خروج نظامیان آمریکایی از آلمان و انتقال آنها به کشوری مانند لهستان ناتو ار ناراحت و روسیه را خوشحال کرده است.
به گزارش جماران،چهارشنبه گذشته تهدید «دونالد ترامپ» مبنی بر خارج کردن نیروهای آمریکایی از آلمان و استقرار بخشی از آنان در دیگر کشورهای اروپایی عملی شد.
ایالات متحده از اجرای برنامه بلند مدتی خبر داد که براساس آن، تقریبا ۱۲ هزار سرباز آمریکایی آلمان را ترک میکنند. حدود نیمی از این سربازان قرار است در بلژیک، ایتالیا و لهستان مستقر شوند و چند هزار نفر در برنامهای چرخشی میان آمریکا و اروپا رفت و آمد خواهند داشت. مقر «یوکام»، فرماندهی ارتش آمریکا در اروپا و نیز فرماندهی عملیات ویژه ارتش آمریکا در اروپا نیز از اشتوتگارت در آلمان به بلژیک منتقل میشود.
«مارک اسپر» وزیر دفاع آمریکا در هنگام اعلام تصمیم جدید دولت متبوعش گفت که این اقدام «به نوعی سبب تقویت ناتو»، بازدارندگی در برابر روسیه و اطمینانبخشی به متحدان ایالات متحده خواهد شد.
«ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو در بیانیهای گفت: «ایالات متحده قبل از اعلام تصمیم خود با همه متحدینش در ناتو از نزدیک رایزنی کرده است.»
آیا آلمان با خروج نیروهای آمریکا زیانی خواهد دید؟ کدام کشورها این اقدام آمریکا بهرهمند میشوند و کدام کشورها ضرر میکنند؟
آیا آلمان بازنده است؟
آلمان از زمان پایان جنگ جهانی دوم، نقش مهمی در راهبرد دفاعی ایالات متحده ایفا کرده است. در حقیقت این نقش آن قدر مهم بود که ایالات متحده تصمیم گرفت دفتر مرکزی نیروهای خود در اروپا یا «یوکام» را در آنجا تأسیس کند.
در حال حاضر، ایالات متحده دارای پنج پادگان نظامی در آلمان است و شمار اندکی از مراکز تجمع نظامیان ایالات متحده نیز در اطراف چند شهر آلمان قرار دارد. در این شهرها، مشاغل زیادی به دلیل وجود این پایگاههای نظامی ایجاد شده است. أثرات اقتصادی کووید ۱۹ در بسیاری از این شهرها فراگیر شده و بسته شدن پایگاههای آمریکا احتمالاً باعث بدتر شدن اوضاع در آنجا خواهد شد.
ترامپ صراحتا هدف خود از چنین اقدامی را مالی اعلام کرده و بنابراین هر گونه تردید در مورد ماهیت راهبردی این تصمیم را عملا رد کرده است. وی با اشاره به کوتاهی آلمان در عمل به تعهدش برای اختصاص ۲ درصد از تولید ناخالص داخلیاش به امور دفاعی در ناتو، گفت که کاهش نیروهایش در آلمان را «ضروری» میداند زیرا «آنها (آلمانیها) صورتحسابهای خود را پرداخت نمیکنند».
سران ناتو در نشست خود در سال ۲۰۱۴ توافق کردند به سمت این هدف بروند که ۲ درصد از تولید ناخالص داخلیشان را برای امور دفاعی هزینه کنند. با الحاق شبه جزیره «کریمه» به روسیه، هزینههای دفاعی کلی ناتو طی چند سال افزایش یافته است. آلمان هنوز به هدف اختصاص ۲ درصد از تولید ناخالص خود نرسیده و برنامهاش این است که ابتدا تا سال ۲۰۲۴ این بودجه را به ۱.۵ و سپس تا ۲۰۳۱ به ۲ درصد برساند.
