در آستانه انتخابات 2020، ترامپ باید پاسخ دهد با قدرت و اختیارات فراوانی که در طول 4 سال گذشته داشته تا چه میزان در تحقق ده ها و صدها وعده و وعید اقتصادی که به مردم کشورش داده و رای ‌شان را گرفته موفق بوده است.

 

به گزارش جماران، ایندیپندنت در گزارشی نوشت: در ماه اوت گذشته دونالد ترامپ طی سخنرانی‌ اش در کنوانسیون ملی جمهوری ‌خواهان با افتخار ادعا کرد که وی در سه سال اول ریاست ‌جمهوری اش پیش از شیوع ویروس کرونا، «قوی ‌ترین اقتصاد تاریخ جهان را ساخته بود.» 

طوفان کرونا به وضوح اقتصاد آمریکا را درنوردیده است. فعالیت ‌های اقتصادی با رکورد سنگین مواجه شده است و میزان بیکاری به اوجی بی ‌سابقه رسیده است. 

اگر ضربه  بزرگ کرونا به وضع اشتغال و معیشت در طی 10 ماه گذشته را فارغ از این‌که چه کسی در کاخ سفید ‌بود، در نظر نگیریم، دستاوردهای اقتصادی ترامپ واقعا چگونه بوده است؟ آیا واقعیات با ادعاهای رئیس‌ جمهور مطابقت دارد؟ 

آیا او به وعده ‌های انتخاباتی خود عمل کرده است؟ 

کاهش مالیات ‌ها و به راه انداختن جنگ ‌های تجاری توسط ترامپ چه تاثیری داشته است؟ از زمان پیروزی ترامپ در انتخابات 2016، چه تغییراتی برای تولید ناخالص داخلی، تعداد مشاغل، سطح درآمدها و مورد علاقه ‌ترین معیار ترامپ یعنی بازار سهام، اتفاق افتاده است؟ 

و در حالی که آمریکایی ‌ها برای رفتن به پای صندوق‌ های رای آماده می‌ شوند، ادعای ترامپ مبنی بر این که اگر در 3 نوامبر دوباره انتخاب شود، «دوباره بزرگ ‌ترین اقتصاد تاریخ را می‌ سازد» چقدر قابل اعتماد است؟ 

تولید ناخالص داخلی

یکی از پررنگ‌ ترین ادعاهای اقتصادی دونالد ترامپ هنگام کاندیداتوری برای ریاست جمهوری در سال 2016 این بود که امکان افزایش نرخ رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا به 4 درصد در سال وجود دارد. 

وی در سپتامبر 2016 در سخنرانی باشگاه اقتصادی نیویورک گفت: «وقت آن است که یک بار دیگر عظیم فکر کنیم. به همین دلیل من معتقدم که زمان آن فرا رسیده است که یک هدف ملی برای رسیدن به رشد اقتصادی 4 درصدی تعیین شود.» 

در 20 سال گذشته متوسط ​​نرخ رشد تنها 2.5 درصد بوده است. آخرین سال با رشد سالانه بالای 4 درصد سال 2000، در اوج حباب دات ‌کام در آمریکا بود. 

اکثر اقتصاددانان شک داشتند که بازگشت به این نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ممکن باشد و آن چه روی داد بر درستی این تردیدها صحه گذاشت. 

علی‌ رغم کاهش مالیات‌ ها و تامین کسری بودجه از محل استقراض که سیاستی است که تصور می‌ شود به رشد پرشتاب اقتصادی بینجامد، اوج نرخ رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا در دوران ریاست ترامپ در سه ماهه پایانی سال 2017 به میزان 3.9 درصد بوده است. در سه سال منتهی به 2019، متوسط ​​نرخ رشد 2.5 درصد و منطبق با روندی بوده است که ترامپ به ارث برده است. 

امسال هم که اقتصاد آمریکا با سریع ‌ترین نرخ رشد منفی پس از جنگ جهانی دوم منقبض شده است. 

درباره چشم ‌انداز چهار سال آینده، تحلیلگران آژانس رتبه ‌بندی اعتباری «مودیز» در آمریکا تخمین می‌ زنند که برنامه‌ های هزینه‌ های پروژه‌ های عمران زیربنایی «جو بایدن» اقتصاد آمریکا را بیش از پیشنهاد کاهش مالیاتی دونالد ترامپ تقویت می‌ کند. 

اشتغال

وقتی دونالد ترامپ در ژوئن 2015 رسما کاندیداتوری خود را برای ریاست‌ جمهوری اعلام کرد، قول داد که «من بزرگ‌ ترین رئیس ‌جمهور اشتغال ‌آفرینی خواهم بود که خدا آفریده است.» 

هنگامی که وی در ژانویه 2017 به مقام خود رسید، 145 میلیون آمریکایی مشغول به کار بودند. در پایان سال 2019 این میزان به 152 میلیون نفر افزایش یافته بود که نشان دهنده ایجاد 6 میلیون و 300 هزار شغل جدید بود. 

