آمریکا به استقبال «سه شنبه بزرگ» می رود؛ آن هم در حالیکه با کناره گیری استایر، بوتیجیج و کلوباچار، به نفع جو بایدن، به نظر می رسد تکلیف رقابت های درون حزبی دموکرات ها به نتیجه رویارویی معاون رئیس جمهور پیشین ایالات متحده و سناتور چپ گرا بستگی خواهد داشت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، نشنال اینترست در گزارشی نوشت: در هر بار دور مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، توجه فراوانی معطوف رقابت در ایالت های «آیووا، نیوهمپشایر، نوادا و کارولینای جنوبی» می شود، اما کاندیداهای خیلی کمی تاکنون برنده یا بازنده کاندیداتوری حزب در انتخابات این چهار ایالت بودهاند. بلکه با برگزاری انتخابات ایالت های دیگر است که یک کاندیدا ممکن است از دیگران پیشی بگیرد یا از رقابت خارج شود.
هر دور با تعیین تقویم دور انتخاباتی، چندین ایالت معمولا سعی می کنند انتخابات های خود را به تاریخی نزدیک تر منتقل کنند تا به اهمیت آن بیافزایند، که در عمل باعث می شود چندین ایالت در یک روز انتخابات خود را برگزار کنند. و از آنجا که بیشترین تعداد ایالات در روز سه شنبه رای خواهند داد، این روز که بیشترین تعداد رای گیری های همزمان را دارد، «سه شنبه بزرگ» (Super Tuesday) نام گرفته است.
ابر سه شنبه این دوره روز 3 مارس خواهد بود و در این روز 14 ایالت انتخابات مقدماتی خود را برگزار خواهند کرد: «آلاباما، آرکانزاس، کالیفرنیا، کلرادو، مین، ماساچوست، مینه سوتا، کارولینای شمالی، اوکلاهما، تنسی، تگزاس، یوتا، ورمونت، و ویرجینیا» و نیز دموکرات هایی که در خارج از کشور حضور دارند، (رای گیری برای ایشان یک هفته طول خواهد کشید) و مجمع الجزایر ساموآی آمریکا.
در مجموع، 1357 نماینده از 1991 نماینده مورد نیاز برای هر کاندیدا که برنده کاندیداتوری حزب شود، در سه شنبه بزرگ برای رقابت در دسترس خواهد بود. تا آن زمان تنها تکلیف 155 نماینده مشخص شده است.
در نتیجه، بسته به این که چند کاندیدا تا آن زمان هنوز در عرصه رقابت حضور داشته باشند و نحوه چگونگی توزیع رای ها در این روز، کاملا ممکن است ظاهری جدید به این رقابت ببخشد که تاکنون رقابتی نزدیک بوده است، یا از طرف دیگر، ممکن است باعث قدرت گرفتن و رقابت نزدیک چندین نماینده شود که در نهایت، حزب دموکرات را به آشوب خواهد کشید.
چرا این روز مهم است؟
سه شنبه بزرگ برای پیشتازان فعلی رقابت، جو بایدن و برنی سندرز به شدت مهم است.
از آنجا که بسیاری از ایالات در این روز رقابت می کنند، هر یک از این دو تن می تواند نه تنها تا جای ممکن نماینده های مورد نیاز را کسب کند، بلکه حتی قادر است در ایالات چرخشی، مانند مینه سوتا، کلرادو و ویرجینیا، پیروز شود و به همین دلیل، حاکی از آن باشد که آن کاندیدا، کاندیدایی قوی در انتخابات سراسری و در سطح ملی خواهد بود.
اما این روز احتمالا از همه بیشتر برای «مایکل بلومبرگ» حیاتی است.
بلومبرگ در 4 دور مقدماتی اولیه شرکت نکرده است و به جای آن، مبالغ هنگفتی را خرج (تبلیغات در) ایالات رای دهنده در سه شنبه بزرگ کرده است و امیدوار است طی یک روز، برنده میلیون ها رای و صدها نماینده در سطح کشور شود. اگر این طرح او شکست بخورد، سرمایه گذاری بدون بازده وحشتناکی بوده است.