با این همه، ترامپ گفته اگر آلمان «شروع به پرداخت صورتحساب خود کند»، ممکن است او در تصمیم خود برای بیرون کشیدن سربازانش از این کشور تجدید نظر کند.
آن گونه که رسانههای آلمانی بارها و بارها نوشتهاند، ترامپ انگار با «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان تعارفی ندارد و بعضیها نیز اقدام آمریکا را عملی «انتقامجویانه» علیه مرکل میدانند. به گفته «هیدر کانلی» معاون ارشد امور اروپا، اوراسیا و قطب شمال و نیز مدیر برنامه اروپا در مرکز مطالعات بینالمللی راهبردی، برنامه جابجایی نیروها در «تنبیه» کردن آلمان «مؤثر» بوده و اساسا این تصمیم برای همین گرفته شده بود.
اما استدلال ترامپ مبنی بر مجازات آلمان برای پرداخت ناکافی سهم بودجهایاش به ناتو، چندان هم استدلال محکمی نیست زیرا دو کشوری که ترامپ قصد دارد نیروهایش را به آنجا منتقل کند، یعنی بلژیک و ایتالیا سهمی را که از بودجه ناخالص ملی خود برای امور دفاعی به ناتو میپردازند، از آلمان هم کمتر است. بر اساس دادههای بانک جهانی، ایتالیا ۱.۳ درصد و بلژیک تنها ۰.۹ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای امور دفاعی هزینه میکنند.
یک تحلیلگر مستقل سیاستهای دفاعی به نام «الی کیتوماکی» میگوید: «با توجه به همهگیری کرونا و نیاز فوری در سرتاسر جهان به تخصیص منابع برای بخش بهداشت و اقتصاد عمومی، به نظر میرسد این گونه موارد برای کشورها اهمیت بسیار بیشتری از افزایش هزینههای نظامی داشته باشد.»
کیتوماکی به یورونیوز گفت که او تردید دارد که حرکت ایالات متحده در این مقطع زمانی «باعث شود تا آلمان حتی به صرافت پرداخت» هزینه نظامی بیفتد. به نظر این تحلیلگر، هزینه کردن بیشتر برای امور دفاعی در این مقطع ممکن است حتی به محبوبیت مرکل آسیب برساند.
ناتو، بازنده
یورونیوز در مجموع نظر سه تحلیلگر را در این زمینه جویا شده و هر سه این تحلیلگران گفتهاند که اقدام ایالات متحده برخلاف هدف اعلام شده آن، بیشتر از آن که ناتو را تقویت کند، آن را تضعیف می کند. کیتوماکی میگوید تصمیم یکجانبه ایالات متحده برای جابجایی سربازانش «یکپارچگی متحدان را به چالش میکشد و احتمالا سایر اعضای ناتو این امر را منفی تلقی خواهند کرد».
«نیکو پوپسکو» مدیر برنامه «اروپای گستردهتر» در بخش روابط خارجی شورای اروپا در این زمینه به یورونیوز گفت: «این مسئله هیچ برنده واقعی ندارد. ایالات متحده (با این کار) نه تنها نفوذ، بلکه اعتبار خود را نیز از دست میدهد. اروپا نیز ثبات خود را از دست میدهد.»
او میگوید که علاوه بر این، «دعوای متحدان با یکدیگر» در درون ناتو به قدرت بازدارنگی آنها آسیب میرساند. به گفته این مقام اروپایی، این قدرت «فقط به هزینههای نظامی بستگی ندارد، بلکه مهمتر از همه وابسته به انسجام، همبستگی و همکاری نزدیک اعضاست».
کیتاموکی با ارزیابی پوپسکو موافق است و میگوید: «این اقدام به معنی بازدارندگی در برابر روسیه نیست. این تنها یک حرکت یکجانبه از سوی «برادر بزرگ» اعضا همپیمان (یعنی آمریکا) است تا به دیگران نشان دهد که هر زمان اراده کند میتواند اعضا دیگر را تنبیه یا تشویق نماید، گر چه همین توانایی هم محل تردید است.»