این دستاورد قابل احترامی بود، اما چندان غیرعادی نبود. در دوره مشابه در دوره دوم باراک اوباما (ژانویه 2013 تا دسامبر 2015 ) تعداد مشاغل نیز حدود 7 میلیون نفر افزایش یافته بود. 

با ایجاد 2 میلیون و 100 هزار شغل جدید در سال، ترامپ از تعهد انتخاباتی خود در زمینه ایجاد 25 میلیون شغل جدید در طول یک دهه عقب است. 

در سه سال اول ترامپ نرخ مشارکت در نیروی کار اندکی افزایش یافت و به 63.5 درصد رسید. اما این امر روند سقوط نرخ مشارکت از اوج 67 درصدی آن را در سال 2000 به طور عمده‌ تغییر نداد. 

و البته، امسال بازار کار امریکا درگیر شدیدترین بحران خود پس از رکود بزرگ دهه 1930 شده است. بین فوریه و آوریل 2020، حدود 22 میلیون شغل از بین رفته است و نرخ بیکاری از 3.5 درصد به 14.7 درصد افزایش یافته است. 

از آوریل حدود 12 میلیون شغل جدید ایجاد شده است که نرخ بیکاری را به 7.9 درصد کاهش می‌دهد. با این حال بسیاری از اقتصاددانان شک دارند با سیاست‌ های فعلی ایجاد اشتغال بیش از این سرعت گیرد. 

به نظر می ‌رسد بن‌ بست مذاکرات با دموکرات‌ ها در کنگره در مورد تمدید بسته محرک 2 تریلیون دلاری از ماه مارس، به رکود و بیکاری بیشتر دامن بزند. 

تولید کارخانه‌ ای

ترامپ در سال 2016 وعده داد: «کارخانه ‌های جدید با شتاب به سواحل ما بازخواهند گشت.» 

وی ادعا کرد که جنگ‌ های تجاری وی (همراه با فشار بر مدیران ارشد آمریکا) شرکت ‌های آمریکایی را ترغیب می ‌کند تا تولید کارخانه ‌ای خود را از آسیا و آمریکای لاتین و جاهای دیگر به خاک آمریکا بازگردانند. 

تعداد مشاغل کارخانه ‌ای در آمریکا در سه سال اول ترامپ رشدی حدود 500 هزار شغل کرد و به 12.8 میلیون نفر در سال 2019 رسید. اما این روند رو به رشد، ادامه روندی بود که از سال 2010 آغاز شده بود. 

برخی شواهد نشان داده است که شرکت ‌های آمریکایی در نتیجه خصومت تجاری ترامپ علیه چین، واردات کمتری از خارج از کشور داشته ‌اند. 

واردات کالاهای کارخانه ‌ای از 14 کشور غالبا کم‌ هزینه آسیایی به عنوان سهمی از تولیدات داخلی از 13 درصد در سال 2018 به 12 درصد در سال 2019 کاهش یافته است. مطابق آمار شرکت مشاوره «کرنی» این اولین کاهش در یک دهه گذشته در این متغیر است. 

با این حال تحلیلگران کرنی هشدار می‌ دهند که این بیشتر ناشی از کاهش واردات اقتصادهای آسیایی است تا افزایش قابل توجه در تولیدات کارخانه ‌ای در آمریکا. 

بنابراین از این نظر جنگ‌ های تجاری سود ناچیزی برای کارگران عادی آمریکا به همراه داشته است. 

در واقع برعکس شواهدی وجود دارد که تعرفه ‌های گمرکی با افزایش هزینه‌ های واردات به مصرف‌ کنندگان آمریکایی آسیب می ‌رساند. 

علاوه بر این محققان دریافته‌ اند که تعرفه‌ های گمرکی تلافی‌ جویانه چین بر صادرات آمریکا تعمدا بیشترین ضربه را به مناطقی از آمریکا وارد می ‌کند که معمولا به جمهوری ‌خواهان رای می ‌دهند. 

دستمزدها

در سال 2016 دونالد ترامپ قول صریح داد که نه تنها تعداد شغل‌ ها، بلکه میزان دستمزدها را نیز افزایش می ‌دهد. 

وی گفت: «هر تصمیم سیاستی که می ‌گیریم باید یک آزمایش ساده را پشت سر بگذارد: آیا برای آمریکایی ‌ها شغل بیشتر و دستمزد بهتر ایجاد می ‌کند؟» 

وی همچنین شکایت کرد که «خانوارها امروز نسبت به سال 2000 درآمد کمتری دارند.» 

متوسط ​​درآمد هفتگی کارگران تمام‌ وقت بین سه ماهه آخر 2016 و سه ماهه آخر سال 2019 حدود 3.6 درصد رشد داشته است. 

این روند به جای آن که جهش رو به بالا باشد، ادامه همان روند رو به رشدی بود که دونالد ترامپ به ارث برد. 

