا رهبر جهان شود اما افزود جلب اعتماد سایر کشورها در صورت نقض حقوق اساسی بشر بسیار سخت خواهد بود.
جنگ سرد
دو اقدام دیپلماتیک، به بیانیه شدیداللحن پوتین علیه بایدن افزوده شد: روسیه سفیر خود در ایالات متحده را فراخواند و لاوروف در چین با همتای خود، «وانگ یی» دیدار کرد.
پکن و مسکو در این اجلاس توافق کردند که در برابر تحریم های غرب قاطعانه بایستند و روابط بین کشورهای خود را تقویت کنند تا وابستگی آنها به دلار آمریکا در تجارت و مناقشات بین المللی کاهش یابد. لاوروف همچنین گفت، «ما هر دو معتقدیم که ایالات متحده نقشی بی ثبات دارد. این اتحاد به اتحادهای نظامی جنگ سرد متکی است و در تلاش است تا اتحادیه های جدیدی برای تضعیف نظم جهانی ایجاد کند.»
اگرچه اظهارنظرهای غیر دیپلماتیک بایدن در مورد پوتین ممکن است بدون شرح باشد، اما تأثیر آن عمیق بوده است. همراه با لحن تند نشست وزرای خارجه آمریکا و چین در آلاسکا - که توسط طرف آمریکایی نیز تحریک شده است - روشن است که در جو روابط ایالات متحده و چین و روسیه تغییر عمده ای ایجاد شده است.
این در عمل به چه معناست؟ روسیه و چین هر دو نشان می دهند که فقط با غرب در صورت مناسب بودن رفتارش تعامل خواهند کرد. تحریم ها دیگر آنها را نگران نمی کند.
این دو قدرت همچنین نشان می دهند که اگر چه هنوز متحدان نظامی نیستند، به راحتی به عنوان شرکای نزدیک همکاری می کنند. آنها همکاری خود را در مناطقی که منافع مشترک دارند و توسعه گزینه هایی برای سیستم های پرداخت و تجارت تحت سلطه غرب افزایش می دهند.
کشورهای آسیا و مناطق دورتر از نزدیک نظاره گر توسعه این نظم بین المللی جایگزین به رهبری مسکو و پکن هستند. و آنها همچنین می توانند نشانه های افزایش افول اقتصادی و سیاسی ایالات متحده را تشخیص دهند.
این نوع جدیدی از جنگ سرد است، اما مبتنی بر ایدئولوژی مانند اولین تجسم نیست. این یک جنگ برای مشروعیت بین المللی است، یک مبارزه برای قلب و ذهن و پول در بخش بزرگی از جهان است که با سازمان پیمان آمریکا یا آتلانتیک شمالی همسو نیست.
ایالات متحده و متحدانش تحت روایت خود به کار خود ادامه می دهند، در حالی که روسیه و چین روایت رقابتی خود را پیش می برند. این روند در طی چند روز چشمگیر دیپلماسی قدرت بزرگ کاملاً واضح و روشن شد.
توازن قدرت جهانی در حال تغییر است و اکنون برای بسیاری از کشورها «پول هوشمند» می تواند روی روسیه و چین باشد.