استراتژی که پوتین در پرداختن به پرونده سوریه در پیش گرفته است بر اساس مجموعه ای از تکیه گاه های اساسی است که اولین آنها پیشروی نظامی و بازپس گیری مناطق زیاد است سپس تثبیت آن از طریق توافقنامه ها با طرف ترک است.

 

به گزارش جماران، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در بخش سخن سردبیر در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: اینکه «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه اقدام به اعلام آتش بس کامل در منطقه «ادلب» به عنوان بارزترین نقطه توافقی بکند که از دل نشست سران با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه بیرون آمد، معنایش این است که در وهله نخست اوضاع کنونی سر جای خود می ماند و نیروهای  ارتش عربی سوریه در همه مناطقی که آزاد کرد و مساحت شان به 600 کیلومتر مربع می رسد از جمله شهر استراتژیک «سراقب»،  باقی می مانند؛ گویی مهلت اردوغان و درخواستش برای عقب نشینی ارتش سوریه هرگز وجود نداشته است.

این توافق برای نجات «آبروی» اردوغان و پایین کشیدنش از درخت بسیار بلند تهدیدات و خالی کردن حمله نظامی اش که عنوان«سپر بهار» گرفت از هر گونه فایده و ارزش است.

استراتژی که پوتین در پرداختن به پرونده سوریه در پیش گرفته است بر اساس مجموعه ای از تکیه گاه های اساسی است که اولین آنها پیشروی نظامی و بازپس گیری مناطق زیاد است سپس تثبیت آن از طریق توافقنامه ها با طرف ترک است که از گروه های مسلح حمایت می کند، و گشت زنی های مشترک یا ایجاد مراکز دیده بانی نظامی ترکیه برای خاکستر پاشیدن در چشم هاست. این یک استراتژی«هوشمندانه» است که استراتژی ترکیه که بر اساس هل دادن همه چیز به لبه پرتگاه از طریق برخوردهای تنش زا قرار دارد را خنثی می کند.

ادامه رایزنی ها میان طرف های روس و ترک برای مدت بیش از شش ساعت که نیمی از این رایزنی ها محدود به روسای جمهور دو کشور  در نشستی پشت درهای بسته شد دلیلی واضح بر عمق اختلاف ها و اصرار هر طرف و به طور خاص طرف روس بر موضعش بوده است.

موضع روس ها کاملا روشن بود و خلاصه اش این است که ارتش عربی سوریه زمانی که حمله بزرگ خود را به استان ادلب آغاز کرد آن هم با چراغ سبز روسیه در راستای اجرای توافقنامه سوچی این کار را کرد که طرف ترک به مهمترین بند آن یعنی جدایی گروه های درج شده در فهرست تروریسم مانند جبهه النصره از دیگر گروه های درج شده در فهرست میانه روها عمل نکرد. به نظر می رسد طرف روس هرگز از این بند عقب ننشست.

از خلال بندهای اولیه اعلام شده توافقنامه یا آن چه از آن فاش شده این مساله قابل توجه بود که هرگز ذکری از جاده بین المللی«ام5» که دمشق را به حلب مرتبط می کند نیامد و گشتی های مشترک روسیه و ترکیه شامل جاده بین المللی«ام4» می شود که حلب را به لاذقیه مرتبط می کند و این یعنی جاده اولی «ام 5»به طور کامل در کنترل ارتش عربی سوریه باقی می ماند و ترکیه یا گروه های مسلح که آن را در اشغال خود داشتند هیچ نقش امنیتی در آن ندارند  و این اتفاق بسیار مهمی برای اقتصاد سوریه و حاکمیت دولت و هیبت آن به شمار می رود.

و اما در ارتباط با گذرگاه امن در منطقه ادلب این یعنی اجازه عبور به غیرنظامیان از شهر و پناه آوردن به مناطقی است که به طور کامل در کنترل ارتش سوریه است؛ دقیقا همانطور که در شرق حلب و منطقه الغوطه و جنوب سوریه اتفاق افتاد تا گروه های مسلح محاصره شده و از سپر انسانی و جمعیتی محروم شوند.