در همین حال، برای کاندیداهایی که اکنون از دیگران عقب هستند، 3 مارس شاید آخرین فرصت برای جبران باشد. هم الیزابت وارن و هم جو بایدن که در رقابت های اول به شدت عقب ماندند، به شدت نیاز دارند تا در این روز ثابت کنند که هنوز امیدی برای آنها وجود دارد.
ایالت سکونتگاه وارن، یعنی ماساچوست، در این روز رای می دهد که به او شانس خوبی برای دستیابی به یک پیروزی حداقلی خواهد داد، ولی او به پیروزی گسترده تری از تنها یک ایالت نیاز دارد.
و اگر وارن و بایدن نتوانند برنده آرای عمومی مردم در حداقل چند ایالت شوند یا به چنین وضعیتی نزدیک هم نشوند، آنگاه بسیار دشوار خواهند توانست رای دهندگان و رسانه ها راضی کنند که هنوز امیدی برای آنها وجود دارد، و از آن هم مهمتر، جلب رضایت حامیان مالی که تعیین کننده ادامه یا خاتمه فعالیت ستاد انتخاباتی ایشان است، ناممکن خواهد بود.
این قاعده درباره بلومبرگ مصداق ندارد، چرا که ستادهای انتخاباتی پرهزینه دور مقدماتی خود را از جیب خود و حساب های شخصی تامین میکند. این قاعده همچنین درباره برنی سندرز هم مصداق ندارد که در حال حاضر، پیشتاز نظرسنجی ها در سطح کشور است و کارزار انتخاباتی او توسط هدایای مالی کوچک آحاد طرفداران (به طور میانگین نفری کمتر از 20 دلار) تامین شده است.
چگونه کاندیداها حائز نمایندگان می شوند؟
اولین شرط برای آن که هر کاندیدا اصلا بتواند نماینده ای را از آن خود کند، این است که حداقل حائز 15 درصد آرای مردم در محل رقابت شود. اگر میزان آرای کاندیدایی به این مقدار نرسد، هیچ نماینده ای به او تعلق نخواهد گرفت.
این قاعده نه تنها در سطح ایالت، بلکه در سطح تمام حوزه های انتخاباتی که نماینده های خود را دارند، جاری است. در بعضی ایالات، این حوزه های انتخاباتی بر اساس انتخابات نمایندگان آن ایالت در کنگره، و در برخی دیگر، بر اساس انتخابات مجلس سنای ایالت تقسیم بندی می شود. این روند باعث تضمین این امر می شود که هر کاندیدا تنها در صورت رقابتی جدی و پیروزی در حوزه های انتخاباتی متعدد، بتواند نمایندگان زیادی را از آن خود کند.
مشکل سه شنبه بزرگ اما این است که از آنجا که بسیاری از حوزه های انتخاباتی به طور همزمان رای می گیرند، ستادهای انتخاباتی واقعا باید تمام منابع خود را به خدمت بگیرند تا در حوزه های کافی، تاثیر لازم را بگذارند و برنده تعدادی نماینده شوند.
سناریوی کابوس
به طور خلاصه اگر چندین نماینده در جاهای مختلف نتایج مشابه یکدیگر کسب کنند و همه دوشادوش هم قرار بگیرند، در پایان شب احتمالا سه شنبه بزرگ هیچ نقشی در باریکتر کردن عرصه رقابت و خروج بعضی از ایشان از دور مقدماتی نخواهد داشت.
برای مثال، ایالت کالیفرنیا در کل 495 نماینده دارد، اما نحوه توزیع آنها مبتنی بر روشی پیچیده است. به همین دلیل، برای یک کاندیدا بسیار سخت خواهد بود تا در این ایالت به نتیجه ای کاملا متمایز و پیشتاز دیگران دست یابد؛ حتی اگر برنده اکثر آرا در سراسر ایالت شود.
بیشتر نمایندگان این ایالت، 271 تن از آنها، بر اساس حوزه های انتخاباتی کنگره تعیین می شوند و هر حوزه تعدادی نماینده را بر اساس نتایج هر کاندیدا در آنجا به ایشان اعطا خواهد کرد.
برای مثال، بیایید نگاهی بیندازیم به حوزه انتخاباتی 33 این ایالت که شامل شهرهای «بورلی هیلز و مالیبو» است. این حوزه 6 نماینده دارد، یعنی اگر 3 کاندیدا برنده 30 درصد آرا (یا تا حدی نزدیک آن) شوند، هر یک دو نماینده خواهند گرفت. و اگر فرض بگیریم که آن سه کاندیدا، آخرین سه نفر حاضر در رقابت دور انتخاباتی باشند، آن وقت رای این حوزه اساسا بی معنی خواهد شد.