وی میافزاید که در حال حاضر تلقی از روسیه به عنوان تهدیدی برای ناتو، تلقی ضعیفی است زیرا اوضاع پایدار به نظر میرسد و بنابراین اقدام به تغییر ساختاری به ویژه در جایی که به روابط ناتو و روسیه مربوط میشود، در این زمان «بیهوده» است.
آمریکا قطعاً برنده نیست
عوامل زیادی وجود دارد که آمریکا را به فکر تغییر در وضعیت نیروهایش در اروپا انداخته است. این عوامل شامل توجیهات راهبردی، تنبیهی و تبلیغات پیشا-انتخاباتی است.
کانلی میگوید: «علام تصمیم آمریکا مبتنی بر تصمیم عجولانهای بود که به عنوان بخشی از برنامه تجدید نظر بلند مدت و کلی نیروهای آمریکایی برای اطمینان از اجرای راهبرد دفاع ملی ایالات متحده توصیف شد، برنامهای که برای اطمینان دادن به شرکا، بازدارندگی بهتر علیه روسیه و حفظ انعطاف پذیری عملیاتی طراحی شده است. اما این تصمیم مطلقاً هیچ یک از این موارد را ندارد و در حقیقت به همه اهداف بیان شده در راهبردهای امنیت ملی و دفاعی شدیدا آسیب میرساند.»
پوپسکو خاطرنشان میکند که یکی از اصلیترین انگیزههای این حرکت، انتخابات آینده ریاست جمهوری ایالات متحده و «بیاعتمادی آشکار ترامپ به آلمان» است.
کیتوماکی هشدار میدهد که اقدام ایالات متحده به معنی خراب کردن روابط با یک متحد مهم اروپایی و برهم زدن توازن در ناتو در زمانی است که نیازی به هیچ اقدام اساسی و فوری وجود ندارد.»
کنلی میگوید که ارتش آمریکا در این میان به روشنی یکی از بزرگترین بازندگان خواهد بود، زیرا به گفته او، «با از بین بردن اعتماد متحدان و تضعیف ناتو» همچنان به خود آسیب میرساند.
آیا لهستان، برنده است؟
در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که لهستان یکی از برندگان راهبرد جدید آمریکاست. رئیس جمهور لهستان، «آندژی دودا» در تلاش است تا ایالات متحده را به استقرار تعدادی از نیروهای در کشورش متقاعد کند. او حتی یک بار گفته بود که برای ایجاد پایگاه دائمی ایالات متحده در لهستان که به گفته او میتوان آن را «قلعه ترامپ» نامید، میتواند بیش از ۲ میلیارد دلار (۱.۶ میلیارد یورو) بپردازد. لهستان ۲ از تولید ناخالص داخلی خود را صرف امور دفاعی میکند.
استقرار سربازان آمریکایی در لهستان مطمئناً آنها را به روسیه نزدیک می کند و این یکی از اهداف رسمی راهبرد تازه آمریکاست. با این حال، همه تحلیلگرانی که یورونیوز با آنها مشورت کرده بر این نکته اتفاق داشتهاند که در صورت تضعیف ناتو، لهستان در میان بازندگان خواهد بود. کانلی علاوه بر ذکر این نکته، خاطرنشان میکند: «با اعلام خبر گسیل سربازان آمریکایی به لهستان، مقامات ارشد دفاعی ایالات متحده بر این واقعیت تأکید کردهاند که لهستان هنوز توافقنامه همکاری دفاعی را امضا نکرده و با خواستههای آمریکا در مورد تقسیم هزینهها موافقت نکرده است، شرطی که احتمالا برای ادامه اعزام نیروهای آمریکایی بیشتر به لهستان ضروری خواهد بود.»
کیتوماکی تأکید میکند: «مدرنسازی نیروهای نظامی لهستان برای میزبانی نیروهای جدید آمریکایی نیز به بودجه اضافی احتیاج دارد که با توجه به بحران جاری کووید ۱۹، کسی با این گونه هزینهها موافقت نمیکند.»