سخنان پوتین درباره تدوین سند مشترک که شامل نقاط و تصمیم هایی است که به آن رسیده شد یعنی تغییرات جدید در توافقنامه سوچی است که بازتاب دهنده تغییرات اخیر در منطقه ادلب است و چه بسا محدود و حاشیه ای باشد تا رضایت طرف ترک جلب شده و این گونه ترکیه نشان داده شود که امتیازاتی به دست آورده است.

 مناطقی که ارتش عربی سوریه بازپس گرفت تثبیت شد  و در سخنان پوتین این مورد ملاحظه قرار گرفت که «رفتارهای افراد مسلح در ادلب همان چیزی بود که باعث از سر گیری درگیری شد و این خود باعث کشته شدن نظامیان ترک شد» این تبرئه صریح و روشن ارتش عربی سوریه است و چه بسا روایت ترکیه در توجیه سرزنش ارتش سوریه به دلیل تنش های اخیر در منطقه را باطل می کند.

خوانش سریع نقاط مختلف توافقنامه و قیافه های روسای جمهور روسیه و ترکیه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک، حکایت از آن دارد که پوتین رئیس جمهور روسیه قیافه اش هجومی به نظر رسید و نردبان را به همتای ترک خود داد تا از درخت بسیار بلندی که از طریق حمله به ادلب روی آن رفت پایین بیاید و در حال حاضر از رویارویی نظامی بزرگتر جلوگیری شود و سیاست کندن اراضی توسط روسیه و تنگ تر کردن حلقه محاصره گروه های مسلح درج شده در فهرست تروریسم ادامه یابد تا منتظر دور پاکسازی در آینده که چه بسا آخرین دور و سرنوشت سازترین است، ماند.

چیزی که برای اردوغان مهم است وارد نشدن پناهندگان بیشتر به اراضی ترکیه است و به نظر می رسد که گذرگاه امنی که بر سر آن در نشست سران اخیر موافقت شد در کاهش شدت این نگرانی و ترس هایش سهیم باشد و بعید نمی دانیم که «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه عفو عمومی افراد مسلح سوری و خانواده های آن ها در شهر ادلب را در روزهای آینده صادر کند تا راه برای آنها برای رسیدگی به اوضاع شان از طریق کمیته های آشتی مامور به انجام این کار باز شود.

اردوغان دستاورد مهمی به دست آورد لیکن به طور موقت و آن اینکه از درگیری نظامی با نیروهای روسی و سوری در پی گسیل نیروهای هوایی و دریایی گسترده به دستور رئیس جمهور روسیه و رسیدن آنها به دریای مدیترانه برای نشان دادن جدیت اش در تحمیل بندهای توافقنامه سوچی با استفاده از زور و به هر قیمت ممکن،اجتناب کرد.

بحران نظامی اردوغان در ادلب چه بسا به پایان رسید یا متوقف شد اما سه بحران پیش رویش باقی ماند:اولی با اتحادیه اروپا به دلیل استفاده از پناهندگان سوری به عنوان برگه برنده فشار که نتیجه برعکس داد و منجر به انزوای بیشتر می شود، دوم، داخلی صرف که در ابتدای انقلاب در پارلمان ترکیه علیه سیاست های وی و دخالت نظامی اش در سوریه و لیبی و کشته شدن تعداد زیادی از نظامیان ترک بازتاب پیدا کرد اما سومی، مربوط به رویارویی با گروه های مسلح است که  توافقنامه با روس ها را کوتاه آمدن بزرگی خواهند دید، این گروه ها به رویارویی نظامی با روس ها و ارتش سوریه تا ته خط دل خوش کرده بودند، بی تردید اردوغان نیاز به تلاش زیادی دارد تا با انتقاد این گروه ها  رو به رو شود و دوباره اعتمادشان را به دست بیاورد.

بی تردید اعلام نقاط توافقنامه و راه حل های میانه برای کاهش تنش اقدام رسانه ای مهمی است ولی نقاط اختلاف و بندهای سری در توافقنامه مسکو، جایگزین سوچی، که بر سر آن در توافقنامه دوجانبه پشت درهای بسته بر سر آن توافق حاصل شد همچنان سربسته می ماند اما تا مدتی...و خدا بهتر می داند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.