در بحران کنونی جهش عظیمی در میزان دستمزدها مشاهده شده است، هرچند که بازتاب توقف در روند اخراج کارگران کم ‌درآمد و سایر تحریفات آماری است، به جای این که از افزایش واقعی دستمزدها برای آمریکایی در میانه بحران کرونا خبر بدهد. 

در مورد متوسط ​​درآمد خانوارها، تصویر که دفتر سرشماری آمریکا ارائه می ‌کند از افزایش تورم‌ دررفته 10 درصدی درآمد خانوارها بین 2016 و 2019 خبر می‌ دهد. 

و بسته محرک اقتصادی 2.2 تریلیون دلاری دولت آمریکا در سال جاری تاکنون از درآمد بسیاری حمایت کرده است. طبق یک برآورد، در واقع حدود سه چهارم بیکاران آمریکایی، درآمد کمتری معادل 600 دلار در هفته مزایای بیکاری دریافت کرده‌ اند. 

اما این کمک رو به اتمام است و اگر جایگزین نشود، تاثیر منفی عمده‌ ای بر سطح زندگی آمریکایی ‌ها خواهد داشت. 

ترامپ در 7 اکتبر تهدید به لغو مذاکرات با کنگره در مورد تمدید کمک به خانوارها کرد نه به این دلیل که آنها را به اندازه کافی سخاوتمندانه نمی‌ دید بلکه به این دلیل که معتقد بود پیشنهادهای دموکرات ‌های کنگره به آن «شهرها و ایالات» که تمایل به رای دادن به دموکرات ‌ها دارند کمک می ‌کند. 

کاهش مالیات‌ ها

در سال 2017دونالد ترامپ و حزب جمهوری‌ خواه وی مالیات‌ های شخصی را کاهش دادند. 

رئیس جمهور ادعا کرد: «تمرکز ما کمک به مردم عادی است که در پستخانه ‌ها و فروشگاه ‌های لوازم یدکی آمریکا کار می ‌کنند. لوله‌ کش‌ ها، نجاران، پلیس ‌ها، معلمان، رانندگان کامیون، جوشکاران، افرادی که من را بیشتر دوست دارند.» 

با این حال، طبق مرکز مستقل سیاستگذاری مالیاتی، بیش از 60 درصد کاهش مالیات ‌ها نصیب افرادی شده است که در پنج رده بالای درآمدی قرار دارند. 

یک درصد دارای بیشترین درآمدها، 20 درصد از کاهش مالیاتی را دریافت می ‌کنند. 

توجیه معمول کاهش مالیات بر درآمد این است که باعث تشویق کارآفرینی و تقویت رشد کلی اقتصاد می ‌شود که در نهایت به معنای جمع‌ آوری مالیات بیشتر است. اما، همان ‌طور که دیدیم شواهد اندکی در مورد افزایش رشد تولید ناخالص داخلی در سال ‌های اخیر وجود دارد. 

ترامپ همچنین در سال 2017 مالیات شرکت ‌ها را به میزان قابل توجهی کاهش داد و گفت که این امر باعث تشویق سرمایه‌ گذاری و رونق کسب‌ و کار می ‌شود. اما علی ‌رغم افزایش جریان‌ های نقدی شرکت‌ ها، سرمایه‌ گذاری شرکت ‌ها نه افزایش، بلکه کاهش یافته است. 

بازار سهام

در بیشترین مدت چهار سال گذشته، ترامپ در توییت ‌های پیاپی به دستاوردهای خود در رونق بازار سهام افتخار کرده است. 

ارزش سهام براساس شاخص 500 شرکت بزرگ آمریکایی، از همان لحظه انتخاب رئیس جمهور در نوامبر 2016 به شدت افزایش یافت و طی سه سال و نیم بعدی 55 درصد رشد داشت. 

اما در فوریه سال جاری با وحشت عمده سرمایه‌ گذاران و معامله ‌گران ارزش سهام با نرخ سریع ‌تری نسبت به سقوط وال استریت [در سال 2007] سقوط کرده است. در یک مرحله در ماه مارس ارزش سهام فقط سه درصد بیشتر از زمانی بود که ترامپ در انتخابات 2016 پیروز شد. 

با وجود این بازگشت از آن زمان خیره‌ کننده بوده است. سهام‌ ها نه تنها همه خسارات ناشی از سقوط کرونا را بازیابی کرده ‌اند، بلکه در ماه سپتامبر به رکورد جدیدی نیز دست یافته ‌اند. 

با این حال، بسیاری از تحلیلگران تصور می‌ کنند که بازیابی خیره‌ کننده ارزش سهام بیش از آن که معلول خوش‌ بینی نسبت به مدیریت اقتصادی ترامپ باشد، ناشی از وعده بانک مرکزی مبنی بر چاپ نامحدود پول برای حمایت از اقتصاد در رکود کنونی از ماه مارس بوده است. 

اقتصاددانان همچنین خاطرنشان می‌ کنند که بورس اوراق بهادار برخلاف آن چه رئیس جمهور ادعا می‌ کند، دماسنج عملکرد اقتصاد کوچه و بازار و سنجش‌ گر معیشت مردم عادی نیست. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.