کیتوماکی میافزاید که جنبه پذیرش مردمی نیز ممکن است در این میان نقش داشته باشد. او میگوید: «حداقل در ایتالیا این گونه به نظر میرسد که تمایل برای میزبانی نیروهای بیشتری از ناتو اندک است. پیش از این نگرانیهایی در مورد سلاحهای هستهای مستقر در ایتالیا وجود داشته و بنابراین ممکن است مردم این کشور با اشتیاق از اسکادران اضافی هواپیماهای جنگنده ناتو استقبال نکنند.»
با این حال پوپسکو میگوید به طور کلی این فکر بدی نیست که سربازان ناتو در منطقه جابجا شوند. با توجه به اقدام روسیه در الحاق شبهجزیره کریمه به خاک خود، افزایش تواناییهای دفاعی ناتو در منطقه دریای سیاه ضرورت دارد. اما به گفته این کارشناس، این امر بستگی به خارج کردن نیروهای آمریکایی از آلمان ندارد.
کانلی میافزاید: «منطقه دریای سیاه منطقه آسیبپذیری است که باید به طور عملی مورد بررسی قرار گیرد. با این حال، در اعلان دولت آمریکا هیچ گونه جزئیاتی در مورد چگونگی پیشبینی ایالات متحده از پشتیبانی نظامی در این منطقه در آینده ارائه نشده است.»
روسیه
با توجه به این که اعضای ناتو ظاهرا همگی در یک خط نیستند، میتوان تصور کرد که روسیه از تحول جدید کمابیش خرسند باشد. با این حال پوپسکو میگوید: «شاید روسیه نگران استقرار شمار بیشتری از سربازان و ادوات نظامی آمریکایی در خاک یکی از اعضای شرقی ناتو مانند لهستان، رومانی یا کشورهای حوزه بالتیک باشد».
کیتوماکی میگوید احتمالاً آمریکا با این اقدام قصد «تحریک» روسیه را دارد اما این پرسش را نیز مطرح میکند که چرا آمریکا در زمانی باید اقدام به تحریک روسیه کند که روسها عمل تحریکآمیزی علیه اروپا یا ناتو انجام نمیدهند. او امیدوار است که کرملین این اقدام را چندان هشداردهنده قلمداد نکند و اقدامی متقابل مانند گسیل مجدد سربازان به مرزهای غربی خود که باعث بیثباتی اوضاع پایدار فعلی میشود، انجام ندهد.
کانلی میگوید که برای روسیه «این یکی از هدایایی است که ریاست جمهوری آمریکا همیشه به روسیه میدهد». وی به یورونیوز گفت: «روسیه از اعلان اخیر آمریکا برای خروج نیروهایش از آلمان و توزیع مجدد آنها بیشترین سود را به دست آورده است» و افزود: «معلوم است که دولت روسیه از شنیدن خبر کاهش ۱۲ هزار نیروی آمریکایی در اروپا و تشدید اختلاف میان اعضا ناتو استقبال میکند. فقط میماند که چطور از این هدیهای که به آنها داده شده، استفاده کنند.»
روسیه در واکنش خود به خبر بر مستقر شدن نیروهای اضافی آمریکایی در لهستان، رومانی یا سایر اعضای جدید ناتو گفته است که این مسئله به معنی نقض مفاد سندی خواهد بود که در سال ۱۹۹۷ بین ناتو و روسیه امضا شده و در آن تأکید شده که طرفین یکدیگر را به چشم رقیب نمیبینند. کانلی میگوید: «این کار (استقرار نیروهای آمریکایی در لهستان) یک اقدام تحریکآمیز نیست بلکه تنها یکی از هدیههای مورد پسند رهبران روسیه است که هر از چندگاهی به آنها داده میشود. شاید اگر روسیه بار دیگر به پیمان اصلاح شده نیروهای مسلح متعارف در اروپا، سیافای بپیوندد، نگرانیهایشان راحتتر رفع شود.»