اگر در سه شنبه بزرگ این امر در سراسر ایالات رای دهنده در این روز، یا حتی در برخی از آنها رخ دهد، بدان معنی است که گرچه بیش از یک سوم نمایندگان موجود در این دور توزیع شده اند، اما هنوز هیچ کاندیدایی از دیگران پیشی نگرفته است.
بعد از آن چه خواهد شد؟
اگر این شب بزرگ سرنوشت دور انتخاباتی را روشن نکند نیز دو روز بزرگ دیگر، شبیه سه شنبه بزرگ به زودی بعد از آن برگزار می شود.
در روز 10 مارس، 6 ایالت انتخابات دور مقدماتی خود را همزمان برگزار خواهند کرد: «آیداهو، میشیگان، می سی سی پی، میسوری، واشنگتن، و داکوتای شمالی».
به خاطر شکست سخت «هیلاری کلینتون» در سال 2016 به دونالد ترامپ در میشیگان، این ایالت به طور نمادین بسیار مهم شده است و هر کاندیدایی که برنده آن شود، اعتبار فراوانی هم کسب خواهد کرد.
سپس در 17 مارس، 4 ایالت بزرگ وارد رقابت می شوند: «آریزونا، فلوریدا، ایلینوی، و اوهایو». این ایالات در مجموع 577 نماینده دارند که این روز را تبدیل به بزرگترین روز رای گیری می کند تا انتخاباتی که به «دور مقدماتی آسلا» (Acela primary) معروف است، در روز 28 آوریل در ساحل شرقی کشور برگزار شود.
چه می شود اگر همین طور ادامه یابد؟
اگر این انتخابات ها اکثر کاندیداها را از عرصه رقابت خارج نکنند، دموکرات ها احتمالا با مشکل مواجه خواهند شد. چرا که اگر تعداد زیادی از کاندیداها برای مدت طولانی در رقابت بمانند، ممکن است هر یک به بردن تعدادی نماینده ادامه دهند و تعداد نمایندگان هیچ یک از آنان به میزان لازم برای کسب کاندیداتوری حزب نرسد.
در این صورت، ممکن است حزب بدون رسیدن قطعی به کاندیدای نهایی خویش، وارد نشست در تابستان شود و کاندیداها را مجبور کند که با کسب حمایت اعضای عالی رتبه حزب، برنده نهایی را تعیین کنند. این، سناریویی است که دموکرات ها عاجزانه خواهان اجتناب از آن هستند.
آخرین باری که انتخابات دور مقدماتی به وضعیتی بغرنج دچار شد، سال 2008 بود، هنگامی که هیلاری کلینتون و باراک اوباما تا آخرین انتخابات ها سخت دوشادوش یکدیگر رقابت کردند. آن سال در سه شنبه بزرگ، اوباما و کلینتون تعداد نمایندگان موجود را تقریبا مساوی با یکدیگر تقسیم کردند و از همان موقع، نزدیکی این رقابت بر همه آشکار شد.
در ادامه هم 4 ماه فرساینده از فعالیت های انتخاباتی باعث شد تا همه ترس آن را بردارند که این رقابت به شدت به حزب آسیب خواهد زد، ولی در آخر کلینتون سریع از اوباما حمایت کرد و برای او فعالیت انتخاباتی کرد و نهایتا هم به عنوان وزیر خارجه به کابینه وی پیوست.
با این وجود، رقابت سال 2016 متفاوت بود. گرچه هیلاری کلینتون با قطعیت برنده کاندیداتوری حزب شد، برنی سندرز و طرفدارانش هیچ وقت به طور کامل از کاندیداتوری وی حمایت نکردند، که باعث تفرقه ای عمیق میان اعضای حزب شد و اعتبار کلینتون را تخریب کرد.
این که کاندیداهای این دوره از چنان حسن نیت کافی برخوردار باشند که در انتهای دور مقدماتی به مداوای زخم ها بپردازند یا خیر، امری است که باید منتظر ماند و به نظاره نشست.